به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، دی ۱۹، ۱۳۸۹

     امين آزاد
گفت‌وگو با زهره وطن‌خواه
زني كه در اتومبيلراني به نبرد مردان رفت
در يكي از روزهاي نه‌چندان خوش‌يمن و در دور سيزدهم مسابقات كارتينگ ايران، نحسي سيزده گريبانگير يكي از رانندگان مي‌شود. چرخ اتومبيل وي به كنار پيست برخورد مي‌كند و اتومبيل از زمين بلند و سرنگون مي‌شود. زهره وطن‌خواه است كه يكي از قهرمانان اتومبيلراني ايران است.
اما راننده اتومبيل كه دختر جواني است، جان سالم به در مي‌برد. اين دختر همچنان نيز شغل اتومبيلراني را در ايران ادامه مي‌دهد. نام اين دختر
---
- چه شد كه به شغل اتومبيلراني روي آورديد؟
از بچگي سرعت و رانندگي را خيلي دوست داشتم و البته بيشتر از همه به موتورسواري علاقه‌مند بودم. در سال 81 از طريق يكي از دوستانم مطلع شدم كه خانم‌ها هم مي‌توانند در رشته اتومبيلراني شركت كنند. به همين خاطر من هم در 25سالگي عضو اين فدراسيون شدم. در اولين دوره‌ها من به عنوان راننده رالي در مسابقات شركت كردم.
- خيلي‌ها مي‌گويند اين ورزش مردانه است، قبول داريد؟
من اين حرف را قبول ندارم چرا كه در اتومبيلراني تمركز و قدرت فكر و دورانديشي مهم است و برخي از خانم‌ها نيز اين توان را دارند. البته نمي‌توان منكر شد كه تمايل به اين ورزش در بين آقايان بيشتر از خانم‌هاست.
سال 1382 من تنها دختري بودم كه با آقايان در مسابقات كارتينگ شركت كردم و در همان مسابقات مقام چهارم را كسب كردم. در مسابقات رالي در سال 1381 به عنوان دومين بانوي راننده و در سال 1382 هم به عنوان قهرماني اين رشته دست پيدا كردم. اين در حالي بود كه وقتي ما كه به عنوان اولين زنان ايراني اين ورزش را شروع كرديم همه آقايان به چشم زنگ تفريح به ما نگاه مي‌كردند اما پس از قهرماني نگاه‌ها تغيير كرد و به جايي رسيد كه در رالي حرفه‌اي ايران با مربيان سابق خودم مسابقه دادم.
- اما خيلي‌ها عقيده دارند خانم‌ها خوب رانندگي نمي‌كنند؟
شايد يك مشكلي كه برخي خانم‌هاي ايراني در رانندگي دارند، كمبود اعتماد به نفس باشد اما ما ثابت كرديم خانم‌ها هم مي‌توانند خوب رانندگي كنند. الان در تهران خيلي موقع‌ها دخترها
پا به پاي پسرها رانندگي مي‌كنند و لايي مي‌كشند كه اصلاً خوب نيست و بهتر است اين جوان‌ها بيايند و هيجان خودشان را در پيست خالي كنند. من تا قبل از سال 81 يكي از تفريحاتم كل انداختن با آقايان بود ولي بعد از ثبت نام در فدراسيون اين موضوع به شدت فروكش كرد.
- يك راننده خوب بايد چه خصوصياتي داشته باشد؟
يك راننده خوب بايد قدرت عكس‌العمل بالا داشته باشد و شجاع و نترس باشد و در كنارش اعتماد به نفس خوبي هم داشته باشد، از طرفي بايد باهوش باشد و پيش‌بيني خيلي جلوتر از خودش را بكند.
- آيا براي اين رشته ورزشي آمادگي بدني مهم است؟
بله. مثلاً در سرعت بالا ما بايد تنها توسط ترمز سرعت ماشين را كم كنيم و گرفتن فرمان در آن سرعت و ترمز گرفتن فشار زيادي روي بدن مي‌آورد.
- حس شما به ماشين چطوري است و از كي اين علاقه را در خودتان حس كرديد؟
من رانندگي را از بچگي خيلي دوست داشتم و از 12‌سالگي دزدكي كليد ماشين بابا را برمي‌داشتم و رانندگي مي‌كردم. حتي شايد جالب باشد وقتي در دانشگاه رشته مهندسي الكترونيك قبول شدم آنقدر خوشحال نشدم نسبت به زماني كه گواهينامه گرفتم.
- مدتي راننده رالي بوديد، شده در بيابان گير كنيد؟
خب خراب شدن ماشين براي هر كسي پيش مي‌آيد و خيلي موقع‌ها كه در اين شرايط گير مي‌افتم خودم مجبور به تعمير مي‌شوم.
- پس دست به آچارتان هم خوب است؟
من عشق تعمير دارم و خودم هم در درست كردن ماشينم كمك مي‌كنم. پرچ مي‌كنم، جوش مي‌دهم و از اين كارها لذت مي‌برم.
- آيا به غير از اين رشته ورزشي فعاليت تخصصي ديگري هم داريد؟
من شش سال پيش پرواز با پاراگلايدر را شروع كردم و دو سال به صورت حرفه‌اي اين كار را انجام مي‌دادم. در نهايت به علت سوانحي كه در اين رشته ورزشي براي ديگران به وجود آمد، پدر و مادر من اجازه ادامه اين كار را به من ندادند و من را بيشتر به رشته اتومبيلراني تشويق كردند. يكي ديگر از رشته‌هايي كه قبلاً انجام مي‌دادم تيراندازي با كلت بادي بود. بعضي وقت‌ها هم بيليارد بازي مي‌كنم.كوه‌نوردي هم مي‌كنم و در سال 85 توانستم قله دماوند را هم فتح كنم.
- يك خانم اتومبيلران چه فرقي با خانم‌هاي ديگر دارد؟
به نظر من فرق عمده‌اي ندارد. فقط يك مقدار جسارت بيشتري دارد. خيلي از دختر خانم‌ها وقت‌شان را بيشتر توي سلماني يا مزون لباس مي‌گذرانند، اما من بيشتر توي مكانيكي و پيست هستم و كارهاي ماشينم را انجام مي‌دهم و اين كار برايم خيلي هم لذت دارد.
- جالب‌ترين خاطره‌ات در مسابقات چيست؟
يك بار در رالي كوير كه دو روزه بود وقتي از تهران به كاشان رسيديم شب وقتي به هتل براي خواب رفتيم، مدتي نگذشت كه بهمان گفتند شيشه‌هاي ماشين خرد شده اما ما روز بعد با آن شرايط مسابقه داديم و اول شديم.
- الان شغل اصلي‌ات چيست؟
من با اينكه مهندسي الكترونيك خوانده‌ام اما درآمد زندگي‌ام را از اتومبيلراني به دست مي‌آورم.
- به نظر مي‌آيد اتومبيلراني در بين خودروسازان ايراني چندان اهميتي ندارد و اين شركت‌ها بيشتر روي واليبال و فوتبال سرمايه‌گذاري كرده‌اند در حالي كه در دنيا خودروسازان روي ورزش اتومبيل رالي تمركز مي‌كنند.
اين شركت‌ها نمي‌دانند كه از راه تبيلغ مي‌توانند خيلي درآمد كسب كنند و وجهه خودشان را بالا ببرند. همين الان در كنار ما تركيه و بحرين با برگزاري فرمول يك توانسته‌اند درآمد خوبي كسب كنند. اما ما در زمينه ورزش اتومبيلراني خيلي عقبيم و مسوولان هم اهميتي به اين ورزش و اين همه عشق دربين جوانان نمي‌دهند.
- ما دكتر و مهندسان خوبي در جهان داريم ولي با اينكه ادعاي رانندگي داريم هيچ راننده موفقي در جهان نداريم.
علاقه به اتومبيلراني بين جوان‌هاي ايراني وجود دارد ولي در اروپا بچه‌ها از بچگي و دبستان در مدرسه‌هاي اتومبيلراني آموزش مي‌بينند و در 18‌سالگي رانندگان قهاري مي‌شوند اما در ايران از 24‌سالگي جوان‌ها تازه اين رشته را شروع مي‌كنند. خود من هم از 25‌سالگي شروع كردم، اما آرزو مي‌كردم از شش‌سالگي اين ورزش را شروع مي‌كردم و سعي مي‌كنم دختر خودم را از همين سن آموزش بدهم