نهضت مقاومت ملی ایران
بنیانگذاردکتر شاپور بختیار
اعلامیه ی
نهضت مقاومت ملی ایران
درباره ی
شیوه های جدید قتل و ارعاب مخالفان
در هفته ها و ماه های گذشته، با افزایش هرچه بیشتر نارضایی ها و اگاهی هر روز بیشتر مردم از علت اصلی تیره روزی خود، به دنبال گسترش هر روزه ی مقاومت درجامعه، جمهوری اسلامی نیز به منظور ارعاب مردم به جان رسیده هر روز بر دامنه ی سرکوب و اشکال آن افزوده است.
حجم و دامنه ی اعتراضات صنفی از سوی کارگران و کارمندان کشور در دو سال اخیر بیسابقه بوده است. شدت سرکوب و بیتوجهی به این خواستها نیز بینظیر بوده است. فعالین و سخنگویان کارگران کشور در بدترین شکل ممکن در جهان ما، دستگیر، زندانی و شکنجه شده و میشوند. نه تنها در حق کارگران و حقوقبگیران، که هیچ قشر و گروهی از مردم از شرارت بیدادگاه های جمهوری اسلامی که با نام و عنوان «دادگستری» کاملا در اختیار قضات بیرحم و ناصالح قراردارد، در امان نیست.
به دنبال قتل فجیع جوان بیگناه بیست و یکساله، علیرضا شیرﻣﺣﻣﺩعلی در روز ۲۰ خرداد امسال در زندان بزهکاران قرچک به دست دو آدمکش محکوم به اعدام، اینک چند زندانی دیگر نیز، این بار زندانیان زن، صبا کردافشاری، فعال مدنی، از تاریخ ۱۱ خرداد، و یاسمن آریانی که به اتهاماتی همیشگی از نوع “اجتماع و تبانی، تبلیغ علیه نظام و تشویق و فراهم نمودن موجبات فساد و فحشا” از طریق کشف حجاب و فعالیت در زمینه مخالفت با حجاب اجباری و حضور بدون حجاب در روز جهانی زن در مترو و اهدای گل به مسافران، زندانی است، از تاریخ ۲۱ فروردین، برای ارعاب و شاید برای قتل به این زندان انتقال داده شده اند.
یک زندانی بزهکار نیز همزمان با تهدید یاسمن آریانی و فحاشی به او و دیگر زندانیان سیاسی زندان قرچک، ضرباتی را به کتف وی وارد کرده است و خانم آریانی از این ناحیه آسیب دیده است. گفته میشود که این زندانی پیشتر و طی سالهای گذشته نیز سابقه ی حمله و فحاشی به زندانیان سیاسی در این زندان را داشته و آنها را تهدید به آسیب رساندن با تیزی (شی برنده) کرده بود. به گفته یک منبع نزدیک به زندانیان این زندانی از حمایت “شاه علی” رئیس بند برخوردار است.
ضرب و شتم زندانیان سیاسی در زندان قرچک دارای پیشینه است، و روز شنبه ۱۵ تیرماه ۱۳۹۸، ندا ناجی و عاطفه رنگریز، از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر نیز توسط پرسنل زندان و زندانیان جرایم عادی این زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و آسیب دیده بودند.
پس از روش «خودکشی» دادن در زندان که سال گذشته بر سر دکتر کاووس سیدامامی سرپرست سازمان غیردولتی محیط زیست آورده شد اینک روش انتقال زندانیان سرسخت به همسایگی آدمکشان حرفه ای نیز برای تکمیل آن برقرار شده است (سازمان عفو بین المللی، در ۲۳ بهمن ۹۶، یک روز پیش از خاکسپاری کاووس سید امامی در بیانیهای خواستار تحویل جسد سید امامی برای تحقیقات و کالبدشکافی مستقل شد. این سازمان جلوگیری مقامات ایران از انجام تحقیقات مستقل در مورد مرگ «بسیار مشکوک» سیدامامی را نشانهای از «کوشش عامدانه» برای پنهانکردن شواهد شکنجه و قتل احتمالی خواند).
از طرف دیگر به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز دوشنبه۲۴ خردادماه ۹۸، هوشنگ کوشکی، فعال صنفی معلمان شهر معمولان در استان لرستان، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
این بازداشت در حوزه تصحیح اوراق یکی از مدارس بخش معمولان صورت گرفته است. گفته میشود مامورین پس از بازداشت وی، فیلم دوربینهای مداربسته موجود در محل بازداشت را نیز ضبط کردند.
هرچند از دلایل بازداشت وی اطلاع دقیقی در دست نیست با این حال این فعال صنفی معلمان اخیرا با انتشار ویدئویی در صفحه شخصی خود از بیانیهای مبنی بر ضرورت اصلاح قانون اساسی و تشکیل انتخابات آزاد در ارتباط با نوع حکومت که به امضای ۱۴ تن از کنشگران مدنی کشور رسیده است اعلام حمایت کرده بود.
افزون بر این عصر جمعه ۱۴ تیرماه، رضا مهرگان، یکی دیگر از امضاکنندگان این بیانیه، از سوی سه فرد ناشناس با شوکر مورد حمله قرار گرفته و مورد ضرب و شتم واقع شده بود. ﻣﺣﻣﺩحسین سپهری و جواد لعلﻣﺣﻣﺩی دو فعال صنفی معلمان و از دیگر امضاکنندگان این بیانیه نیز، طی هفتههای اخیر از سوی افراد ناشناس مورد تهدید قرار گرفتهاند. و این اشخاص نخستین و تنها امضاء کنندگان آن اعلامیه نیستند که مورد تهدید قرار می گیرند یا مانند آقای نوری زاد بازداشت می شوند.
از زمانی که امواج اعتصابات کارگری مانند اعتصاب های رانندگان کامیون، و سپس بویژه کارگران شرکت نیشکر هفت تپه که از روز ۱۳ آبان ۹۷ آغاز شد، و همزمان با اعتصابات شرکت فولاد اهواز، و نیز اعتصابات دوره ای و نمادین معلمان، پایه های رژیم را به لرزه درآورد دستگاه خونخوار قدرت هر روز با سبعیت بیشتری چنگ و دندان نشان می دهد.
پس از نتیجه ی معکوس شکنجه های سبعانه بر نمایندگان کارگران شرکت نیشکر هفت تپه، سپیده ی قلیان و بویژه اسماعیل بخشی که او را چند بار تا بیهوشی و حتی تا سرحد مرگ کشانید و پس از تهدید او به سکوت، با خوراندن داروهای توهم زا کوشیده شد تا سلامت روحی او نیز متزلزل گردد، دستگاه های ارعاب بیش از گذشته دریافتند که پایه های قدرت نظام تا چه اندازه لرزان شده است.
نگهداری زندانیان سیاسی، مانند مدافعان و فعالان محیط زیست ایران از بهمن ماه سال ۱۳۹۶ تا کنون در سلول های انفرادی بند ۲-الف سپاه پاسداران که جنبه ی مجازات برای کسانی دارد که هنوز اتهام آنان مورد تأیید هیچ دادگاهی قرارنگرفته، برخلاف همه ی قوانین جهان و ناقض حقوق بشر و تنها شکنجه ای اضافی افزون بر شکنجه های رومره ی آنان است برای وادار ساختن زندانیان به إقرار نسبت به اتهامات نادرست؛ و در همین زندان های انفرادی نیز بوده که تا کنون بازداشت شدگانی چون زهرا بنی یعقوب، ستار بهشتی، کاووس سید امامی جان باخته اند و زهرا کاظمی به طرز مرموزی کشته شده است. این روش نیز یکی دیگر از وسائل ارعاب شهروندان به منظور در هم شکستن أراده ی مبارزه ی آنان و تسلیم ملت مبارز ایران به نظام مخوف دینی است.
با گذشتن روزافزون دامنه ی مبارزات از دایره ی سازمان ها و فعالان سیاسی به جامعه ی مدنی، و اینک گذار از جامعه ی مدنی به مردم زحمتکش و محروم جامعه که در سرزمینی انباشته از انواع ثروت ها در تنگدستی و بی خان و مانی به سر می برند و جوانانی که در آغاز زندگی در چنبره ی بیکاری گرفتارند و در همان حال چپاول بیشرمانه ی دارایی های ملت به دست کاست سیری ناپذیر روحانیت و غداره بندان سپاهی آن را به چشم می بینند، حتی سران رژیم نیز بیش از پیش پی برده اند که چنین وضعی قابل دوام نیست و ملت خشمگین به این یا آن شکل بزودی بساط غارت و جنایت آنان را برخواهد چید.
اما رهبران آنان که بیش از همه باید پاسخگوی اینهمه جنایت و خیانت باشند، و از شکستن رکورد سالیانه ی اعدام در جهان برای گسترش سایه ی وحشت نتیجه نگرفتند، تصور می کنند که با افزودن بر شدت جنایات خود و ابداع روش هایی چون «خودکشی زندانی» یا انتقال متهمان به زندان بزهکاران به منظور قتل برخی از آنان به دست آدمکشان و ارعاب دیگران، و فشار روحی و جسمی سلول های انفرادی بر اراده ی زندانیان، در دل مبارزان رعب خواهندافکند. پیداست که این مغز های کوچک، با وجود مشاهده ی هرروزه ی سقوط دیکتاتوری ها در زیر ضربات مبارزات پردامنه ی ملت ها، هنوز درنیافته اند که تافته ی جدابافته نیستند، و ابداع جنایات جدید علیه مردم هرگز هیچ رژیم دیکتاتوری را در برابر قیام ملت ها مصونیت نبخشیده؛ پس سقوط آنان در راه است و نوبت این نظام نیز بزودی خواهد رسید. سقوطی به معنای بازگشت کامل به حاکمیت ملی میراث مشروطه، که نه به معنی جابجایی چند مهره ی ریز و درشت آن است و نه حتی مترادف تغییراتی سطحی در قانون اساسی آن.
نهضت مقاومت ملی ایران از روز نخست حیات این رژیم، در افشاء خصلت ضدایرانی و آزادی کش آن پیشگام بوده و زمانی که بسیاری دیگر در برابر آن یا همکاری و تسلیم پیشه کرده بودند یا خاموش بودند، به صدای بلند از جنایات آن پرده برگرفته است؛ سازمان ما که از ابتدای این رژیم ویرانگر، به پیروی از بنیانگذار خود شاپور بختیار و به بهای قربانیان بسیار برای پایان بخشیدن به آن مبارزه کرده، امروز که امواج مبارزه سراسر میهن ما را دربرگرفته به همه ی زندانیان سیاسی کشور و زنان و مردانی که جان بر کف در برابر دیکتاتوری ایستاده اند صمیمانه درود می فرستد و بار دیگر همه ی نیروهای شیفته ی آزادی، حاکمیت ملی، آبادانی و سربلندی کشور و عدالت اجتماعی را به تشکیل اتحادی مسئول برای سرنگونی هر چه سریعتر دستگاه شوم حاکم دعوت کرده دست همه ی دوستداران ایران و آزادی ملت ایران را برای همگامی در این راه می فشارد.
ایران هرگز نخواهد مرد
شنبه، ۲۹ تیرماه ۱۳۹۸
برابر ۲۰ ژوییه ۲۰۱۹
نهضت مقاومت ملی ایران