به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



چهارشنبه، تیر ۰۸، ۱۴۰۱

نقش برادر محسن رضایی در لاپوشانی راز مرگ سعید امامی

 

ایرج مصداقی - دویچه وله 

سعید امامی ۲۳ سال پیش، طبق روایت رسمی، در زندان "خودکشی" کرد و در بیمارستان لقمان جان داد. رئیس این بیمارستان امیدوار رضایی، برادر محسن رضایی است. از نظر ایرج مصداقی، تحلیلگر سیاسی، او نقشی اساسی در لاپوشانی حقیقت دارد.

مرگ سعید امامی، متهم اصلی عاملیت قتل‌های زنجیره‌ای، پس از ۲۳ سال همچنان راز سر به مهر نظام اسلامی است. از دوشنبه‌۳۰ خرداد کلیپی در فضای مجازی می‌چرخد که سعید امامی را "شهید مظلوم حاج سعید امامی" خوانده است.

طبق خبر رسمی سازمان قضایی نیروهای مسلح، سعید امامی روز ۳۰ خرداد ۱۳۷۸ در پی خودکشی با داروی نظافت در بیمارستان لقمان تهران درگذشت.

0.jpgامیدوار رضایی (وسط) برادر کوچکتر محسن رضایی (چپ) یکی از چهره‌های امنیتی، نظامی و سیاسی ایران در چهار دهه گذشته است

***

پس از مرگ او رسانه‌های داخلی نوشتند که حال سعید امامی رو به بهبود بوده و پزشکان اجازه مرخصی صادر کرده بودند و فقط برای اطمینان خواسته بودند دو ساعت دیگر در بیمارستان بماند که در اثر ایست قلبی از دنیا رفت.

به گفته محمد نیازی، رئیس وقت سازمان قضایی نیروهای مسلح: «مأموران زندان پس از آن‌كه متوجه می‌شوند متهم اقدام به خودكشی كرده، بلافاصله وی را جهت مداوا به بیمارستان تخصصی لقمان (كه وابسته به وزارت بهداشت و درمان می‌باشد) منتقل می‌نمایند، لیكن تلاش پزشكان نتیجه نداده و متهم پس از گذشت سه روز فوت می‌نماید. مسئولان بیمارستان نیز جهت مشخص شدن دقیق علت مرگ و طی تشریفات قانونی، جسد مشارالیه را مستقیماً به پزشكی قانونی تحویل می‌نمایند...».

امروز پس از گذشت ۲۳ سال هنوز مسئولان بیمارستان لقمان هیچ گزارشی از بستری شدن و مرگ سعید امامی به افکار عمومی نداده‌اند.

امیدوار رضایی، به عنوان رئیس این بیمارستان در آن زمان و پس از آن، در این لاپوشانی نقش اساسی داشته است.

اما دکتر امیدوار رضایی که از سال ۱۳۷۱ به مدت سه دهه ریاست بیمارستان لقمان حکیم را به عهده داشته کیست و نقش او چه اهمیتی در این لاپوشانی دارد؟

برای پاسخگویی مهم است نگاهی به زندگی و کارنامه او بیندازیم؛ خاصه این‌که همیاری رضایی در لاپوشانی مرگ سعید امامی، تنها نمونه همکاری او با دستگاه امنیتی نبوده است. یک دهه بعد در تیرماه ۱۳۸۸ او تلاش زیادی برای لاپوشانی جنایت کهریزک داشت. در بازداشتگاه کهریزک صدها جوان به شکل فجیعی شکنجه شدند و ۵ نفر از آنان زیر شکنجه به قتل رسیدند. یکی از مقتولان محسن روح‌الامینی، فرزند عبدالحسین روح‌الامینی دوست نزدیک امیدوار و سبزوار (محسن) رضایی، بود که فک او در اثر ضربه‌های وارده شکسته بود.

1.jpgامیدوار رضایی (چپ) در کنار دکتر مجید سمیعی، جراح ایرانی‌­آلمانی مغز و أعصاب

***

امیدوار رضایی تلاش زیادی به خرج داد تا بلکه بتواند مرگ این افراد را ناشی از بیماری مننژیت جا بزند. او به همراه مقامات امنیتی فشار زیادی را روی کادر پزشکی بیمارستان لقمان وارد کردند تا آنان تصدیق کنند که قربانیان در اثر عوارض مننژیت فوت کرده‌اند.

او به شهادت کارمندان بیمارستان که من با برخی از آن‌ها گفتگو کردم، جلسات متعددی با عبدالحسین روح‌الامینی نه در اتاق ریاست بیمارستان، بلکه در دفتر ریاست بخش جراحی مغز و اعصاب بیمارستان داشت. علت این بود که در اتاق ریاست بیمارستان‌های ایران، امکان شنود خارج از مجموعه وجود دارد؛ یعنی از طرف وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه شنود و فیلم‌برداری می‌شود. ولی در جایی مثل اتاق رئیس بخش جراحی مغز و اعصاب و یا اتاق استراحت دستیاران (پاویون)، شنود داخلی است، یعنی فقط حراست بیمارستان که تحت امر رئیس بیمارستان است، شنود می‌کند و گزارش را هم به رئیس بیمارستان می‌دهد.

جالب است توجه کنیم که دکتر علی خوشکار، قائم‌مقام ریاست بیمارستان لقمان، به اصطلاح "نوچه" امیدوار رضایی محسوب می‌شود. او با میلیارد‌ها تومان اختلاس، خانواده‌اش را راهی کانادا کرده و برای خود و آن‌ها اقامت گرفته و خانه‌ای به ارزش بیش از یک میلیون دلار در این کشور خریده است. او که به دلیل اختلاس چندین بار دستگیر، اما تبرئه شده، در حال حاضر مسئول "امر به معروف و نهی از منکر" بیمارستان است و کار اصلی او تحت فشار گذاشتن پرستاران به خاطر مسئله حجاب. اما به این موضوع برگردیم که این همه قدرت و امکانات امیدوار رضایی از کجا می‌آید.

مناسبات فامیلی و فساد قدرت

حلقه مفقوده موفقیت امیدوار رضایی در سیاهکاری‌ها و لاپوشانی‌هایش این نکته است که وی برادر کوچکتر محسن رضایی یکی از اصلی‌ترین مسئولان اطلاعاتی، امنیتی، نظامی و سیاسی کشور در چهار دهه گذشته است.

امیدوار رضایی میرقائد در دی‌ماه ۱۳۳۵ در مسجد‌سلیمان به دنیا آمد. پس از قبولی در آزمون سراسری سال ۱۳۵۵ در رشته پزشکی دانشگاه ملی پذیرفته شد و در سال ۱۳۶۳ فارغ‌التحصیل شد. با استفاده از سهمیه سپاه پاسداران بلافاصله تحصیل در رشته جراحی مغز و اعصاب را آغاز کرد و در سال ۱۳۶۸ از "دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی" فارغ‌التحصیل شد. روابط ویژه محسن رضایی با دکتر مجید سمیعی، جراح ایرانی‌­آلمانی مغز و أعصاب، باعث آشنایی امیدوار رضایی با وی شد.

امیدوار رضایی در فاصله سال‌های ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۲ دوره‌های فوق تخصصی کوتاه‌مدت را در مرکز جراحی مغز و اعصاب شهر هانوفر آلمان نزد دکتر سمیعی گذراند.

امیدوار سال‌ها واردكننده تجهیزات آندوسكوپی مغز از طریق دکتر سمیعی بود و سود کلانی از این طریق به دست آورد. همکاری این دو حتی به حوزه فوتبال نیز کشیده شده است. دکتر سمیعی به دلیل روابط نزدیکی که با باشگاه فوتبال هانوفر دارد، مسئولان این باشگاه را متقاعد کرد که به همکاری با تیم فوتبال استقلال که امیدوار رضایی عضو هیأت مدیره آن بود بپردازند. اما تلاش وی نتیجه‌ای نداد.

امیدوار در زمره پزشکانی است که در سیاه‌ترین روزهای تاریخ ایران در دهه ۶۰ به عنوان پزشک مورد اعتماد در زندان‌های تهران و مشهد و... به جانیان خدمت می‌کرد. وی که مؤسس و عضو شورای مرکزی بسیج جامعه پزشکی است، خود را "جانباز" انقلاب اسلامی معرفی می‌کند.

قضیه "جانباز"ی امیدوار رضایی به ادعای خودش مربوط به مبارزات دانشجویی در سال ۵۷ است. وی با لگد به شیشه در خروجی دانشگاه زده و پایش زخمی می‌شود و ده بخیه می‌خورد و پس از دو هفته مداوا می‌شود. وی همین حادثه کوچک را به شکل اغراق‌آمیزی بزرگ کرده و برای خود سابقه "جانباز انقلاب اسلامی" درست کرده و از قبل آن امتیاز می‌گیرد.

همسر امیدوار رضایی دکتر درخشان متخصص کودکان است. در هیچ‌یک از رسانه‌های داخلی نام همسر و فرزندان امیدوار نیامده است.

در تیرماه ۱۳۸۳ دختر بزرگ امیدوار رضایی و دامادش، روز بعد از عروسی در جاده فیروزکوه در تصادف رانندگی کشته شدند. دختر کوچکتر وی مونا با رانت پدر و مادر و عموی قدرتمند، دانشجوی پزشکی "دانشگاه شهید بهشتی" بود و برخلاف آن‌چه خانواده‌اش بر جامعه و زنان ایران به زور تحمیل کرده‌اند، با پوششی که از نظر حکومت "غیراسلامی" است، در پارتی‌های شبانه تهران حضور می‌یافت. پایان‌نامه فارغ‌التحصیلی او نیز توسط شخص دیگری نوشته شد که سر و صدای زیادی به پا کرد. مونا در سال ۱۳۸۶ در ایران فارغ‌التحصیل شد و به آمریکا رفت. پس از یک دهه وقفه، بین سال‌های ۲۰۱۷ -۲۰۲۱ در کالج پزشکی دانشگاه تنسی در رشته نورولوژی تخصص گرفت و به سن دیگو کالیفرنیا عزیمت کرد و شهروندی آمریکا را به دست آورد.

در تاریخ ۲۲ آبان ۱۳۹۰ اعلام شد که احمد رضایی میرقائد، فرزند محسن رضایی، در هتل گلوریا دبی درگذشته است. احمد با استفاده از یک گذرنامه آمریکایی و با نام آمریکایی خود "تام جی اندرسون" وارد دبی شده بود. در بررسی پلیس دبی، علت مرگ احمد مصرف بیش از اندازه داروی ضد‌افسردگی اعلام شد. امیدوار رضایی از سوی خانواده برادرش به دبی رفت و جنازه احمد را تحویل گرفت و به ایران آورد. این دو برادر بعداً مدعی شدند که احمد توسط اسرائیل و به گفته خودشان "منافقین" به قتل رسیده است.

شورای نگهبان هنگام بررسی صلاحیت امیدوار و سبزوار رضایی، برخلاف موارد مشابه، نسبت به شهروندی آمریکای بستگان درجه یک این دو برادر حساسیتی نشان نداد.

تباه‌سازی مقام پزشکی برای قدرت

امیدوار رضایی علاوه بر نمایندگی مجلس شورای اسلامی در دوره‌های مختلف، هم‌اکنون رئیس کمیته سلامت دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام، عضو شورای تخصصی پزشکی صدا و سیما، عضو شورای مشاورین پزشکی قانونی کشور و عضو کمیسیون عالی پزشکی جانبازان است و همچنین در محکمه‌های پزشکی قانونی داوری می‌کند.

او در مقام داور محکمه‌های پزشکی قانونی هر وقت پزشک‌های وابسته به نظام مریضی را می‌كشند و یا ناقص می‌كنند، به محكمه می‌رود تا متهم را تبرئه ‌كند. او چندین بار از قدرت خود برای تبرئه نوه عمه‌اش، دکتر رضا جباری که به برکت او جراح مغز و اعصاب شده، استفاده کرده است.

رضایی همه این کارها را در حالی پیش می‌برد که دیگر به کار اصلی خود که جراحی مغز و اعصاب باشد نمی‌پردازد. با آن‌که سال‌ها مدیر گروه و رئیس بخش جراحی اعصاب "دانشگاه شهید بهشتی" بوده، اما در سه دهه گذشته کمتر پیش آمده که شخصاً عمل جراحی انجام داده باشد.

یک تکنسین قدیمی اتاق عمل بیمارستان لقمان در گفتگو با من تصریح کرد که امیدوار رضایی وقتی تازه فارغ‌التحصیل شده بود، یکی از اقوام خود را تحت عمل جراحی ساده دیسک کمر قرار داد، اما بیمار بر اثر خونریزی شدید درگذشت. شاهدان دیگری به من گفته‌اند که پس از این حادثه پزشکان دیگر به جای او عمل می‌کنند و در بالای برگه شرح عمل اسم او را می‌نویسند تا اجرت کار را دریافت کند.

امیدوار رضایی "پدرخوانده" رشته جراحی مغز و اعصاب ایران است. تعدادی زیادی از پزشکان شاغل در این رشته به ویژه بستگان خودش و جراحان مغز و اعصاب بیمارستان لقمان و... با دریافت و خرید سؤالات امتحان، به رتبه‌های ممتاز بورد تخصصی نائل آمده‌اند.

در طول سال‌های گذشته هرگاه برادران رضایی در انتخاباتی شرکت کرده‌اند، پزشکانی که به برکت نزدیکی به امیدوار متخصص شده بودند، بایستی در حمایت از این دو در انتخابات و کمپین انتخاباتی‌شان شرکت فعال می‌کردند.

حمایت‌ها به شکل حمایت مالی، تخصیص مطب و املاک به ستاد انتخاباتی، شرکت در مراسم و کمپین‌ها، امضای نامه‌های حمایت و... بوده است.

با مرور کارنامه امیدوار رضایی به روشنی می‌بینیم که در نظام اسلامی چگونه یک امر تخصصی حرفه‌ای به ابزار مشارکت در قدرت سیاسی و دستیابی به ثروت تبدیل می‌شود.

امیدوار رضایی از جمله نمونه‌های شاخص فساد در جمهوری اسلامی است که هنوز هم پس از گذشت ۲۳ سال از مرگ سعید امامی، با زیر پا گذاشتن وجدان پزشکی، از ارائه هرگونه گزارشی درباره این مرگ پرابهام در بیمارستان تحت ریاستش خودداری کرده و در سرپوش گذاشتن بر آن با دستگاه امنیتی همراه بوده است.