تمرین دموکراسی در «تقسیم»
توصیف حوادث رخداده در پارک گزی و سایر شهرهای ترکیه بسیار آسان است. عدهای بر این باورند که وقایع ترکیه نشانگر خواست تودهای مردم برای تحقق بهار ترکی در یکی دیگر از کشورهای خاورمیانه است. باید گفت آشوبهای کنونی ترکیه نهتنها نشاندهنده شکست دموکراسی نیست، بلکه از اوج بلوغ سیاسی ترکها خبر میدهد. چنین اعتراضاتی زمینه را برای تقویت مشارکت برای تحقق دموکراسی فراهم میکند.
بنا به دلایل متعددی میدان تقسیم ترکیه با میدان تحریر مصر قابل مقایسه نیست. معترضان میدان تحریر خواهان سرنگونی دیکتاتور ریشهداری بودند، این در حالی است که مردم ترک با سیاستهای نخستوزیری مخالفت میکنند که در یک انتخابات آزاد و دموکرات توانسته است به قدرت برسد.
اگر وقایع ترکیه را با دقت بیشتری بررسی کنیم به خوبی درمییابیم که تنها رجب طیب اردوغان، نخستوزیر کنونی ترکیه و سیاستهایش هدف اعتراض معترضان نبوده است. نارضایتی اجتماعی کنونی در سیاستهای نادرست سیاستمداران پیشین ریشه دارد؛ سیاستمدارانی که اردوغان انگشت کوچک آنها نیز به حساب نمیآید. با این حال اشتباهات سیاسی اردوغان را نیز نباید نادیده انگاشت. او سیاستمداری است که با تکبری خاص خود، بر سیاستهای اشتباه خود پافشاری میکند. همین غرور و خودرایی موجب افزایش اعتراضات شده و شانس پیروزی حزب عدالت و توسعه در انتخابات آینده را کاهش داده است.
اردوغان پیروزی خود را صرفا مدیون اسلامگرایان نیست، بسیاری از احزاب لیبرال و طیف روشنفکر ترکیه برای رهایی از سلطه طولانی نظامیان به او رای دادند. اردوغان در طول دوران ریاستش، ترکیه را به لحاظ اقتصادی در رتبه 17 قرار داد. نخستوزیر ترکیه از یکسو سرسختانه انجام اصلاحات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را دنبال میکرد و از سویی دیگر تلاش داشت تا ترکیه را به عضویت اتحادیه اروپا درآورد. ترکیه به عنوان متحد استراتژیک آمریکا در منطقه در بسیاری از رویدادها نقش چشمگیری داشت. اردوغان اولین سیاستمدار ترکی بود که توانست زمینه را برای برقراری صلح با کردها فراهم کند. حال سوال این است، چرا با وجود چنین دستاوردهای مثبتی دولت اردوغان هدف اعتراضات قرار گرفته است؟ سیاست مقولهای پیچیده است. اردوغان به عنوان یک سیاستمدار دشمنان خاص خود را دارد. به عنوان نمونه طرح مذاکرات صلحآمیز او با کردها زمینه را برای نارضایتی ملیگرایان فراهم کرده است. بسیاری از ملیگرایان اعطای امتیاز به اقلیت کرد را مغایر با آرمانهای ملی و فرهنگی ترکیه میدانستند. با وجود رشد گسترده اقتصادی، آمار فساد در ترکیه بسیار بالا است. رشد اقتصادی بالا، زمینه را برای افزایش نابرابریهای اجتماعی فراهم کرده است. اردوغان نیز به مانند سایر دولتمردان پیشین ترک تلاش کرد تا از رسانهها و اقتصاد به عنوان ابزاری برای نیل به اهدافش استفاده کند. با این حال از نقد گزنده بعضی از مطبوعات بهخصوص مطبوعات انگلیسیزبان در امان نماند. افزایش آگاهی مردم ترک زمینه را برای افزایش بلوغ سیاسی فراهم کرد. به همین دلیل باید گفت نظام پدرسالاری در ترکیه رو به افول است.
بحران کنونی آزمون دموکراسیخواهی در ترکیه است. شاید دولتمردان ترک با مدیریت بحران بتوانند کشور را از بنبست کنونی خارج کرده و با جبران اشتباهات گذشته این کشور در حال توسعه را در جایگاه قویتری از گذشته قرار دهند.
برگرفته از نیویورکتایمز، برگردان: ساناز نفیسی