نامه مادر ساجده کیانوش راد به صادق لاریجانی
اگر جوانان شما را قبول نداشته باشند، باید زندان بروند؟
۳۰ روز است دخترم را ندیده ام و در اندوه وی گاه و بیگاه ناخودآگاه سیل اشک در چشمانم روانه می شود و تنها یاد خدا و تصور اجر صابران و مشاهده خانواده های رنجیده و صبور تاج زاده، سلیمانی، سحرخیز ، میردامادی، مومنی، امین زاده، خدابخش، صفایی فراهانی، ستوده و فاطمه و ریحانه و بهاره و نازنین و … که چندین ماه فرزندان و همسران خویش را ندیده اند، آرامم می کند. آثار جراحت های وارده بر این خانواده ها هر انسان منصفی را متحیر می کند.
به گزارش نوروز، ارگان خبری جبهه مشارکت، مادر ساجده کیانوش راد، همچنین از صادق لاریجانی پرسید: مگر فرزند من ساجده و بسیاری از جوانان دیگر چه کرده اند که امروز با اتهام سنگین امنیتی با آنها برخورد می شود؟ چرا دامان رحمت اسلامی پهن نمی شود؟ چرا درهای زندان گشوده نمی شود؟ چرا بجای گسترش محبت دائما بذر نفرت و دشمنی پاشیده می شود؟
گفتنی است با گذشت یک ماه از بازداشت ساجده کیانوش راد، وی تاکنون تنها ۲ بار امکان تماس تلفنی داشته و کماکان اجازه ملاقات با خانواده برایش فراهم نشده است. همچنین با توجه به اینکه ساجده کیانوش راد قبل از بازداشت تحت نظر پزشک بوده و به دستور پزشک نیاز به استراحت مطلق و استفاده از داروهای خاص در طول دوره درمان دارد، نگرانی های بسیاری در خصوص وضعیت جسمانی وی ایجاد شده است. به گفته مسئولان زندان اوین، او ممنوع الملاقات است.
مادر ساجده کیانوش راد، با توجه به شرایط فوق، نامه ای سرگشاده خطاب به رییس قوه قضائیه نگاشته که متن کامل آن بدین شرح است:
بسمه تعالی
جناب آقای صادق لاریجانی
ریاست محترم قوه قضاییه
با سلام، حضور شما در راس قوه قضاییه و انجام برخی تغییرات، از جمله عزل قاضی مرتضوی از متهمان اصلی جنایات کهریزک امیدی هر چند اندک، در دلها بوجود آورد. اما ادامه و یا حتی تشدید دستگیری ها و بازداشت ها بر نگرانی دوستداران انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی که یادگار حضرت امام خمینی(ره) است افزود.
آقای لاریجانی فرزند من و جمع زیادی از زندانیان تحصیل کرده و پاک و معصوم این سرزمین متاسفانه به دلیل نگاه تند و سخت گیرانه، امروز باید در گوشه های زندان باشند و خدا می داند چه آسیب های روحی و روانی عظیمی بر آنها وارد می شود. براستی جرم آنان چیست؟ باور کنید حداکثر جرم بسیاری از آنها آزاد اندیشی است و آزاداندیشی نعمتی است که خدا، اسلام و انقلاب اسلامی به ملت بزرگ و مبارز ایران ارزانی داشته است.
نمی دانم شما تا چه حد در مسائل و فعالیت های قبل از انقلاب حضور داشته اید، اما می دانم بدلیل حضور در بیت علم و فقاهت و اینکه خود عالم مجتهد و برجسته ای هستید، حتما شنیده و خوانده اید که مردم در زمان طاغوت چه می خواستند.آقای لاریجانی مردم آزادی می خواستند. البته تصور اکثر مردم آن بود که حکومت اسلامی بهترین حکومت در دادن آزادی به مردم است. و نباید این باور از بین برود. این را هم اضافه کنم تا نگویید و نگویند آزادی یعنی بی بند و باری و فساد!
آقای لاریجانی
در پیش از انقلاب شاه مانع نماز خواندن، مسجد رفتن، مشهد و قم و مکه رفتن نبود. شاه مخالف تشکیل و گسترس حوزه های علمیه نبود، با علما دیدار می کرد، حتی گاهی موسسات دینی را راه اندازی می کرد. پس در زمان شاه می شد دیندار هم بود. از طرف دیگر انواع مراکز فساد و فحشا نیز وجود داشت گاهی مشروب فروشیها از کتاب فروشی ها بیشتر بود. از این جهت نیز همه گونه آزادی بود پس از این جهت هم مردم در زمان شاه آزاد بودند و کسی مانع آزادی آنها نبود. پس هدف این مردم از شعار آزادی چه بود؟
در زمان شاه مردم می توانستند دیندار یا غیردیندار باشند. می توانستند مذهبی یا غیرمذهبی باشد، می توانستند با حجاب یا بی حجاب باشند، اما با همه این آزادی ها، آزادی یک چیز را نداشتند و آنهم آزادی بیان و انتقاد و مخالفت با حکومت بود. سوال من این است آیا مردمی که یک صدا پیش از انقلاب فریاد می زدند آزادی آزادی آزادی به دنبال آزادی فحشا و فساد و بی بند و باری بودند، آیا دنبال آزادی به مسجد رفتن، نماز خواندن، حج رفتن، عزاداری برپا کردن و … بودند یا مقصود آنها از آزادی، آزادی سیاسی و حق انتقاد بر علیه حکومت و استبداد حاکم بود.
آقای لاریجانی
امروز نیز جوانان خواستار آزادی در چارچوب قانون اساسی هستند. ممکن است شما را قبول داشته یا نداشته باشند. ممکن است رئیس دولت را قبول داشته یا نداشته باشند اما یک چیز مسلم است و آن اینکه اکثر جوانان خواستار آزادی و حق انتقاد از مسولان هستند.
آقای لاریجانی
مگر فرزند من ساجده و بسیاری از جوانان دیگر چه کرده اند که امروز با اتهام سنگین امنیتی با آنها برخورد می شود؟ چرا دامان رحمت اسلامی پهن نمی شود؟ چرا درهای زندان گشوده نمی شود؟ چرا بجای گسترش محبت دائما بذر نفرت و دشمنی پاشیده می شود؟
آقای لاریجانی
آیا تصور درد و اندوه و بی پناهی زنان، مادران و فرزندان خانواده های زندانیان سیاسی و بی خوابی های آنها در فراق عزیزانشان شما را به فکر فرو نمی برد؟ آیا امکان خواب آسوده را از شما نمی گیرد؟ آیا جنایات کهریزک آنهم با فرزندان مسلمان این جامعه را کمتر از خلخال ربودن از پای یک زن یهودی می دانید؟
به قول علی(ع) اسوه آزادی و عدالت، اگر مسلمانی در این شرایط از غصه دق کند و بمیرد، نباید او را نکوهش کرد. ما را چه شده است و به کجا می رویم؟
آقای لاریجانی
۳۰ روز است دخترم را ندیده ام و در اندوه وی گاه و بیگاه ناخودآگاه سیل اشک در چشمانم روانه می شود و تنها یاد خدا و تصور اجر صابران و مشاهده خانواده های رنجیده و صبور تاج زاده، سلیمانی، سحرخیز ، میردامادی، مومنی، امین زاده، خدابخش، صفایی فراهانی، ستوده و فاطمه و ریحانه و بهاره و نازنین و … که چندین ماه فرزندان و همسران خویش را ندیده اند، آرامم می کند. آثار جراحت های وارده بر این خانواده ها هر انسان منصفی را متحیر می کند.
آقای لاریجانی
فرزندان ما نه ضد نظام اند و نه بر علیه این نظام بمب و اسلحه بر داشته اند، حداکثر اقدام آنها این است که منتقد برخی از سیاست ا هستند. آیا برای متفاوت بودن و حتی مخالف فکر کردن باید به زندان رفت؟
آقای لاریجانی
امیدوارم با اصرار بر استقلال قوه قضائیه، و بها دادن به قضات عادل و شریفی که در قوه قضاییه کم هم نیستند و با اجرای عدالت اجتماعی، شرایط همدلی و وحدت گذشته میان نیروهای طرفدار انقلاب را در حد خود فراهم سازید. آقای لاریجانی آیا حتما باید برای فرزندان و نزدیکان دولت باید مشکلی پیش بیاید تا آنها به عمق حوادثی مثل کهریزک پی ببرند؟ و از درد و رنج خانواده های زندانیان سیاسی آگاهی یابند؟ همان گونه که در مورد خانواده محترم روح الامینی رخ داد؟ و تنها پس از آن بود که مسئولان به یاد بررسی فجایع و جنایات کهریزک افتادند.
آقای لاریجانی
آیا آه و ناله و دعا و نفرین خانواده ها را نمی شنوید؟ مباد آنکه دستگاه قضایی برای ما مصیبت دیدگان مصداق این ابیات باشد و کسانی به زبان حالشان بگویند:
به تو حاصلی ندارد، غم روزگار گفتن
که شبی نخفته باشی، به درازنای سالی
غم حال دردمندان، نه عجب گرت نباشد
که چنین نرفته باشد، همه عمر بر تو حالی
به امید دستور رسیدگی فوری برای آزادی فرزندان عزیز ایران اسلامی و آزادی دختر بی گناه و دلبندم ساجده کیانوش راد.
مادر ساجده کیانوش راد
لازم به ذکر است نیروهای امنیتی ششم آذرماه امسال، با هجوم به منزل دکتر کیانوش راد عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و منزل داماد او، ضمن تفتیش منزل و همراه بردن وسایل شخصی آنان، در حمله به منزل دختر وی، او و بهروز شاهرخنیا همسرش را همراه خود بردند. بر اثراین هجوم بدهنگام همسر دکتر کیانوش راد دچار حمله قلبی و مشکل تنفسی شده به بیمارستان منتقل شد.
یادآور میشود پیش از این دکتر کیانوش راد رئیس سابق منطقه خوزستان مشارکت و استاد دانشگاه چمران اهواز همراه با همسر و دخترش ساجده در مراسم دعای کمیلی که توسط خانواده یکی از زندانیان سیاسی برگزار شده بود، در یورشی شبانه دستگیر شده بود و همسر و فرزندش پس از یک شب آزاد شدند و خود او ماهها در انفرادی به سر میبرد.
ساجده کیانوش راد که تجربه یک بازداشت غیرقانونی در مراسمی مذهبی را دارد این بار همراه همسرش راهی زندان شده است.