به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



سه‌شنبه، اردیبهشت ۲۴، ۱۳۹۲

شهلا سرشار  و  بهزاد
بیا با هم بخونیم 






چی میشه چی میدونیم اینو ما نمیدونیم
که تو دنیا هر کدوم چقدرو تا کی میمونیم
اما اینو میدونیم لحظه ها در گذرن
روز و شب کشون کشون عمرو با خود می برن

شاید که سرپناهمون یه سقف بی ستون باشه
شاید که این روزای بد روزای خوبمون باشه
اینجا آزاده نفس نفسی تازه کنین
با صداقت و صفا عشقو پر آوازه کنین

پس بیا کنار هم با صدای زیر و بم
فارغ از غصه و غم هردو با هم بخونیم
بیا با هم بخونیم بیا با هم بخونیم
از بهار ملک جم از قصه قلعه بم
از سروای باغ ارم بیا با هم بخونیم
بیا با هم بخونیم بیا با هم بخونیم
غصه گذشته ها ناامیدی میآره
نا امیدی نمیدونی چه مکافاتی داره
غصه گذشته ها نا امیدی میآره
ناامیدی نمیدونی چه مکافاتی داره

چی میشه چی میدونیم اینو ما نمیدونیم
که تو دنیا هر کدوم چقدرو تا کی میمونیم
اما اینو میدونیم لحظه ها در گذرن
روز و شب کشون کشون عمرو با خود می برن

شاید که سرپناهمون یه سقف بی ستون باشه
شاید که این روزای بد روزای خوبمون باشه
اینجا آزاده نفس نفسی تازه کنین
با صداقت و صفا عشقو پر آوازه کنین.