به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



سه‌شنبه، دی ۲۷، ۱۴۰۱

ارزیابی از موقعیت کنونی جنبش انقلابی در ایران، مسعود فتحی

مسعود فتحی 

 ۱- نزدیک به چهار ماه است که جنبش انقلابی مردم ایران ادامه دارد. در این چهارماه چهره‌ی کشور دگرگون شده‌است. مرزهائی در جامعه فروریخته‌است که پیش از این تصور آن دشوار بود. شعارهائی عمومی شده‌ و تابوهائی شکسته شده‌است که هر کدام به نوبه‌ی خود بیانگر یک دگرگونی کیفی در نگاه به امروز و آینده‌ی کشور است. جنبش «زن، زندگی، آزادی» به بدیل وضع موجود تبدیل شده‌است. تحول عمیق و کیفی در مواجهه‌ی مردم با جمهوری اسلامی شکل گرفته و پایه‌های جمهوری اسلامی را بعد از چهل و چهار سال از حیات آن به لرزه در آورده‌است. هیچ کدام از جنبش‌های تاکنونی در چهار دهه‌ی گذشته با چنین قدرتی با این رژیم در نیفتاده‌بود. در واقع امر، تا این‌جا هم، این جنبش آغازی بر پایان جمهوری اسلامی و راهگشای امیدها به آینده‌ای دیگر است.


۲- جمهوری اسلامی در مواجهه با جنبش مردم، از همان آغاز روش تاکنونی خود یعنی سرکوب و انکار جنبش مردم را در پیش گرفته‌است. آن را به «اغتشاش» و فعالان این جنبش را به عوامل «دشمن» تقلیل داده‌است. با قتل و کشتار در خیابان‌ها، حتی قتل کودکان و بازداشت و زندانی کردن حدود ۲۰ هزار تن از فعالان آن، صدور احکام اعدام در بیدادگاه‌های خود علیه فرزندان مردم، هم چنان در صدد است که شعله‌های این جنبش را خاموش سازد. رهبر حکومت و فرماندهان سپاه سرکوب بارها پایان این جنبش را اعلام کرده‌اند، اما هر روز، شاهد تداوم آن بوده‌اند. تهدیدها، بازداشت‌ها، قتل‌ها و اعدام‌ها اراده‌ی مردم در ادامه‌ی مبارزه ‌شان را سست نکرده‌است. ناتوانی هر چه بیشتر حکومت در برابر جنبش مردم، حتی در میان طرفداران این نظام هم پوشیده نیست. امروز کم نیستند صداهائی در اردوی حکومت که به نجات این رژیم از طوفان انقلاب مردم امیدی ندارد و معتقدند، ادامه‌ی این وضعیت ممکن نیست. انکار مکرر این جنبش نشانه‌ی آشکار هراس از تداوم آن است.

۳- نقطه قوت جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» هدف آن به تغییرات ضروری در جامعه،با اتکاء به نیروی پیشرو زنان و جوانان است که با تاکید بر نیازهای عاجل و واقعی مردم، فضای جدیدی را در جامعه ایجاد کرده‌است. همین واقعیت نیز یکی از نقاط قوت اصلی آن است . از همین منظر هم این جنبش در همین مدت کوتاه به موفقیت‌های بزرگی در ایجاد همبستگی میان نیروهای اجتماعی مختلف، دامن زده‌است و به نماد ضدیت با تبعیض و نابرابری و استبداد و بی‌عدالتی تبدیل شده‌است.

۴- ما امروز برای نخستین بار بعد از انقلاب ۵۷ با جنبشی مواجهیم که در آن هیچ‌گونه شعار مذهبی شنیده نمی‌شود و عملا اساس نظام سیاسی کنونی نفی شده و شعار ایجابی آن در عمل حاکمیت تبعیض و مرگ و سرکوب را پشت سر گذاشته‌است. این در نفس خود یک انقلاب فرهنگی بزرگ در جامعه‌ای است که ۴۳ سال است حکومت مذهبی بر آن حکم می‌راند و هم‌چنان در اندیشه‌ی برداشتن گام دوم و ایجاد جامعه‌ی اسلامی به ضرب زور و سرکوب است. این جنبش در همین گام نخست، پایان یک دوره از تاریخ کشور ما را نوید داده‌است.

۵- جنبش انقلابی مردم ایران طی چهار ماه گذشته برای اولین بار از حمایت گسترده‌ی بین المللی برخوردار شده‌است. حضور قدرتمند زنان در این جنبش مورد تحسین قرار گرفته، به الگوئی درجهان تبدیل شده و علاوه بر میلیون‌ها هموطن مقیم خارج، از حمایت گسترده در جوامع آزاد جهان برخوردار شده‌است؛ افکار عمومی جهانیان را متوجه تحولات در کشور ما کرده و آنان را به حامیان این جنبش تبدیل کرده‌است. همین امر هم فشار بر دولت‌های این کشورها برای محکوم نمودن سیاست سرکوب و کشتار جمهوری اسلامی افزوده‌، حمایت گسترده از خواست‌های جنبش در ایران را برانگیخته‌است و ماه‌ها تحولات کشور ما را به تیتر اول اخبار جهان تبدیل کرده‌است.

۶- امروز بعد از چهار‌ ماه توازن جدیدی در جامعه ما ایجاد شده‌است. دستاورد بزرگ جنبش انقلابی کنونی، شکستن اقتدار مطلق رژیم بر فضای عمومی جامعه و برجسته نمودن اقتدار رو به رشد مردم است. حکومت با تمام قدرت سرکوب خود نتوانسته‌است، جنبش مردم را به شکست بکشاند. رژیم برخلاف دوره‌های قبل، حتی قادر نیست رسما جنایات خود علیه فعالان این جنبش را بر عهده گیرد. قتل‌ها و کشتارهای خود در خیابان‌ها را کتمان می‌کند، صحنه‌سازی می‌کند و خانواده‌ها را وادار به اعتراف دروغین می‌کند و درعین حال هم‌چنان با تمام قوا برای حفظ کنترل خود بر جامعه و بازگشت به قبل از شهریور ۱۴۰۱ تلاش می‌کند. خوابی که تعبیر نخواهد شد. جنبش مردم اگر چه هنوز توان برکناری قدرت حاکم و سرنگونی آن را ندارد، اما آن‌چه مسلم است، از پتانسیل و نیروی به مراتب بیشتری از آن چه که تاکنون به صحنه آمده، برخوردار است. فعال شدن بخش‌های بیشتری از پایه‌های جنبش می‌تواند به تغییر توازن در جامعه منجر شود و امکان پیروزی را ممکن کند.

۷- کم‌تر جنبشی در جهان هست که با یک خیز به تغییر منجر شده باشد، به‌خصوص در جوامعی که رژیم‌های سرکوبگری هم‌چون جمهوری اسلامی حاکم است، از این رو افت و خیز در جنبش‌های انقلابی یک امر طبیعی است. اما همین چند ماه ادامه‌ی جنبش انقلابی در ایران و جهشی که این جنبش نسبت به جنبش‌های ماقبل خود داشته، نشان داده است که در هر برآمدی عرصه‌جدیدی را پیش روی خود می‌‌گشاید و اهداف خود را گسترش داده، به پیروزی های غیرقابل برگشتی دست یافته و خواست اصلی خود در گذار از جمهوری اسلامی و ایجاد یک جامعه‌ی آزاد را برجسته‌تر می‌نماید. جامعه‌ای که تبعیض، قید و بند مذهب و ایدئولوژی در آن جائی ندارد.

۸- نیاز مبرم جنبش کنونی، تقویت پایه‌های آن با پیوستن گروه‌‌های بیشتر مردم، دامن زدن به اعتصاب و اعتراض، گسترش دامنه‌ی نافرمانی مدنی در جامعه و تبدیل تمامی کشور به صحنه‌ی مقابله با دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی و فرسوده نمودن و در هم شکستن این ماشین، به عنوان تنها نشانه‌ی اقتدار جمهوری اسلامی است. این رژیم در تمامی عرصه‌های دیگر، ناتوانی و ناکارآمدی خود را آشکار کرده‌است. تنها نقطه اتکاء آن امروز همین ماشین سرکوب است.

۹- گام دیگری که می‌تواند در تقویت جنبش کنونی و جهت‌گیری‌های آن موثر باشد، وجود یک اپوزیسیون متحد و تلاش برایافزایش امید در این بخش از جنبش برای حضور موثر در تحولات جاری کشور است. پراکندگی و بی سرو سامانی اپوزیسیون دموکرات یکی از نقاط ضعف جنبش کنونی است.

عصرنو