پاسخ – موضع جبهه ملی در آن زمان حمایت از دولت بختیار نبود و پس از قبول نخست وزیری از طرف دکتر بختیار، شورای مرکزی جبهه ملی ایران به اتفاق آراء عضویت ایشان در شورای مرکزی را لغو کرد. این در حالی بود که حتی چند تن از اعضای حزب ایران یعنی حزبی که دکتر بختیار دبیر کل آن بود، در شورا حضور داشتند مانند آقایان دکتر سنجابی، مهندس حسیبی، مهندس زیرک زاده، مهندس حق شناس، ابوالفضل قاسمی، ادیب برومند، علی اردلان، عبدالحسین دانشپور، محمود مانیان و قاسم لباسچی. البته حزب ایران هم دکتر بختیار را از دبیرکلی حزب عزل کرد و آقای ابوالفضل قاسمی به سمت دبیرکلی حزب ایران تعیین شد. در ضمن هیچکس از اعضای حزب ایران و جبهه ملی در دولت بختیار شرکت نکرد. از طرف جبهه ملی آقایان مهندس حسیبی، مهندس حق شناس و مهندس زیرک زاده، صحبت هایی با دکتر بختیار داشتند، حتی مهندس بازرگان و دوستان ایشان هم با دکتر بختیار در ارتباط بودند و همه این شخصیت ها کوشیدند ایشان را از ادامه همکاری با رژیم در حال سقوط باز بدارند و ملاقات ایشان با آیت الله خمینی و نوعی تفاهم را برقرار کنند که تا حدودی هم به این هدف نزدیک شدند اما این کار به طور کامل میسر نگردید و سرعت حرکت چرخ های انقلاب مجالی به این تمهیدات نداد. واقعیت این است که انقلاب مانند بهمن بزرگی، از قله کوه سرازیر گشته و هر لحظه بر حجم و سنگینی آن افزوده می شد و کسی یارای مقاومت در برابر آن را نداشت و به همین دلیل بود که دکتر سنجابی و دکتر صدیقی امکان موفقیت در تشکیل دولت را ندیدند و به شاه جواب رد دادند. اما دکتر بختیار به هر دلیل این ریسک را پذیرفت با وجود این که خود او هم احتمال موفقیت را بسیار ضعیف می دانست. و دولت او هم بیشتر از ۳۷ روز دوام نیافت. البته اگر همه ملیون متحد بودند و شخصیت هایی مانند دکتر سنجابی، دکتربختیار، داریوش فروهر، دکتر صدیقی و مهندس بازرگان در کنار هم می ایستادند، احتمال داشت که سرنوشت انقلاب به شکل دیگری رقم بخورد. به نظر من در شرایط آن زمان بزرگان ملیون باید نه به حمایت و کوشش در تداوم رژیم در حال زوال شاه می رفتند و نه بدون روشن و مشخص کردن چارچوب های آینده به انقلاب تسلیم می شدند. باید همگی متحدانه راه سومی را بروی ملت به پا خاسته می گشودند و روی نظام جمهوری متعارف، مردم سالاری، استقلال، عدالت و جدایی دین از حکومت تکیه و پا فشاری می نمودند.
پرسش – نقش جبهه ملی در پیروزی انقلاب و تحولات سیاسی چه بود؟
پاسخ – پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۳۲ نیروهای جبهه ملی ایران، نهضت مقاومت ملی را برای مبارزه با دولت کودتا تشکیل دادند و در سال ۳۹ مجددا با نام جبهه ملی ایران مبارزه آزادیخواهانه و ضد دیکتاتوری را دنبال کردند ودر طی دوره ۲۵ ساله بعد از کودتا، نیروهای ملی تلاش ها و پی گیری های بسیاری برای برقراری آزادی و استقلال و اجرای قانون اساسی به عمل آوردند و از سال ۴۳ به بعد که جبهه ملی ایران به شدت سرکوب گردید و فعالیت آن متوقف شد، نیروهای سرخورده و پر هیجان دست به اسلحه بردند و سازمان های چریکی را به وجود آوردند. ولی محمد رضا شاه هیچگاه تن به اجرای قانون اساسی و رعایت حقوق و آزادی های اولیه ملت ایران نداد تا ۱۵ آبان ۵۷ که در تلویزیون ظاهر شد و اعلام کرد که فریاد انقلاب ملت را شنیده است وبه خطاها و فساد های گذشته اعتراف کرد و تعهد می داد که دیگر آن خطا ها تکرار نخواهد شد. به هر صورت باید گفت که نامه سرگشاده سه امضایی آقایان دکتر سنجابی، دکتر بختیار و داریوش فروهر به شاه در تاریخ ۲۲ خرداد ۵۶ نقطه عطقی بود که به حرکت انقلابی شتاب چشم گیری داد و ماه های بعد از آن، اعتصابات فلج کننده وتظاهرات گسترده انقلاب را به پیروزی رسانید. به هر حال هیچ کس نمیتواند منکر مبارزات جبهه ملی ایران و پیروان دکتر مصدق از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ به بعد در ایجاد تحولات سیاسی ایران بشود.
پرسش – چرا کریم سنجابی عضویت در شورای انقلاب را نپذیرفت ؟ در دیدار سنجابی با امام جبهه ملی چه مطالباتی داشت؟
پاسخ – تصور من این است که دکتر سنجابی از همان زمان آثار و علائمی از انحصارطلبی و اقتدارگرایی را مشاهده کرد و اصولا با تشکیل شورای انقلاب هم موافق نبود، لذا عضویت در شورایی که اکثریت آن از نظر فکری با او تجانسی نداشتند نپذیرفت. و هم ضرورتی برای وجود و تداوم آن شورا نمی دید.
در مورد دیدار دکتر سنجابی با آیت الله خمینی در پاریس، باید عرض کنم، قبل از آن که آیت الله خمینی به فرانسه بروند شاید از یک ماه قبل از آن، از طرف کنگره سوسیالیست ها که در کانادا برگزار می شد از دکتر سنجابی دعوت به عمل آمده بود که در آن کنگره شرکت نماید و قرار بود دکتر سنجابی بعد از سه روز توقف در پاریس به کانادا برود ولی در همان مدت توقف در پاریس از طرف وزیر خارجه انگلیس که عضو حزب کارگر و از اعضای کنگره سوسیالیست ها بود اعلامیه ای به نفع شاه و در جانبداری از رژیم ایران صادر کرده بود و دکتر سنجابی به عنوان اعتراض به آن سخنان وزیر خارجه انگلیس، بیانیه ای صادر کرد و اعلام کرد که در آن کنگره که این گونه سوسیالیست ها در آنند، شرکت نخواهد کرد. و تصمیم گرفت پس از دیدار با آیت الله خمینی که اضطرارا به فرانسه آمده بود به ایران باز گردد. در ملاقات با آیت الله خمینی که در آن هنگام دیگر رهبری بلا منازع انقلاب را در اختیار داشت، مطالبه ای جز این که نظام آینده ایران بر اساس موازین دموکراسی و رای مردم برقرار گردد، نداشت. البته تمام بیانات و مصاحبه ها و اعلامیه های آیت الله خمینی هم بر مورد آزادی و رای مردم تاکید داشت.
پرسش – موضع جبهه ملی در مورد فرار شاه چه بود ؟ آیا شما قائل به انقلاب بودید یا اصلاحات؟
پاسخ – جبهه ملی ایران در مورد خروج شاه از کشور موضع خاصی نداشت. الا اینکه آقای دکتر صدیقی هنگام مذاکره با شاه با ایشان شرط کرده بود که باید در کشور بمانند و دکتر بختیار برعکس به شاه گفته بود که باید برای مدتی کشور را ترک کند. اما اصولا در زمان خروج شاه دیگر سقوط رژیم قطعی به نظر می رسید. در آن ماه های آخر دیگر جز تغییر رژیم چیز دیگری نمی توانست جلوی مسیر انقلاب را بگیرد. دیگر برای انجام اصلاحات خیلی دیر شده بود. اگر از دوسال قبل از آن و پس از برکناری هویدا، شاه به موضع قانون اساسی باز می گشت و حاضر به تمکین از قانون اساسی و اینکه فقط سلطنت کند نه حکومت، می شد شاید احتمال رویدادهای دیگری را می شد تصور کرد، وامکان اصلاحات مقدور می گشت. ولی در آن ماه های آخر دیگرفرصتی برای تغییرات مسالمت آمیز یا اصلاحات باقی نمانده بود.
پرسش – در باره ۱۲ تا ۲۲ بهمن جبهه ملی چه فعالیت هایی داشت؟ چرا در رفراندوم قانون اساسی شرکت نکردید؟
پاسخ – در آن بازه زمانی، اعضاء و هواداران جبهه ملی ایران مانند همه مردم در صحنه های تظاهرات و اجتماعات و اعتصابات حضور داشتند. یک یا دوشب قبل از ۲۲ بهمن، شایع شده بود که قرار است از طرف ارتش یک طرح بازداشت یا کشتار پنج هزار نفر از مخالفین سیاسی که نقش اصلی در مبارزات را داشتند، شبانه به اجرا گذاشته شود. لذا آن شب قبل از ساعت ۱۲ که ساعت حکومت نظامی و منع عبور و مرور بود، افراد شناخته شده جبهه ملی ایران که از موضوع مطلع شده بودند به سرعت خانه های خود را ترک و به منازل بستگان خود رفتند که البته چنین طرحی امکان اجرا نیافت و با درگیری لشگر گارد با پادگان نیروی هوایی و اعلام بی طرفی ارتش، انقلاب درحدود بعد از ظهر ۲۲ بهمن به پیروزی رسید. علت عدم شرکت جبهه ملی ایران در رفراندوم قانون اساسی، ایرادات و اشکالاتی بود که در قانون اساسی مصوب مجلس خبرگان دیده می شد و جبهه ملی ایران این موارد را در بیانیه مورخ اول آبان ۱۳۵۸ اعلام کرد و ساختار قانون اساسی را منطبق با اصل حاکمیت ملی ندانست. و در نامه سرگشاده ای که در تاریخ ۴ آذر ۵۸ به رهبر انقلاب آیت الله خمینی نوشت، پیشنهاد کرد که در آن اوضاع وشرایط، انجام رفراندوم قانون اساسی را که قرار بود چند روز بعد به عمل آید، به طور موقت به تعویق اندازند و پس از انتخابات مجلس شورای ملی، این مجلس به عنوان مجلس موسسان، قانون اساسی را بررسی و تصویب کند و سپس آن قانون به رفراندوم و تصویب ملت گذاشته شود.