به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



چهارشنبه، خرداد ۱۴، ۱۳۹۹

رئیسی، قالیباف، رئیس جمهور جوان حزب اللهی و حزب رستاخیز

دو روز دیگر سی و یکمین سالگرد قرار گرفتن علی خامنه ای در جایگاه رهبری است. وی در طول این سی و یک سال با کمک نهادهای انتصابی و تحت امرش توانست با ارعاب،سرکوب،کشتن و زندانی کردن مخالفان،به بن بست کشاندن اصلاحات،حذف رقبا و افراد دارای توان بسیج اجتماعی، تضعیف و از بین بردن نقش نهادهای انتخابی بویژه مجلس در اداره کشور و مهندسی انتخابات دو قوه را بطور کامل تحت اختیار خود بگیرد و با نشاندن رئیسی و قالیباف بر صندلی ریاست این دو قوه خیال خود را راحت کند و سال بعد نیز با نشاندن رئیس جمهور جوان حزب اللهی در جایگاه ریاست قوه مجریه عملا به خواست دیرینه خود در همه این سال ها یعنی یک دست و همسو ساختن کل نظام سیاسی کشور خواهد رسید.

محمد رضا پهلوی پس از آنکه در ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ بر جایگاه سلطنت تکیه زد بی انکه مانند روح الله خمینی وعده آزادی و جمهوری بدهد اما با مخالفان و منتقدان مدارا کرد.حزب توده تنها ۱۵ روز پس از آغاز سلطنت او با حضور ۵۳ نفر از چهره های سرشناس چپ گرا و ملی گرا که در دوران رضا شاه اغلب جزو زندانیان و محکومان سیاسی بودند تاسیس شد.اما هفت سال بعد فعالیت آن ممنوع شد.گرچه به فعالیت خود ادامه داد.پنج سال بعد از آن با برکناری مصدق ملی گراها تقریبا از عرصه سیاست حذف شدند و هر چه می گذشت با افزایش میل و انگیزه شاه به رشد و پیشرفت شتابان کشور و رساندن ایران به دروازه های تمدن باور وی به ساکت کردن و حذف منتقدین برای سرعت بخشیدن به تحقق اهدافش بیشتر و بیشتر میشد.تا جایی که در سال ۱۳۵۳ حتی اختلاف رویکرد و روش نیروهای وفادار به خود و نظام سلطنتی را نیز مانع رشد و پیشرفت کشور دانست. به همین دلیل با هدف ایجاد وحدت رویه در نظام سیاسی و تسریع آهنگ رشد کشور بر خلاف روح و نص صریح قانون اساسی رسما دستور ایجاد نظام تک حزبی که پیش تر شخصا با آن مخالفت کرده بود و این کار را مشابه رفتار دیکتاتوری همچون هیتلر خوانده بود را صادر کرد. اما قواعد کلی و نانوشته ساختار و نظام اجتماعی قوی تر از آن هستند که تحت اراده شاه قرار بگیرند. تکثر و گوناگونی فرهنگی و به تبع آن تکثر و گوناگونی رویکردهای سیاسی خوب یا بد واقعیتی است ساختاری که نمی شود آنرا نادیده گرفت.موضوعی که متاسفانه محمدرضا پهلوی زمانی متوجه آن شد که کشور در سراشیبی انقلابی ویرانگر قرار گرفت.

دو روز دیگر سی و یکمین سالگرد قرار گرفتن علی خامنه ای در جایگاه رهبری است.وی در طول این سی و یک سال با کمک نهادهای انتصابی و تحت امرش توانست با ارعاب،سرکوب،کشتن و زندانی کردن مخالفان،به بن بست کشاندن اصلاحات،حذف رقبا و افراد دارای توان بسیج اجتماعی،تضعیف و از بین بردن نقش نهادهای انتخابی بویژه مجلس در اداره کشور و مهندسی انتخابات دو قوه را بطور کامل تحت اختیار خود بگیرد و با نشاندن رئیسی و قالیباف بر صندلی ریاست این دو قوه خیال خود را راحت کند و سال بعد نیز با نشاندن رئیس جمهور جوان حزب اللهی در جایگاه ریاست قوه مجریه عملا به خواست دیرینه خود در همه این سال ها یعنی یک دست و همسو ساختن کل نظام سیاسی کشور خواهد رسید.اما نمیدانم چرا با وجود اطلاع دقیق ایشان از تاریخ معاصر به این مهم یعنی وجود تکثر و گوناگونی رویکردهای فرهنگی و سیاسی بعنوان واقعیت ساختار و نظام فرهنگی_ اجتماعی کاملا مشهود در کشور توجهی ندارد.

علاوه بر این فشار خارجی نیز بخش دیگری از واقعیت کلان اجتماعی است که نمیتوان نادیده گرفت.شاه با وجود آنکه نه تنها به دنبال ساختن یک جامعه آرمانی مبتنی بر ایدئولوژی مطلقگرا و تمامیت خواه دینی بر خلاف جریان نظام جهانی و ساخت تمدن ایرانی_اسلامی!!!!و تشکیل هلال شیعی و از بین بردن نظام صهیونیزم و سرمایه داری جهانی نبود و ماهیت رشد و توسعه ای که در نظر داشت کاملا همسو با ساختار نظام جهانی بود اما با این وجود تحت فشار نظام جهانی قرار گرفت و در نهایت پایه های حکومتش در برابر تجمیع این فشارهای ساختاری سست شد و فرو ریخت.فشاری که به مراتب بر روی نظام جمهوری اسلامی بیشتر است.

باید دانست که نظام اجتماعی و ایجاد فشارهای بنیان کن ساختاری،قواعد خود را دارد و به نیت و هدف خیرخواهانه اعم از مادی و معنوی کسی نگاه نمیکند.و وقتی این فشار لایه های مختلف دیوار دفاعی یک جامعه را تخریب کند مقاومت در برابر آن غیر ممکن خواهد بود و سیلی سهمگین ایجاد خواهد کرد که توجهی به هدف مادی و معنوی و یا نیت پاک و پلید شاهان و رهبران ندارد.در مقابلش خواه پدرسالاری دلسوز با هدف رساندن کشور به سطح کشورهای پیشرفته و ایجاد رفاه و بالاتر بردن استانداردهای زندگی ایرانی از اروپایی قرار گرفته باشد،خواه جانشین بر حق خدا بر زمین با هدف ایجاد نظامی ایدئولوژیک در راستای اجرای فرامین الهی و مقابله با شیطان و رسالت هدایت اجباری مردم به بهشت. اگر به قواعد او بی توجه باشند با هر دو یکسان برخورد خواهد کرد و پایانی مشابه برای حکومت آنها رقم خواهد زد.

ابوالفضل رحیمی شاد / کلمه