اشک تار در فراق یار
احترام آزادی: فقدان اين هنرمند ارجمند را به خانواده محترم شهناز و همه دوستداران فرهنگ ايران و همه مردمان اين ديار صميمانه تسليت مي گوئیم.
به یاد جلیل شهناز
سخنرانی و نوای محمد رضا شجریان ــ تکنوازی جلیل شهناز
در عرصه هنر ايران زمين، به ويژه موسيقي، مردان بزرگي با هنرمندي خود گوش عاشقان موسيقي را نوازش داده و با سحر نوازندگي خود، جانها را به شوق آوردهاند. در طول تاريخ ايران، اين هنرنمايي وجود داشته و خواهد داشت.
شايد به جرأت بتوان گفت يكي از سرآمدان و بزرگان موسيقي ايران استاد فقيد جليل شهناز بوده، هست و خواهد بود.
بسياري ساز «تار» را در دست گرفته و آن را به ترنم در آوردهاند، اما ترنم «تار» استاد شهنار در گوش جان علاقهمندان به موسيقي، صفايي ديگر دارد. نوازندگان ميروند، اما نغمه ساز آنان باقي ميماند اين اصلي است غير قابل تغيير، اما هر نوايي ارزش ماندگاري ندارد.
جليل شهناز، ساحري بود كه با سحر «تار» خود علاقهمندان را مسحور ميكرد. به خاطر اين هنرمندي، استاد بر گردن موسيقي ايران و استادان آن حق بزرگي دارد. مدت زيادي بود كه تارنواز بنام ايران در بستر بيماري بود، اما با وجود ناتواني، تا آنجا كه توانش اجازه ميداد در برخي از مراسم شركت ميكرد تا شاگردان و علاقهمندانش پروانهوار به گردش حلقه بزنند. يكي از استاداني كه ارادت خاصي به استاد شهناز داشت و خود را تنها خوانندهاي ميدانست كه شاگرد او بوده، محمدرضا شجريان است.
استاد شهناز، سال 1300 شمسي در اصفهان ميان جمع خانواده هنرمنداش به دنيا آمد. پدرش شعبانخان، علاوه بر اين كه نوازنده متبحري در تار بود، سه تار و سنتور را نيز به خوبي مينواخت. شهناز، تار را نزد عبدالحسين شهنازي و برادر بزرگ خود حسين شهناز از كودكي آغاز كرد و با توجه به استعداد ذاتي خود، در سنين جواني از نوازندگان خوب اصفهان شد.
او از سال 1328 همكاري خود با راديو اصفهان را آغاز كرد و سال 1336 به تهران آمد و در برنامههاي گوناگوني مانند برنامه «گلها» به عنوان تكنواز و همنواز مشغول به كار شد. وي به همراه استادان ديگر كنسرتهاي مختلفي را در ايران و خارج از كشور برگزار كرد. استاد شهناز در طول حيات هنري خود با نوازندگان بزرگ و ماندگاري چون: فرامرز پايور، حبيبالله بديعي، پرويز ياحقي، همايون خرم، علي تجويدي، منصور صارمي، رضا ورزنده، اميرناصر افتتاح، جهانگير و اسدالله ملك، حسن كسايي، محمد موسوي، تاج اصفهاني، اديب خوانساري، محمودي خوانساري، عبدالوهاب شهيدي، محمدرضا شجريان و... همكاري داشته است.
در دهه 60 استاد با همراهي فرامرز پايور، علياصغر بهاري، محمد اسماعيلي و محمد موسوي، گروه «اساتيد» را تشكيل داد. اين گروه كنسرتهاي مختلف و موفقي را در ايران و جهان برگزار كرد كه با اقبال زيادي در آن زمان روبرو شد. سال 1383 به عنوان چهره ماندگار هنر و موسيقي انتخاب و از وي تجليل به عمل آمد.
در همين سال مدرك درجه هنري (معادل دكترا) به خاطر يك عمر فعاليت هنري را دريافت كرد.
حسن كسايي استاد بزرگ نينواز درباره استاد شهناز گفته است:
شناخت موسيقي كار هر كسي نيست. همه موسيقي را گوش ميدهند و دوست ميدارند، اما كسي كه سره را از ناسره تشخيص بدهد و بتواند درك مقاماتي را كه استاد شهناز نواختهاند داشته باشد بسيار نادر است.
همهساز ميزنند و همه خوب ساز ميزنند، ولي قدرت نوازندگي و محفوظات و لحظات موسيقي كه آقاي شهناز ميدانند و اجرا كردهاند، چيزي كه در دست همگان باشد نيست، يعني رديف موسيقي ايران نيست. قدرت آقاي شهناز در جواب دادن و دو نوازي خارقالعاده است.
من 60 سال با ايشان همنوازي كردهام و ساز بنده با ساز شهناز گره خورده است.
استاد محمدرضا شجريان نيز درباره وي گفته:
ساز شهناز در من زندگي ميكند و من با ساز شهناز زندگي ميكنم. من تنها خوانندهاي هستم كه خودم را شاگرد جليل شهناز ميدانم.
داريوش پير نياكان نوازنده تار، چنين از او تعريف كرده است:
جليل شهناز هنرمندي است كه زواياي بسياري در سازش نهفته است. وي علاوه بر اشراف كامل بر رديف و رموز آن، ويژگي منحصر به فرد ديگري نيز داشت. جواب آوازهاي شاهكار و بينظير، استفاده از تمام امكانات ساز، نواختن بسياري از گوشههاي مهجور، رعايت جملهبندي در نوازندگي از جمله ويژگيهاي نوازندگي جليل شهناز است.
شهرام ناظري هم درباره او گفته است:
يكي از زيباترين دورهكاري من حضور در گروه «اساتيد» و همراهي با هنرمندان ارزندهاي چون جليل شهناز بود. استاد جليل شهناز كه مدتها بود توان نداشت «تار» خود را در دست بگيرد، سرانجام روز دوشنبه 27 خرداد ماه چشم از جهان فرو بست و آثار جاودانه خود را به يادگار گذاشت.
تشييع پيكر استاد شهناز، روز چهارشنبه 29 خرداد ماه ساعت 9 صبح از خانه هنرمندان برگزار ميشود.
سید رضا اورنگ
سخنرانی و نوای محمد رضا شجریان در بزرگداشت جلیل شهناز
سخنرانی محمدرضا شجریان شاگرد جلیل شهناز که گروهش را نیز به واسطه ارادت اش به شهناز، به نام استاد اش نهاده، میشنوید که این بخش نیز در نهایت با نوای شجریان به پایان میرسد.
ترنم تار شهناز
تکنوازی جلیل شهناز در آواز ابو عطا
عبدالحسین مختاباد (خواننده و نوازنده)
ساز او چون شعر حافظ است
استاد جلیل شهناز بدون شک یکی از مهمترین استوانههای موسیقی ایران بودند که با رفتنشان ضایعهای بزرگ گریبان موسیقی ایران را گرفت. او در سالهای پربار هنری خویش چنان فعالیتهای مستمری در ساز تار داشتندکه توانستند موسیقی بیکلام را به اوج خود برسانند، آنهم تنها توسط یک ساز سولو و شنوندهای که تا پیش از آن به موسیقی بیکلام بیتوجه بود، این موسیقی را شنید و از آن لذت برد و به شنیدنش نیز عادت کرد. این تنها بهدلیل تواناییهای شخصی ایشان در ملودیسازی و نوازندگی بود و همچنین انرژی بسیاری که در نواختن سازش وجود داشت. موسیقی ایران تا پیش از ایشان تنها مونولوگ و خوانندهپسند بود و بعد از آن موسیقی بیکلام از چنان اهمیتی برخوردار شد که حتی خود خوانندگان نیز ترجیح میدادند تا هنگام خواندن آواز، لحظاتی تنها صدای موسیقی ایشان شنیده شود. او خلاقیت بینظیری در بداههنوازی داشت و بههمین دلیل در تاریخ موسیقی ایران هیچکس را جز او نمیتوان یافت که شعور و اوج و خلاقیت ایشان را در نوازندگی ساز داشته باشد. او ساز تار را آنچنان نواخت و به اوج خود رساند که خودش در این زمینه صاحب مکتب شد؛ آنچنانکه نهتنها اهالی موسیقی و صاحبان فن که شنوندگان عادی نیز با شنیدن سازش، میتوانستند تشخیص دهند که: «این صدای ساز شهناز است.» ساز او درست مانند شعر حافظ است که نه ادبا که مردم عادی نیز بلافاصله بعد از شنیدنش بر این نکته متفقالقول میشوند که: «این یا شعر حافظ است یا تقلیدی از او.» بههمین دلیل است که در این سالها بسیاری از دست او کپی کردهاند و این همان اهمیتی است که او دارد.
خواننده و نوازنده