دوستان ما در نهضت آزادی ایران، متنی را خطاب به دکتر محمد جواد ظریف منتشر کردهاند که فهم دلایل آن متأسفانه خارج از قدرت ادراک من است. نهضت آزادی، سابقه، خاستگاه و عملکرد مشخصی در طول ۶۰ سال عمر پر فراز و نشیب خود دارد که به نظرم، با سابقه، خاستگاه و عملکرد دکتر ظریف تفاوت معنادار و مرز روشنی پیدا میکند. با این حال، در بیانیۀ نهضت آزادی این تفاوتها به کلی نادیده گرفته شده و از وزیر خارجه به گونهای تجلیل و ستایش به عمل آمده که گویی زنده یاد دکتر محمد مصدق مورد خطاب آنان است.
البته دوستان ما در نهضت آزادی ایران، حتماً تحلیل مخصوص به خود را در این زمینه دارند، اما به گمان من، این رویه با شیوۀ سیاستورزی زندهیاد مهندس مهدی بازرگان و حتی دکتر ابراهیم یزدی چندان همخوانی ندارد.
تا آنجایی که من به خاطر دارم، محمد جواد ظریف در دورهای که نمایندگی جمهوری اسلامی در مقر سازمان ملل در نیویورک را به عهده داشت، در مصاحبه با رسانهها خود را “دیپلماتی حرفهای” معرفی کرد و منظورش از این حرف آن بود که لزوماً سیاست خارجی دولت وقت را تأیید نمیکند و بلکه به عنوان یک کارگزار حرفهای در جهت اجرای آن میکوشد.
ظریف ظاهراً هم اکنون نیز خود را مسئول سیاستگذاری و تصمیمگیری در حوزۀ سیاست خارجی نمیداند و به عنوان مجری سیاستهای دیگران معرفی میکند. بنابراین اگر اصل آن سیاستها و تصمیمگیریها در حوزۀ سیاست خارجی مورد تأیید دوستان نهضت است، قاعدتاً باید از سیاستگذاران و تصمیمگیران واقعی این حوزه تقدیر و تشکر کنند، و اگر نیست، تجلیل از مجری آن سیاستها نه فقط محلی از اعراب ندارد بلکه تناقضات بسیاری نیز به بار میآورد!