به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



شنبه، آبان ۱۵، ۱۳۹۵

پوتین؛ ژاندارم جدید خاورمیانه

سال ٢٠٠١، مدت کوتاهی پس از آنکه آریل شارون به‌عنوان نخست‌وزیر اسرائیل انتخاب شد، برای دیدار با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، در کرملین به روسیه سفر کرد. به گفته دانی ایالون، مشاور نخست‌وزیر وقت اسرائیل، پوتین مانند تمام رهبران جهان، از شارون خواست تا کرانه باختری را به فلسطینی‌ها واگذار کند. شارون نیز به سیاق تمام رهبران اسرائیلی، از این مسئله و طرح دوباره آن ابراز خستگی و کلافگی کرد!


شارون در پاسخ گفته بود، اسرائیل مکان کوچکی است و برای آن واگذاری هر منطقه‌ای می‌تواند خطرناک باشد. او از آن‌طرف به کنایه به پوتین گفته بود، روسیه کشور بزرگی است بنابراین می‌تواند استرداد جزایر کوریل به ژاپن را بررسی کند! پوتین در پاسخ به این ادعا گفته بود: روسیه هیچ‌وقت منطقه‌ای را واگذار نمی‌کند وگرنه فکر می‌کنی چگونه به این اندازه بزرگ شده است؟!  
به نوشته نیویورک‌تایمز، دو سال پس از آن دیدار، شارون که کاملا به زبان روسی مسلط بود، پوتین را «دوست واقعی اسرائیل» خواند، اما با توجه به شوخ‌طبعی شارون می‌توان نتیجه گرفت چنین حرفی خیلی هم جدی نبوده است. دراین‌میان پوتین نیز مانند شارون این توانایی را دارد تا احساسات واقعی خود را پنهان کند. برای اثبات آن می‌توان نگاهی انداخت به اینکه پوتین چگونه بر سر برنامه آتش‌بس در سوریه با دولت باراک اوباما راه آمد. برای شواهد بیشتر بر این مدعا به تازه‌ترین بیانیه روسیه مبنی‌بر برنامه کرملین برای ابتکارعمل تشکیل یک نشست میان بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل و محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، در مسکو نگاهی بیندازید.


نتانیاهو به زبان روسی تسلط ندارد، بااین‌حال همچنان به نظر می‌رسد زبانی مشترک با پوتین پیدا کرده است؛ زبانی که حتی آن را سلیس‌تر از شارون صحبت می‌کند. این مسئله چندان هم نباید تعجب‌برانگیز باشد چراکه «نیاز» بذر دوستی است. در مسئله اسرائیل، روسیه به دو دلیل مرتبط به یک ضرورت تبدیل شده است: افزایش حضور مسکو در امور خاورمیانه و تداوم خروج آمریکایی‌ها از این منطقه.

به بیان دیگر اسرائیل به‌خوبی از نیت روسیه برای تبدیل‌شدن به یک بازیگر کلیدی در منطقه آگاه است و بیش از آن از قصد آمریکا برای جلوگیری از وقوع چنین مسئله‌ای خبر دارد.  پوتین ممکن است تظاهر کند که خواهان پیشرفت صلح در خاورمیانه است، اما همان‌طور که در ماه‌های گذشته شاهد بوده‌ایم، یک منطقه بی‌ثبات برای او کارآمدتر است. او ممکن است تظاهر کند که خواهان حل دیپلماتیک دوطرفه جنگ سوریه یا درگیری اسرائیل – فلسطین است،   مسکو در فلسطین هم به‌دنبال توافق صلح‌آمیز دوطرفه نیست. 

 بنابراین سران فلسطینی تمایل چندانی به ابتکارعمل پوتین ندارند. آنها می‌دانند که رئیس‌جمهور روسیه چندان هم به فلاکت مردمی که از فقدان حقوق سیاسی رنج می‌برند، اهمیت نمی‌دهد. آقای پوتین تمایل کمی به مردمی دارد که در قدرتمندترکردن روسیه نقشی ایفا نمی‌کنند. بااین‌حال فلسطینی‌ها می‌دانند که شاید بازی در خاورمیانه به درازا بکشد و در سلسله مسائل خاورمیانه درحال‌حاضر اشغال فلسطین در انتهای جدول قرار می‌گیرد.

 تمام اینها یعنی اینکه دولت آتی آمریکا با یک چالش بی‌سابقه در خاورمیانه مواجه خواهد بود. واشنگتن بیشتر از آنکه درگیر گسترش نفوذ آمریکا در خاورمیانه باشد، باید نفوذ خود را بازیابد. برای رئیس‌جمهور بعدی آمریکا این چالش احتمالا ترسناک‌تر خواهد بود؛ اینکه خود را در قياس با پوتین، قدرتمندتر و قابل اعتمادتر جلوه دهد.
منبع: ایسنا