ناصر کرمی

فدرالیسم شما مانند سکولاریسم تان

ناقص و نسبی است          

جناب آقای دکتر اسماعیل نوری علا،

 - شناخت شما نسبت به مسئلهء فدرالیسم مانند درک شما از سکولاریسم ناقص و نسبی است، تمنی میشود از پراکنده گویی و بر سر زیان گذاشتن این موضوعات بصورت قشری بدون کارشناسانه خود داری کنید. نه فقط شما بلکه هر کسی که تئوری و نظریه ای را بیان و یا نمایندگی میکند، طبق اصول دمکراسی وظیفهء بدون چون چرای آن فرد هست که به هر مناظره و گفتگو در مورد آن نظریه و طرح تن در دهد.

- شما پیامبرگونه مطالب را ناقص و اشتباه مطرح میکنید و انتظار دارید که دیگران آنرا هم بدون چون چرا و عاری از هر گونه انتقاد بپذیرند، ولی از هر گونه مناظره و گفتگو سر باز میزنید، بنا بر این طرحی را که شما می دهید، فقط مناسب برای شما و یا حداکثر مناسب و برای زادگاه شماست و بقیه جغرافیای ایران را شامل نمی شود.

- از این گذشته در ایران ملّتی و نژادی بنام " فارس" وجود ندارد. پارسه و یا پارس و فارس امروز، یک جغرافیای سیاسی شناخته شدهء بین المللی در جنوب غربی و جنوب ایران است، و ساکنان گذشته و امروز آنرا بنام آن سرزمین پارسی و هخامنشی می نامند، که با سرزمین مازندران شما هیچگونه ربط و مناسبتی ندارد. "نژاد ما ایرانی "است، سرزمین ما بنام نژاد ما "ایران" نامگذاری شده و "ملیّت و هویّت" ما هم "ایرانی" است، ساکنان ساتراپ پارسه و یا پارس و یا فارس که جغرافیای آن 5 برابر استان فارس امروز بوده است، عضوی از خانوادهء ایرانی است. لطفأ عامل دست تجزیه طلبان نشوید، وگرنه با شدت بیشتر با شما برخورد خواهد شد.

- خواهش من از شما این هست که در بکار گیری علمی مطالب و واژه ها کمی دقت کنید.

- لطفأ به دیاگرام و مطلب زير توجه فرمایید.

با سپاس از شما.

اکبر کرمی

گونه های فدرالیسم

- فدرالیسم از واژه های لاتین Foedus و Fides مشتق گرفته میشود و مفاهیم و معانیِ: قرارداد، اتحّاد، همبستگی، ائتلاف زیر یک شقف جمع شدن، به مجموعه ای تبدیل شدن، یکی شدن، عهد و پیمان بستن و سوگند یاد کردن، اعتماد و وفاداری است. فدرالیسم پرنسیپ آرایش و ساختاری هست که عضوهای خود گردان نسبی پدیده ها در یک منظومه و یا کشورهای مستقل را بر اساس قراردادهای قانونمند سازنده به منظور نایل آمدن به هدفی مشترک بهم نزدیک و پیوند میدهد.

- فدرالیسم یک ساختار و یا یک پرنسیپ سازماندهی از زیر مجموعه های سیستم های سیاسی لیبرال دمکراسی است که کم و بیش خودگردانی و اختیاراتی را بنا به موقعیّت های ویژه جغرافیای و اقتصادی و فرهنگی به تقسیمات کشوری از جمله به کمون ها، به بخشداری ها و فرمانداری ها، و به استان ها و یا به عبارتی به ایالت ها و یا به منطقه ای خاص واگذار می کند.

- فدرالیسم آورندهءِ دمکراسی نیست. فدرالیسم نسخهء تجزیه کشور و یا پاسدار تمامیّت ارضی و تضمین یکپارچگی کشور و عامل به قدرت رسیدن گروه خاص و یا تئوری و استراتژیک سیاسی نیست. فدرالیسم تنها روش تقسیم قدرت سیاسی نمی باشد و راه های دیگر هم وجود دارند. فدرالیسم کلید حلّ مشکلات و آورندهء خوشبختی برای هیچ گروه و قوم و قبیله ای نمی تواند باشد. بنا بر این از سوء استفاده ابزاری از سوی موافقین و مخالفین آن که اغلب این افراد در زمینهء فدرالیسم پژوهشی دقیق و شناختی عمیق ندارد باید جلوگیری کرد. زیرا در نهایت به جنبش دمکراسی در ایران صدمه وارد میکند.

- هستند افرادی که پرنسیپ فدرالیسم را بصورت فردی مطرح می کنند تا برای خود کسب پایگاه و اعتبار اجتماعی و سیاسی کنند و به چهره هایی از جمله گاندی و یا گورباچف ایران تبدیل شوند. وظیفهء اصلی و دمکراتیک این افراد که فدرالیسم را مطرح میکنند این هست که به هر مناظره و گفتگویی تن در دهند، تا بر همگان معلوم شود که شناخت این افراد از فدرالیسمی که به گستردگی منظومهء شمسی هست تا چه اندازه عمیق هست و کدام نوع از فدرالیسم را مطرح میکنند. امروز دیگر آن زمان نیست که افرادی پیامبر گونه فدرالیسم را مانند سکولاریسم بصورت قشری و عامیانه بر زبانها بگذارند و به پراکنده گویی بپردازند.

- محور قرار دادن فدرالیسم در فضای سیاسی امروز کشور برای گذار از استبداد به دمکراسی، باعث خواهد شد که مسائل اساسی و ضروری روز کشور به حاشیه رانده شود که این خود کمکِ بسیار بزرگی به تداوم حاکمیّتِ نظام جمهوری اسلامی است.

- به همین ترتیب مطرح کردن سکولاریسمِ (جدایی دین از حکومت) ایدئولوژیک، بدون رعایتِ فرهنگِ دمکراسی خدمت به نظام ولایتِ فقیه جمهوری اسلامی است. فدرالیسم و سکولاریسم زیر مجموعه ای از مجموعهء فراگیر لیبرال دمکراسی است. فدا کردن دمکراسی صرفأ برای جایگزینی فدرالیسم و سکولاریسم به جایگزینی یک ساختار سیاسی دیکتاتوری الیگارشی تمام عیار گروهی خودخواه و انحصار طلب قدرتِ سیاسی منجر خواهد شد.

در نمودار پیوست، سه نوع اصلی از گونه های های فدرالیسم را به نمایش گذاشتم، که هر کدام از آنها خود به گونه های دیگر تقسیم میشوند، در مجموع 8 گونهء اصلی از فدرالیسم با شاخص های ویژهء بخود وجود دارند. که پرداختن به آنها خود به رساله ای نیاز هست.