جمشید ملکپور*
- هنر فضیلت است
- آقای عزتالله انتظامی عزیزبرای اولینبار خودم را قاطی چنین بحثهایی میکنم.سالهاست پیبردهام که سیاست چیز «خوبی» نیست. نه آنکه ما بهاصطلاح هنرمندان نباید جهانبینی سیاسی داشته باشیم. نمیگویم باید دور از مسائل سیاسی زندگی کنیم که بههرحال ارتباط تنگاتنگی با فرهنگ و اقتصاد و اجتماع دارند.اما نباید سیاستباز و سیاستمدار و سیاستخواه باشیم. تاریخ درس تلخی در این زمینه به همه ما داده است. من در همین رابطه، سیاست و هنر، یادداشتی نوشتم که ای کاش چاپ میشد. به همین روزنامه بهار دادم که خواستند قسمت اصلی آن را به اقتضای روز بزنند که مخالفت کردم. بنابراین اجازه بدهید تا در عکسالعمل به «رنجنامه» شما حداقل چند کلمهای بنویسم.وقتی عکس شما منتشر شد غوغایی بهراه افتاد. یکشبه «عزت» تئاتر و سینمای ایران تبدیل به «ذلت» تئاتر و سینمای ایران شد.چطور؟ چگونه؟ در کدام محکمه؟ من فرض را میگیرم که شما خودخواسته رفتید. آیا این حق انسانی و قانونی شما نیست که «انتخاب» کنید؟ اگرچه انتخاب شما، انتخاب من نباشد؟ این همان درد کهنه و چرکین جوامعی است که سالها و قرنها در فشار و در اختناق زندگی کردهاند: با من باش یا نباش. مثل من فکر کن یا فکر نکن. برای من کار کن یا اصلا کار نکن! با همین تفکر من از شما دفاع کردم. اما این تمام ماجرا نیست. من به عنوان یک کارگردان که با عناصر تصویری سروکار دارد از میزانسن، عکس و حالات چهرهها فهمیدم که ماجرا به آن سادگی نبوده است. که تصویر چیز دیگری میگوید. این را به دوستان گفتم و حالا که خودتان هم تایید کردهاید. پس بگذارید تا به اصل مطلب بپردازم.تاسیس بنیادهای فرهنگی کار تازهای نیست و در چند سال اخیر شتاب بیشتری پیدا کرده است. اگر درست انجام شود کار پسندیده و اثرگذاری است
به خصوص اینکه نسلهای آینده از آن بهره خواهند برد. اما اگر بستر آن فراهم نباشد نه تنها اثری نخواهد داشت که مورد سوءاستفاده هم قرار خواهد گرفت. چنین بنیادهایی میآیند و میروند. بنیاد اکبر رادی، بنیاد گلشیری و دهها نمونه دیگر. چرا اینچنین است؟ چون ما میخواهیم در شورهزار گل بکاریم. چون میخواهیم در درون بنیاد «فرهنگ» بنیاد دیگری تاسیس کنیم؛ بنیاد فرهنگی که پایههایش را موریانه آسیب رسانده است. چه بخواهیم چه نخواهیم، راه تنفس چنین بنیادهایی از گلوگاه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میگذرد. نگاهی به بیوگرافی برخی مسئولان این وزارتخانه نشان میدهد که «فرهنگی» نبودهاند و رسالهای در باب فرهنگ تدوین نکردهاند. حال شما هنرمند بزرگ به آن اتاقها میروید تا اجازه تاسیس بنیاد خود را بگیرید؟ فکر نمیکنید آنها باید به اتاق شما بیایند؟ این حداقل قضیه نیست؟
در شهريور ۱۳۹۱ نیکی کریمی بدون توجه به شعائر اسلامی عزت الله انتظامی را در آغوش گرفتآقای بازیگر، شما عزیز هنر و فرهنگ این مرز و بوم هستید با بنیاد یا بیبنیاد. آقای بازیگر، شما دینتان را به فرهنگ این مرز و بوم با آثار درخشانتان ادا کردهاید با بنیاد یا بیبنیاد. آقای بازیگر، هنر فضیلت است و شما آن را دارید...*دکتر جمشید ملکپور استاد دانشگاه استرالیا و نویسنده سه جلد دایرهالمعارف تاریخ ادبیات نمایشی در ایران هستند.