بهیاد طاهر احمدزاده مبارز پایدار و پاکباز ملی
طاهر احمدزاده، یکی از چهرههای دیرین و پاکباز نهضت ملی و یکی از مردان پایدار پیکار در راه استقلال ایران و آزادی ملت ایران، پس از هفتاد سال نبرد و ایستادگی در راه باورهای خود به عدالت و آزادی، در روز ۹ آذرماه، در نودوششسالگی از میان ما رفت. او که درکنار باورهای دینی خود در راه ایراندوستی و آزادیخواهی که در مکتب مصدق بزرگ آموختهبود همواره آماده بود از همهچیز خود بگذرد و گذشت،
او پس از کودتای ۲۸ مرداد و تشکیل نهضت مقاومت ملی، از پیه گذاران اصلی نهضت مقاومت ملی در مشهد بود. در دورانهای دیکتاتوری پلیسی سابق و دیکتاتوری توتالیتر کنونی به علت سرسختی در راه آرمانهایش بارها روانهی زندانشد، و اگر در دیکتاتوری پیشین دو فرزند آرمانخواه و جانباز خود را ازدستدادهبود در رژیم ضدایرانی و ضدانسانی کنونی نه تنها فرزند گرامی دیگری را از او گرفتند بلکه در دورههای مکرری که به زندانهای آن رفت مورد نارواترین اهانتها و ناشایستترین آزارهای روحی قرارگرفت بیآنکه خم برابرو بیاورد.
این مصدقی آزادمنش که در حکومت موقت بازرگان به استانداری خراسان منصوبشدهبود پس از آن که نتوانست رفتارهای ناروای سران رژیم جدید را برتابد و در برابر آنها خاموشیپیشهکند مورد خشم دیکتاتور جدید قرارگرفت و از آنجا که در شورای انقلاب اسلامی عدهای در اجرای دستور دیکتاتور بهبرکناری او تعللمیکردند رهبرشان تهدیدکرد که شخصاً برکناری او را اعلامخواهدکرد و آنها را بدین کار مجبورساخت.
او که هیچگاه به یک حکومت دینی عقیدهنداشت با مشاهدهی حرصقدرت در میان سران جمهوری اسلامی و فسادی که همچون خوره بهسرعت در میان آنان رواجمییافت و کشور را روبهتباهیمیبرد، در عقیدهی خود دربارهی ضرورت جدایی دین از حکومت هر روز راسخترگردید و با وجود جو وحشت حاکم، مانند همیشه، از بیان آن بیمی به دل راهنداد . همواره در کنار مردم واقعی بود، و در عدم امکان فعالیت سیاسی، در همدلی با جنبش مدنی ایران، و در نهایت در دوران خانه نشینی اجباری در آغاز دولت شاپور بختیار، وقتی در ۹ و ۱۰ دیماه، با درگیری میان تظاهرکنندگان مشهد و نیروهای نظامی چند نفر کشتهشده شماری نیز بازداشتشدهبودند او بود که با شنیدن خبر نخست وزیری دکتر بختیار به دلیل سابقهی دوستی به وی تلفنکرد و آزادی زندانیان را از او خواست. در اینباره میگوید به خواهش طبسی و خامنهای که در مشهد مخفیشدهبودند «با دکتر بختیار تماسگرفتم و او هم برعکس، گفت که از دیروز دنبال تو میگشتهام. گفتم که میدانی در مشهد چه اتفاقی افتادهاست. گفت چه شدهاست؟ من هم برای او توضیحدادم. او گفت که من سریع دستورمیدهم تا کمیسیون امنیت در مشهد تشکیلشود و شما را هم به کمیسیون امنیت دعوتکنند تا در آنجا مطابق تصمیم شما عملشود.» و بهاین ترتیب بهپشتیبانی دولت جدید و با تماسهای انسانی و تدابیرآزادمنشانه توانست زندانیان را آزادسازد.
اما در جمهوری اسلامی هربار که برای خاموشساختن صدای او به زنجیر اینان کشیدهمیشد کسی نبود که او را آزادکند. در۱۹۸۰، هنگامی که از زندان این رژیم برای آخرینبار آزادمیشد هشتاد سال داشت !
ما درگذشت این یار وفادار نهضت ملی ایران و پیرو آزادهی دکتر مصدق را به خانوادهی بزرگوار احمدزاده، به جبهه ملی ایران و یاران نهضت ملی، و همهی ملت ایران تسلیت میگوییم و در اندوه این ضایعه با آنان شریک و همدلیم.
۲۸آذرماه۱۳۹۶
سازمان های جبهه ملی ایران در اروپا
دکتر علی راسخ افشار، دکتر پرویز داورپناه، علی شاکری زند، مهندس مهدی مقدسزاده.