به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



چهارشنبه، بهمن ۱۲، ۱۴۰۱

بازتاب قیام ژینا در ترکیه: زنان ایرانی ملاها را سرنگون می‌کنند

In,Response,To,The,Arrest,Of,An,Iranian,Woman,Mahsaبزرگ‌ کنید
تظاهراتی در استانبول در حمایت از جنبش زن، زندگی، آزادی/ اکتبر ۲۰۲۲

«نامش مهسا امینی و ۲۲ ساله بود. او در ایران به دلیل نداشتن روسری مناسب به دست پلیس اخلاق دستگیر شد و چنان کتک خورد که به کما رفت و درگذشت. قلبم شکسته‌است. نامش را بگو و او را به یاد داشته باش با عشق. خواهر. قلب من پر از غم، رنج و خشم است.»

این کلماتِ الیف شافاک نویسنده‌ «ملت عشق» است که چند روز پس از قتل حکومتی مهسا(ژینا) امینی در توییتر منتشر شد. او هم مثل تمام مردمی که در کشور همسایه زندگی می‌کنند به این رفتار غیر انسانی حکومت اسلامی واکنش نشان داد و با زنان ایرانی اعلام هم بستگی کرد. 

از دید خیلی از مردم ترکیه، خیزش انقلاب‌گونه‌ مردم ایران برای مردم کشور همسایه، همچون تلنگری ناگهانی عمل کرده است. خیلی از آن‌ها نگران آینده‌اند؛ آینده‌ای که با سخت‌گیری‌های بنیادگرایانه همراه است. 

این نگرانی را در توییت‌های زنان ترک می‌توان به روشنی دید. عایشه آجار باشاران، سخنگوی زنان حزب دموکراتیک خلق‌ها در مجلس ترکیه نیز با انتشار فیلمی از لحظات خاک‌سپاری مهسا امینی در سقز نوشت: «مهسا امینی زن کردی بودکه در ایران به خاطر روسری به دست پلیس ملاهای رژیم، شکنجه و کشته شد.»

باشاران در همان توییت تاکید کرد: «مبارزه‌ زنان در همه جای جهان مقابل اقتدار مردانه ادامه خواهد داشت و این مبارزه را گسترش خواهیم داد.»

زنان ترک نگران‌اند که اقتدار مردانه‌ای که در حاکمیت وجود دارد، محدودیت‌های دوران پیش از آتاتورک را به ترکیه برگرداند. پیشنهاد قانونی شدن حجاب در ترکیه نیز که از سوی رجب‌طیب اردوغان در جریان یک برنامه‌ زنده‌ تلویزیونی مطرح شد، باعث بروز نگرانی در میان زنان این کشور شده‌است. تقریبا یک ماه پس از شروع ناآرامی‌ها و گسترش اعتراضات در ایران، اردوغان هم از فرصت استفاده کرد تا طرح خود را پیشنهاد دهد.


رییس جمهوری ترکیه شامگاه شنبه ۲۲ اکتبر در جریان یک سخنرانی تلویزیونی پیشنهاد داد که حق داشتن حجاب در دستگاه‌های دولتی، مدارس و دانشگاه‌ها به همه‌پرسی (رفراندوم) گذاشته و در صورت موافقت مردم ترکیه، قانون اساسی این کشور اصلاح شود.

تولای آلپ ۴۸ ساله و ساکن نِوشهیر است. او اعتقاد دارد: «مساله‌ حجاب در ترکیه از زمان آتاتورک تکلیفش روشن شده و دیگر نیازمند رفراندوم نیست. ما اجازه نمی‌دهیم مردان برایمان تصمیم بگیرند. هم‌چنان که زنان ایران دربرابر ملاهای زورگو ایستاده‌اند.به ‌نظرم شعار "زن، زندگی، آزادی" برای کشور ما هم کاربرد خواهد داشت. چون اسلام‌گرایان فکرهای مخربی برای آینده‌ی ترکیه دارند.»

تولای باور دارد که این حرکت اسلام‌گرایان در ترکیه از استیصال است: «آن‌ها می‌خواهند زنان ساکت باشند و اعتراض نکنند. ما اعتراض می‌کنیم چون نگرانیم که آدم‌های متعصب قوانین را به نفع خودشان تغییر بدهند.»

خانم آلپ می‌گوید: «سه‌هفته پیش که من در استانبول بودم، در کنار زنان و مردان ایرانی که علیه حکومت آخوندها شعار می‌دادند، ایستادم و فریاد زدم. به نظرم زنان ایران ملاهای زورگو را از ایران اخراج خواهند کرد و در این مدت خیلی از زنان ترک همبستگی خودشان را با زنان ایرانی اعلام کرده‌اند.»

تولای اشاره می‌کند که این هم‌بستگی فقط از طرف زنان نیست مردان آزادی‌خواه هم در کنار زنان ایستاده‌اند. کاربرهای زیادی در توییتر با زنان و مردان معترض در ایران هم‌راه شده‌اند. کاربری به‌نام یاشار یارار زیر توییت عایشه باشاران نوشته‌است:

«این چه قساوت و چه تعصبی‌ست؟ نه با ایمان هم‌خوانی دارد نه با انسانیت. تنها کسانی این‌کار را انجام می‌دهند، که دل‌های سیاه دارند.»

به تغییر حاکمیت ایران باور داریم

هاکان آلپ، همسر تولای می‌گوید: «وقتی اولین بار خانه‌ام را به یک ایرانی اجاره دادم، فهمیدم نام خانوادگی او با همسرش متفاوت است. حمیدرضا به من گفت که زنان در ایران حق دارند نام خانوادگی خود را در شناسنامه حفظ کنند. به نظرم مردم ایران خیلی با فرهنگ و با تمدن‌اند و حق‌شان نیست حاکمان‌شان این آخوندهای متحجر باشند.»

او می‌گوید: «وقتی دامنه‌ اعتراضات گسترده‌تر شد، اینستاگرام و توییتر پرشد از اخبار اعتراضات. تلویزیون و مطبوعات ترکیه از کنار این ماجرا به آرامی می‌گذرند و من برای دنبال کردن خبرها اینستاگرام را نگاه می‌کنم. همان روزها یک‌شب شیرینی خریدیم و به خانه‌ حمیدرضا و نیلوفر رفتیم. اولین چیزی که از حمیدرضا پرسیدم این بود که آیا بلیت هواپیما خریده است یا نه؟ چون به تغییر حاکمیت در ایران ایمان دارم.»

طوبا بَرنا اویکو، شهروند ترک و ساکن ازمیر است او ۳۶ ساله وعضو یک گروه دوچرخه‌سواری‌ست که برخی اعضای آن ایرانی هستند. از دید او : «زنان ایران خیلی شجاع‌اند. من نمی‌دانستم که در ایران دوچرخه‌سواری زنان ممنوع است. وقتی خانم‌های ایرانی گروه از اتفاقاتی که برایشان افتاده، حرف می‌زنند، چشم‌هایم سیاهی می‌رود. من و خیلی دیگر از هم‌وطنان ترکم ایران را خوب نمی‌شناسیم. می‌دانم که مردم مهربانی دارد. می‌دانم که کلی جای دیدنی برای گشت‌وگذار دارد. اما نمی‌دانستم زنانش برای به‌دست‌آوردن کم‌ترین چیزها باید مبارزه کنند.»

به‌گفته‌ طوبا این خیزش سراسری مردم ایران می‌تواند سرآغاز یک حرکت بزرگ در منطقه باشد: «درست است که برخی زنان هم‌وطن من با علاقه و اعتقاد حجاب را به عنوان پوشش انتخاب کرده‌اند، اما متاسفانه شرایط فرهنگی هم ایجاب می‌کند که در برخی موارد این انتخاب اختیاری نباشد. ما هم در کشورمان تعصب داریم و متعصب‌ترین‌ آدم‌ها در ساختار سیاسی‌مان هستند.»

او می‌گوید: «برادرزاده‌ همکار من می‌خواست با دختری بدون حجاب ازدواج کند. خانواده اجازه ندادند. با آن‌که پسر و دختر عاشق هم بودند. برادر همکارم تهدید کرده بود که پسرش را از ارث محروم می‌کند. بعد از کلی کشمکش متاسفانه دختر خودکشی کرد.»

از دید خیلی از مردم ترکیه، تعصب دینی و مذهبی، تاثیر بدی روی آدم‌ها و افزایش خشونت در جامعه می‌گذارد. 

انقلاب الهام‌بخش

شاهین ایوب‌اوغلو یکی دیگر از کسانی‌ست که اعتقاد دارد خیزش مردم ایران می‌تواند برای کشور همسایه الهام‌بخش و البته برای اقتصاد ترکیه ناامیدکننده باشد. او که در زمینه‌ی ساخت‌وساز فعالیت دارد، می‌گوید: «بیش‌تر مشتریان ما ایرانی هستند. از زمان شروع اعتراضات مردم ایران، حدود ۳۰ درصد از فروش املاک کم شده و بازار خرید وفروش راکد است. می‌خواهم بگویم که بخشی از رونق اقتصادی ترکیه در بخش مسکن مدیون سرمایه‌گذاران ایرانی‌ست. برای همین فکر می‌کنم مقامات ما چندان راضی به این انقلاب نیستند.»

از دید او امید به بازگشت از سوی مهاجران ۱۰۰ درصد افزایش پیدا کرده: «از هر ایرانی می‌پرسم اگر آخوندها بروند، چه‌کار می‌کنید، جوابش یک چیز است: برمی‌گردیم به کشور خودمان.»

تولای آلپ، یک شهروند دیگر از علاقه‌اش به ایرانیان می‌گوید: «خواهر من در آلمان زندگی می‌کند. شوهر و بچه‌هایش آلمانی‌اند. اما خودش بعد از ۳۰ سال هنوز خارجی‌ به حساب می‌آید. اما ایرانی‌ها این‌جا به راحتی زندگی می‌کنند و کسی اجازه ندارد آن‌ها را اذیت کند. چون ما از لحاظ فرهنگی و دینی خیلی به هم نزدیکیم. ما در شهر گورمه یک ویلا داریم و حمیدرضا و نیلوفر ودخترشان را حداقل ماهی یک‌بار به آن‌جا دعوت می‌کنیم. چون حرف‌های مشترکی باهم داریم.»

آن‌ها نرمشی نشان نخواهند داد

از دید نصرت باباجان شهروند ۷۴ ساله‌ ترک، روابط مردم ایران با ترک‌ها دوستانه وخارج از مناسبات سیاسی‌ست، برخلاف دولتمردان: «چند روز پیش وزیرخارجه‌ ایران به ترکیه آمد و جلوی میلیون‌ها ترک دروغ گفت. ما هم سیاست‌مداران دروغ‌گو داریم. اما این دیگر خیلی وقیحانه بود. او گفت که مهسا امینی به مرگ طبیعی مرده. خودم را جای پدر ومادر آن دختر مظلوم می‌گذارم و هربار چشم‌هایم پر از اشک می‌شود. با این‌که احزاب زیادی در کشور ما فعالیت می‌کنند. مردم ترکیه خیلی اهل سیاست نیستند. اما وقتی یک اتفاق در نزدیکی کشور ما رخ می‌دهد آن‌هم اتفاقی که در حد یک فاجعه‌ انسانی‌ست، نمی‌توانیم بی‌تفاوت باشیم.»

او ادامه می‌دهد: «در خبرها خواندم که وزیر خارجه‌ ایران به ترکیه آمده تا زمینه را برای آمدن رییس‌جمهوری ایران فراهم کند. خود من اگر رییس‌جمهوری ایران به ترکیه بیاید به خیابان می‌روم و در کنار مردم فریاد می‌زنم به کشورش برگردد. هرچند مطمئنم که مردم ایران هم دوست ندارند حاکمان‌شان این آدم‌های دروغ‌گو و قاتل باشند.»

از دید او قرارگرفتن سپاه پاسداران در فهرست تروریستی از سوی اتحادیه‌ی اروپا کاری درست و به موقع بوده‌است: «وقتی به مردم خودشان رحم نمی‌کنند، تیر مستقیم می‌زنند و با باتوم و گاز اشک‌آور مردم را سرکوب می‌کنند، آیا برای مردم کشورهای دیگر می‌توانند امنیت داشته باشند؟»

خیلی از مردم ترکیه اعتقاد دارند این‌بار حرکت مردم ثمر خواهد داشت چون از سوی دولت ونیروهای نظامی و انتظامی که سپاه در راس آنان است، نرمشی نشان داده نخواهد شد، به همین دلیل برای حکومت این اختلاف به جاهایی خطرناک کشیده خواهد شد.

حقی اویگور، رییس مرکز مطالعات ایران در ترکیه در پاسخ به این سوال خبرگزاری آناتولی که آیا دولت ایران گامی به عقب برخواهد داشت یا نه، گفته است:

«دولت ایران تا کنون در یک موضوع اساسی عقب‌نشینی نکرده است. مطالبات اصلاح‌طلبان برای رفراندوم یا قانون اساسی تاکنون پاسخی نداشته است. من فکر نمی‌کنم در حوزه‌‌ نمادینی چون حجاب، دولت عقب‌نشینی کند. اگر می‌خواست چنین کاری کند، زمینه‌ آن را فراهم می‌کرد که برخی مسؤولان گفته‌اند روسری خط قرمز ماست.»

طوبا اویکو باور دارد که این خط قرمزها به زودی در ایران برداشته می‌شود تا زنان هوایی تازه را استشمام کنند. او امیدوار است به زودی در کنار دوستان ایرانی‌اش در تهران دوچرخه‌سواری کند؛ آن‌هم با پوششی که خودش دوست دارد نه با حجاب اجباری.