به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



دوشنبه، اسفند ۲۲، ۱۴۰۱

فیلی که موش زائید، فرشاد قربان‌پور

 

فرشاد قربان‌پور-روزنامه‌نگار (کانال تلگرام امروز و فردا)
سرانجام آنچه که در نشست دانشگاه جورج تاون با عنوان منشور همبستگی وعده دادند، منتشر شد. متنی که عنوان «منشور همبستگی و سازماندهی برای آزادی» برخود دارد و یا به صورت اختصار منشور مهسا ( کنار هم گذاشتن حروف اول) نامیده شده است.

این منشور پنج خواسته و ۱۷ آروز دارد که و با قلمفرسایی، بسیاری از امور را از عدالت تا محیط زیست و آزادی در برگرفته است.

ذکر چند نکته در اینجا ضروری است:

نخست اینکه تنها شش تن از ۸ نفری که در نشست دانشگاه جورج تاون بودند، این منشور را امضا کردند، بنابراین نامی از گلشیفته فراهانی و علی کریمی نیست.

البته این به معنای ناراحتی از غیبت آنان نیست. چراکه من هفت نفر از آن جمع هشت نفره را در حد و اندازه چنان کاری نمی‌دانم و تنها برآنم که عبدالله مهتدی تجربه‌ای در این حد دارد. اما تجربه او را هم در بیل زدن زمین خودش می‌دانم که یقینا آن زمین، همبستگی ملی نیست.

دوم اینکه در لوگو و یا نشان منشور علامت مشت گذاشته شده است حال آنکه ما ایرانی هستیم و ایران دارای پرچمی است که طی چندین قرن گذشته از آن استفاده شده.

گیرم که برخی با علامت وسط آن مخالف باشند.

اما پرچم سه رنگ ایران به راستی مورد مخالفت کدام گروه است؟

چرا پرچم در وسط لوگو نیست؟

آیا مشت گره کرده یک نشانه کمونیستی از جنس گروه‌های چپ نیست؟

چرا این لوگو بسیار شبیه به لوگوی جنبش چپ‌گرا و نژادپرست "بلک لایوز متر" است.

سوم: چرا در کنار نام اصلی مهسا امینی در داخل پرانتز (ژینا) هم آمده است؟


آیا با اشاره به نام مهسا، خواننده‌ها متوجه شخص نمی‌شدند؟

یا تاکید بر این بود که حتما نام‌های دیگری هم که افراد بدان معروفند در متن همبستگی آورده شود؟

در این صورت چرا در ابتدای نام عبدالله مهتدی از واژه کاک به صورت کاک عبدالله استفاده نمی‌شود؟

چرا نام اصلی مسیح علینژاد، که معصومه است ذکر نمی‌شود؟

و...

این دقیقا شبیه همان کلاهی است که در نشست جورج تاون بر سر دیگران گذاشتند و پوستر اصلی نشست را با سه زبان فارسی، انگلیسی و کردی منتشر کردند.

زبان کردی در آن پوستر دیگر برای چه بود؟

نکته دیگر اینکه در متن این منشور نامی از هیچ کدام از این شش نفر نیست.

این هم پرسش برانگیز است.

این منشور هر چه هست باید با نام افراد منتشر می‌شد، آن هم افرادی که همه چیز را در انحصار خود درآوردند.

مساله دیگر تاکید بر اصالت مبارزه در خارج از کشور است که در همان پاراگراف نخست منعکس شده و به این صورت منشور نویسان به کلی هرگونه حرکت اصیل در داخل کشور را رد کرده در عوض شورش‌های خیابانی و اعتراض‌ها در ایران را تجویز کرده‌اند.

هزینه از مردم، رهبری در آن شما!!!

از خواسته‌های پنجگانه، سه مورد نخست امکانپذیر نبوده و دو مورد دیگر به کلی آرزواندیشی است و حواله‌ای است برای آینده. در واقع شد شد، نشد نشد.

مشکل بعدی انحصار رهبری انتقالی است که منشور نویسان برای خود قایل شده و حتی هرگونه حرکت داخلی را در گام دوم تنها در ارتباط با خود مشروع دانستند.

در بند دوم واژه اتنیکی در داخل پرانتز و در کنار واژه قوم آمده که این یک شیطنت است. اگر اتنیک همان قومیت است دیگر نیازی نبود بدان اشاره شود.

اتنیک در زبان فارسی به معنای رایج قوم و قومیت به کار رفته است اما گاهی هم به گروهی زبانی و هویتی اشاره دارد که اگرچه دارای خودآگاهی ملی است و خود را ملت تعریف می‌کند اما هنوز خود را به هیات ملی و در چارچوب سیاسی مستقل سازمان نداده است. اتنیک در این معنا فرودست‌تر از ملت نیست و تنها تفاوتش با ملت این است که هنوز نتوانسته است دولت ملی خود را تشکیل دهد و این یکی از گره‌های اصلی این منشور است.

نویسندگان کدام معنی را در نظر داشتند؟

خواسته‌ها و مفاهیم فدرالیستی، برگزاری انتخابات و تاسیس مجلس موسسان در این منشور تنها تیتروار نوشته شد.اما این موارد، رویکردی مهم است که برداشت‌های مفهومی از آن می‌تواند خدشه بردار باشد.

برای نمونه نمی‌دانیم این مفاهیم در ذهن هرکدام از این ۶ نفر به چه بازتابی دارد. نویسندگان هیچ تعریف دقیقی از مفاهیمی که به کار بردند، دست ندادند.

در بند۱۳ هم مساله انحلال سپاه پاسداران بسیار جای تعجب دارد.

چگونه می‌توان یک سازمان بزرگ نظامی را منحل کرد؟

همچنین مساله یکپارچگی سرزمینی (و نه تمامیت ارضی) در بند ۲و۱۳ مفهومی نارسا است.

در این منشور هیچ نامی از ملت ایران نیست. که حتی اگر هم سهو باشد، خطرناک است.

شهوت خیالپردازانه رهبری خیزش، حتی ملت ایران را نادیده گرفته است. حال آنکه در جای جای این بیانیه از اقوام و زبان‌ها و... یاد شده، گویی که این حرکت تلاشی است برای دولت دادن به اقوام ایرانی و نه آزادی ایران.