آقای رضا پهلوی، ولیعهد آخرین پادشاه ایران
شما در مصاحبهی خود در روز ۱۳ خرداد ۱۴۰۱ که با پوشش رسانهای تدارک شدهی گستردهای انجام گرفت، مطالبی را ذکر کردید که واکنشهای گوناگونی را به دنبال داشت و ما را نیز ناگزیر میکند که جهت تنویر افکار عمومی نسبت به برخی از نکات آن مصاحبه، به روشنگری بپردازیم. شما ضمن بیانات خود گفتید از اپوزیسیون جمهوری اسلامی ناامید هستید و خود اپوزیسیون را بخشی از مشکل اوضاع فعلی دانستید.
باید به شما یادآوری کنیم پس از انقلاب بهمن ۵۷، نحلههای مختلف اپوزیسیونی که شما آن را بیخاصیت و بخشی از مشکل نامیدهاید، در شرایطی بسیار خطیر و دشوار درگیر مبارزهای پیگیر و مداوم با اقتدارگرایان و انحصارطلبانی که به اهداف ملت از انقلاب پشت نمودند، بوده و هستند. در این مبارزات در طول بیش از چهار دهه، هزاران کشته و دهها هزار زندانی در شرایط بسیار دشوار و هزاران نفر تکفیر شده و جلای وطن کرده و از هستی ساقط شده داشتهاند.
از همان ماههای اول، در مخالفت با اعمال و رفتار حاکمان جمهوری اسلامی برخاسته از انقلاب، صدها حرکت اعتراضی انجام داده، هزاران نشریه و بیانیه منتشر کرده و تا به امروز از پای ننشستهاند واین خیزش همگانی امروز نتیجه روشنگری و افشاگری آنان نسبت به خطاها و انحرافات حکومت، طی سالها تلاش، شکل گرفته است. اکنون شما چگونه به خود اجازه میدهید که اپوزیسیون حاضر در ایران با سالها فداکاری و ایثار و پرداخت آن همه هزینه را بی خاصیت و بخشی از مشکل بدانید؟ بر عکس به دلایل روشن این شمایید که با مواضع مبهم و غالبا ضد و نقیض، در سر راه وحدت ملی و تلاش مردم ایران در جهت استقرار حاکمیت ملی و آزادی و استقلال در این سرزمین بخشی از مشکل هستید.
شما از یک طرف در ۴۲ سال قبل در قاهره در انظار عمومی سوگند پادشاهی یاد کردهاید و از طرف دیگر در نوار صوتی خود در سال گذشته میگوئید که رژیم پادشاهی موروثی را قبول ندارید و طرفدار نظام جمهوری و انتخابی میباشید. و یا ذکر میکنید که اصلا مایل به فعالیت سیاسی و داشتن هیچ مقامی نیستید. این سر درگمی از کجا ناشی میشود که موجب تفرق دیدگاههای مختلف گردیده و انسجام و وحدت ملی ایرانیان را دچار مشکل نموده و برای جمهوری اسلامی فرصت مغتنمی را فراهم میسازد؟
شما و طرفداران شما انقلابیون سال ۵۷ را که یقینا اکثریت قریب به اتفاق اقشار و گروههای اجتماعی و سیاسی ملت ایران را تشکیل میدادهاند مسئول سیاهروزیها و نابهسامانیهای امروز کشور معرفی میکنید در حالیکه همه کس میداند که تمام انقلابها در طول تاریخ و در تمام جهان در اثر رفتار غلط و سیاستهای نادرست حکومتهای مستقر روی میدهند. البته قدرتهای خارجی هم سعی میکنند تا برای حفظ منافع خود بر امواج انقلاب سوار شده و اهداف خود را به پیش ببرند. بنا بر این اولین مسئول انقلاب ایران هم کسی به جز محمد رضا شاه پهلوی یعنی پدر شما نیست.اگر به سخنرانی تلویزیونی ایشان در روز ۱۵ آبان ۵۷ یک بار دیگر نگاه کنید میبینید که به تمام مفاسد و مظالمی که موجب بروز انقلاب ایران شد، اذعان کردهاند.
از کودتای اجنبی ساخته ۲۸ مرداد ۳۲ تا زمان انقلاب۵۷ قانون اساسی مشروطیت زیر پا گذاشته شد و پادشاه همواره حکومت کرد نه سلطنت. همه امور کشور را در ید قدرت انحصاری خود گرفت. آیا نباید ایشان مسئول وقوع انقلاب و تمام مصائب و تیره روزیهای امروز مردم ایران شناخته شود؟ البته در قبال آن رفتارها هیچ تقصیری متوجه شخص شما نیست اما حداقل اظهار نظر در باره گذشته نشان دهنده طرز تفکر و داوری و عقاید شماست.
شما به کودتای ۲۸ مرداد و همکاری دربست دربار با دستگاههای اطلاعاتی انگلیس و آمریکا، به زندانی کردن نخستوزیر قانونی و قهرمان ملی کردن نفت تا پایان عمر، به اعدام فجیع دکتر حسین فاطمی وزیر خارجه دولت ملی، به استبداد و اختناق و رفتار ساواک، به اعدامها و زندانها و شکنجهها، به تاسیس حزب واحد رستاخیز و گفتن اینکه هر کس عضو این حزب شاه ساخته نشود باید از مملکت برود، به پیشکش کردن بخش مهمی از خاک ایران یعنی بحرین به قدرتهای استعماری، به برگزاری جشنهای نمایشی پر هزینه و تحمیل کردن مخارج سنگین آنها بر گرده ملت محروم ایران و به انواع فساد ارکان حکومت ورود نمیکنید و نسبت به این مسائل اعلام موضع نمینمائید و بدون ورود به آن مظالم و محکوم کردن آنها فقط میخواهید از عنوان «شاهزادگی» و فرزندی آن پادشاه برخوردار شوید که این تناقض قابل قبول نیست.
آقای رضا پهلوی! شما به دلیل توارث و فرزندی شاه سابق، دارای یک موقعیت بدون بدیل و کاملا استثنائی میباشید. شما ولیعهد شاه سابق ایران هستید. شما به عنوان وارث رژیم پادشاهی و سلطنت شناخته میشوید. شما چه بگوئید و چه بر زبان نیاورید نماد نظام سلطنتی تلقی میشوید و هرکس به ندای وحدتخواهی شما پاسخ مثبت بدهد و با شما همکاری نماید به طور واضح تاییدکننده نظامی که شما نماد آن هستید شناخته خواهد شد.
از همین روی گروههای بسیاری از جامعه که طالب استقرار حاکمیت ملی بر اساس رای و انتخاب مردم بوده و به استقلال و آزادی و عدم وابستگی به قدرتهای بیگانه اعتقاد دارند و بازگشت به گذشته را قبول نداشته و نگاه مترقیانه و رو به جلو دارند، علیرغم اوضاع اسفناک و مشقت بار موجود نمیتوانند با شما همراه شوند و اتحاد با شما را، اتحاد «همه با نظام سلطنتی» به شمار میآورند. به ویژه که تجربه تلخی هم از «همه با هم» در ضمیر مردم ایران رسوخ کرده که به آسانی زدوده شدنی نیست.
ازهمین جاست که شما در وضعیت فعلی نه عامل همگرایی و اتحاد که موجب نفاق و واگرایی شناخته میشوید یعنی دقیقا بخشی از مشکل بر سر راه وحدت نیروها میباشید. مگر آنکه موضع خود را نسبت به گذشته و نسبت به نظم آینده کشور با صداقت و صراحت اعلام نمائید.
اگر شما حقیقتا به فکر رهایی ایران از چنگال استبداد و مخمصه کنونی بوده و به طور واقعی به نظام جمهوری و رای مردم و آینده روشن این کشور پس از یکصدوبیست سال تلاش ناکام که برای استقرار حاکمیت ملی و آزادی پشت سر گذاشته، اعتقاد دارید سوگند پادشاهی ۴۲ سال قبل را لغو کنید و به اطرافیان خود بگوئید از واژه «شاهزاده» برای شما استفاده نکنند و جمهوریخواهی خود را به صراحت اعلام نمایید و هواداران خود را در یک جمعیت جمهوریخواه متشکل نمایید. و آنگاه در عرصه سیاسی کشور گام بگذارید و اگر به آن سوگند و تعهد برای اعاده مشروطه سلطنتی پای بندید به وضوح بیان کنید و یک حزب سلطنتطلب بر پا کنید تا تکلیف برای همه روشن باشد.
قبل از اعلام موضع شفاف در مورد آینده، فراخوان دادن و دخالت شما در جنبش مردم ایران، سازنده نبوده و به عنوان موجسواری و ترفندی برای مصادره جنبش تلقی میگردد. و نتیجهای جز جلوگیری از ایجاد وحدت ملی و تضعیف و تخریب خیزش مردم و خوشنودی حکومت درمانده و به بن بست رسیده و بدون آینده جمهوری اسلامی نخواهد داشت.