راه مصدق راه آسانی نیست
راه مصدق راهآسانی نیست، عشق میخواهد و پایداری، اعتماد به نفس میخواهد و عزمی راسخ، و در نهایت غلبه بر هوای نفسانی در برابر نور خیره کننده جلال و جبروت روزگار!
در این باب، خانم شیرین سمیعی در کتابشان تحت عنوان «در خلوت مصدق» چه گویا و پرمعنا او را توصیف کردهاند:
«بهاو بالیدن چه آسان و چو او زیستن چه مشکل.»
زندهیاد دکتر محمد مصدق در طول دوره حضورش در صحنه سیاسی ایران براساس عقاید و باورهایش، که نشأت گرفته از عشق به وطن و هموطن بود، در اثر رفتارهای خود تبدیل به چهرهای تاریخساز شد که آینده دور و نزدیک ملت ایران را دگرگون ساخت.
گرچهاو به لحاظ کمّی حضوری کوتاه داشت لیکن کیفیت کارهای سیاسیاش آنچنان بود که نسلهای بعدی تا بهامروز بتوانند، البته در صورت خواستن، ملیگرایی و وطندوستی راستین را از طریق بهره گیری از تاکتیک پاسداری از آزادی و آزادگی و احترام به رأی و خواسته ملت و در راستای هدفهای میهنی، که همانا ساختن ایرانی آباد است، فرا گیرند. در این باب، خانم شیرین سمیعی در کتابشان تحت عنوان «در خلوت مصدق» چه گویا و پرمعنا او را توصیف کردهاند:
«بهاو بالیدن چه آسان و چو او زیستن چه مشکل.»
زندهیاد دکتر محمد مصدق در طول دوره حضورش در صحنه سیاسی ایران براساس عقاید و باورهایش، که نشأت گرفته از عشق به وطن و هموطن بود، در اثر رفتارهای خود تبدیل به چهرهای تاریخساز شد که آینده دور و نزدیک ملت ایران را دگرگون ساخت.
استفادهاز این تاکتیک همزمان با گزینش یک راهبرد صحیح در رویارویی با جهان بیرونی که نه تنها بتواند امنیت داخلی و تمامیت ارضی را حفظ نماید، بلکه حافظ ثروت و استعدادهای خدادادی ملت ما باشد یعنی همانا خواسته قلبی مصدق برای میهن و ملتش.
او ایران را آنچنان قوی و سربلند میخواست، که در صورت شکوفا شدن استعدادها و بهره گیری صحیح از منابع خدادادی، تحتِ مدیریتِ دولتمردانی دلسوز و مدبر، بتواند در جهان و نزد جهانیان حرفی برای گفتن داشته و آن اعتبارِ در خورِ خویش را به دست آورد.
چه بسیار انسانهایی بوده و هستند که با اعتقاد به راه و آرمانهای مصدق توانستهاند وفای به عهد خود را با فنا کردن زندگی خود و فرزندانشان، و در راستای تحقق آمال ملی و میهنی، به ثبوت رسانند. اینجانب نیز از نوجوانی، و طی سالهای پایانی دبیرستان، به جمع شیفتگان راه مصدق پیوستم. در طول این سالها همواره سعی نمودم دروسِ صداقتمداری و وطندوستی را که نه تنها از مصدق بزرگ، بلکهاز سایر ایراندوستانی آموخته که در طول ادوار مختلف، و در مقاطع حساس تاریخی، عشق خود به وطن را ایثارگونه نشان داده بودند، همواره در ذهن مرور و در عمل تمرین نمایم. بنابراین سالها قبل راهاین بزرگان را به طور خودخواسته برگزیدم و امیدوارم، گر روزگار امانم دهد، تا آخرین لحظه حیاتم راه من راه خدمت به وطن باشد.
اکنون شصت وسه سال از زمان این گزینش میگذرد و من متعهد و مصمم همچنان در راهم. در طول این سالها هرگز از تمرین آنچه آموختهام باز ننشسته و سالهای متمادی زندان را، بدون آنکه ذرهای از اصول اعتقادی خود منحرف گردم پی در پی گذراندم بنابراین محرومیت از آزادی را پذیرفته، و با اندوه بسیار گذر عمر را نظاره کرده و به فرصتهای از دست رفته زندگیام افسوس میخورم.
بنابراین با دستانی بسته، لیک چشمانی منتظر و با نگاهی پر امید سپاس قلبیام را نثار آنانی مینمایم که علاقمند بهاشنایی با مرام و دیدگاه مصدق بزرگ هستند. کسانی که میتوانند با مطالعه تاریخ، و با رجوع به مستندات تاریخی، خود قضاوت نمایند و در صورتی که نتایج برایشان توجیهپذیر و مثبت بود، عزم خود را جزم کرده و صد البته با توجه کامل به شرایط روز ایران و جهان، قدم در راه ساختن ایران فردا بردارند. آنها بدون شک خواهند توانست در اقدامات خود به بازپروری جامعهای سالم و پویا موفق گردند. جامعهای که بتوان در آن آزادی و آزاداندیشی، احترام به حقوق یکدیگر، و ارتباط ناوابستهاستثمارگونه به قدرتهای دیگر ضمن ایجاد روابط قابل قبول با آنها و در نهایت اعتلای فرهنگ ایران زمین را به راحتی تجربه کرد.
توصیهام به نسل جوان و به تمامی جوانان ایران دوست این است که همواره مطالعه کنند، عملکردها را بسنجند و نتایج حاصلهاز هر یک را در کفههای ترازوی عدالت تاریخی قرار دهند. پس از قضاوت و به دور از هرگونه تعصب، از آنچه لازم و مفید میبینند بهره بگیرند. وقتی در نهایت و پس از فرا گرفتن آموختههای لازم علمی داوطلب خدمت به میهن شدند راه عمل خود را انتخاب نمایند. اگر در این راستا پیروی از کلان افکار میهندوستانه مصدق بزرگ به ذائقه سیاسی آنان نزدیکتر بود آگاه باشند که راه مصدق راهآسانی نیست، عشق میخواهد و پایداری، اعتماد به نفس میخواهد و عزمی راسخ، و در نهایت غلبه بر هوای نفسانی در برابر نور خیره کننده جلال و جبروت روزگار! در این باب، خانم شیرین سمیعی در کتابشان تحت عنوان «در خلوت مصدق» چه گویا و پرمعنا او را توصیف کردهاند:
«بهاو بالیدن چه آسان و چو او زیستن چه مشکل.»
«بهاو بالیدن چه آسان و چو او زیستن چه مشکل.»
در پایان، از پروردگار بزرگ خواهان شادی روان مصدق بزرگ، پر رهرو بودن راهش، و سلامتی همه پویندگان این راه میباشم. از راه دور به یکایک شما که به رغم نسلها فاصله با دوره مصدق از روی عشق و علاقه، و از طریق مطالعات تاریخی، خود را آشنای راه و مرام او کرده و با برپایی بزرگداشتها و گرامیداشتها برای این بزرگ مرد حافظ نام نیک و یاد پرخاطرهاش در دل همهایران دوستان هستید درود میفرستم.
عباس امیرانتظام
عباس امیرانتظام