"پیمان شیر و اژدها" عنوانی است که روزنامه اصولگرای جوان برای قرارداد راهبردی ۲۵ ساله بین ایران و چین استفاده کرد. جزئیات این قرارداد هنوز اعلام نشده است. با وجود ابهامات فعلی، کارشناسان و مردم در این باره ابراز عقیده کردهاند، و به نظر میرسد که گروه دوم عمدتا به آینده چنین توافقی خوشبین نیست.
موضوع این پیمان چیست؟
بحث چنین قراردادی نخستین بار در تاریخ ۲۳ ژانویه ۲۰۱۶ و همزمان با سفر شی جین پینگ، رئیسجمهوری چین به ایران، در بیانیهای مشترک مطرح شد. به گزارش خبرگزاری تسنیم، ماده شش این توافقنامه میگوید که دو کشور نسبت به افزایش روابط و همکاری در حوزههای انرژی، زیرساختها، صنایع و فناوری ابراز علاقه کردهاند.
"دو طرف توافق کردهاند که مذاکرات و مشاورههای لازم برای دستیابی به قرارداد ۲۵ ساله همکاریهای جامع مورد نظر دو کشور برگزار شود."
آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران، در دیدار با رئیسجمهوری چین ضمن اشاره به سیاستهای "برتریطلبانه بعضی کشورها، مخصوصا ایالات متحده" گفت: "دلیل علاقه کشورهای مستقل به همکاری با یکدیگر همین وضعیت است، و قرارداد ۲۵ ساله همکاری راهبردی بین ایران و چین باید توسط هر دو طرف با جدیت در این چارچوب دنبال شود."
حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران، و رهبر این کشور بارها از حمایتهای چین در برابر تحریمهای ایالات متحده تمجید کردهاند.
روز ۲۱ ژوئن، روحانی در جلسه هیات دولت گفت که این همکاری فرصتی مناسب برای هر دو کشور است تا در پروژههای بنیادی و زیرساختی مشارکت کنند. او گفت که وظیفه اتمام مذاکرات با طرف چینی را به محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه، محول کرده است.
همکاری در بخش انرژی
علیاصغر زرگر، اقتصاددان، در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا عنوان کرد که همکاری نفتی میان ایران، چین و روسیه به امنیت انرژی، اقتصادی و نظامی منجر خواهد شد.
به گفته او "سیاست چینیها انتخاب کشورهایی است که تحت نفوذ کشور دیگری نیستند. لذا ایران میتواند مستقلا به چین کمک کند، و از طرف دیگر چین نیز در بعضی از پروژههای ما مشارکت داشته است و میدانیم که به دنبال مطامع استعماری نیست. برای همین این قرارداد میتواند به نفع هر دو کشور باشد." او در عین حال گفت که حضور ایران در عراق میتواند در پروژههای عمرانی به نفع چین تمام شود.
زرگر گفت که نیاز چین به منابع انرژی و نیاز ایران به فناوری و سرمایهگذاری این قرارداد را بسیار پرمنفعت میکند.
چین و ایران در برابر آمریکا
روزنامه جوان در تفسیری گفت این بهترین زمان برای عقد چنین توافقی است، زیرا ایالات متحده در برابر چین احساس "ضعف" میکند و چین را برای خودش "تهدید" میداند. این روزنامه در عین حال مدعی شد که اصلاحطلبی و روشنفکری غربزده مانع گسترش روابط دوجانبه بین دو کشور بودهاند. به نوشته این روزنامه، قدرت اقتصادی و نظامی چین و سیاستهای ضدآمریکایی این کشور دلایل خوبی برای این توافق به شمار میروند، و از قول محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس، نوشت: "ما بارها شاهد دخالت دولت ترامپ در استقلال و حکومتداری کشورها بودهایم، از جمله دخالت در روابط ایران و چین. لذا همکاریهای منطقهای و بینالمللی با چین الزامی و اجتنابناپذیر است."
علی ربیعی، سخنگوی دولت ایران، با اعلام آمادگی پیشنویس این قرارداد در روز ۲۳ ژوئن گفت که این توافق ثابت میکند که "سیاستهای آمریکا برای انزوای ایران و قطع روابط بینالمللی ما شکست خورده است."
تغییر در سیاستهای ایران؟
اما احمد زیدآبادی، روزنامهنگار، با این عقیده که این تصمیم به معنی چرخش جمهوری اسلامی به سمت شرق است همنظر نیست. او میگوید هدف از این حرکت ورود به بازی قوانین بینالمللی و خداحافظی با سیاستهای ۴۰ سال گذشته است.
هشدار احمدینژاد درباره 'قرارداد ۲۵ ساله مخفیانه' ایران با یک کشور خارجی
واکنش وزارت خارجه ایران به انتقاد احمدی نژاد: قرارداد ایران و چین 'راهبردی' است
ناگفتههای روابط ایران و چین؛ از دوره جنگ تا زمان تحریمها
او با اشاره به روابط ثباتمحور چین با بقیه دنیا میگوید که چین دوست دارد با کشورهای منطقه روابط دوستانه داشته باشد، از جمله ایران، عربستان سعودی و اسرائیل. به گفته او "این در حالی است که از نظر ایران اسرائیل باید نابود شود، و این سیاست منطقهای ریشه همه اختلافات با آمریکا و متحدانش است." او معتقد است که این قرارداد به تغییر سیاستهای ایران در منطقه و تبعیت از سیاستهای چین منجر خواهد شد.
با این حال او در یک چیز تردید دارد؛ آیا تصمیم مقامات ایرانی مبنی بر پیوستن به "قطب شرق" برای ترساندن اروپا و آمریکا و فشار به آنها برای تعدیل مواضعشان در قبال تحریمها اتخاذ شده است، یا به این دلیل که آنها چارهای جز تغییر سیاست نداشتهاند و این قرارداد کمهزینهترین گزینه بوده است؟
چرا مخفیکاری؟
محمود احمدینژاد، رئیسجمهوری سابق ایران، روز ۲۷ ژوئن در جریان سخنرانی در استان گیلان گفت: "هرگونه توافق با طرفهای خارجی بدون در نظر گرفتن خواست و اراده ملت ایران، و در تقابل با منافع کشور و ملت، از درجه اعتبار ساقط است."
او با انتقاد از "ابهامات" و "میل به مخفی کردن حقایق" از مقامات خواست که ملت را از محتوای این سند آگاه کنند.
عباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه، در واکنش به این سخنان گفت که این وزارتخانه شاید این سند را بعد از تصویب در چین منتشر کند. او همچنین ادعای وجود "ابهامات" در این قرارداد را رد کرد.
اما از طرف دیگر محسن شریعتینیا، اقتصاددان، این توافق را نرمش در برابر شرق لقب داد. به گفته او این "نقشهراه" یک همکاری راهبردی است که با اتحاد فرق دارد. او میگوید ایدهها، سیاستها و قانون اساسی دو کشور اجازه "اتحاد" را نمیدهند.
واکنش ایرانیها چگونه بوده است؟
ایرانیهای حاضر در فضای مجازی به شدت از این قرارداد عصبانی شدهاند و آن را سرمنشاء "استعمار" چین میدانند. کاربران شبکههای اجتماعی موفق شدند در یک بازه ۲۴ ساعته هشتگ انگلیسی #iranNot4SELLnot4RENT را ۱۷ هزار بار توییت کنند. هشتگ #ترکمنچای_چینی نیز ۱۰ هزار بار توییت شد که به قرارداد ترکمنچای و واگذاری بخشهای بزرگی از ایران به امپراتوری روسیه اشاره دارد.
بی بی سی فارسی