به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



سه‌شنبه، دی ۱۳، ۱۳۹۰

خاطره‏ای از ۳۳ سال پیش:
شغل شب و شغل روز

می گویند آقای بنی‏ صدر از پاریس به زنده‏یاد شاپور بختیار در تهران تلفن می کند که:
آقای نخست وزیر، من در نوفل لوشاتو هستم و جناب آقای آیت الله اشراقی می خواهد با شما صحبت کند. بختیار می پرسد «آیت‏الله اشراقی چکاره است؟» بنی‏صدر می گوید «ایشان داماد حضرت امام هستند!»
بختیار میگوید «شغل شب اش را نپرسیدم. روزها چکار می کند؟»
برگرفته از گویا نیوز