يغما گلرويي
شعر رهايي
صد ساله توی زندونیم
دیگه اینجا نمیمونیم
پنجره میشیم
حنجره میشیم
شعرِ رهایی میخونیم ...
ما نسلِ پُرِ فریادیم
دستامونو به هم دادیم
غرقهی خونیم
اما میدونیم
آخرِ قصه آزادیم ...
دیگه اینجا نمیمونیم
پنجره میشیم
حنجره میشیم
شعرِ رهایی میخونیم ...
ما نسلِ پُرِ فریادیم
دستامونو به هم دادیم
غرقهی خونیم
اما میدونیم
آخرِ قصه آزادیم ...
شعرِ رهایی
"پیشکش به تمام زنان سرزمینم"
خوشحال و شاد و خندونیم
با اینکه توی زندونیم
راهِ ما بسته
پای ما خسته
اما آتیش میسوزونیم ..
ما نسلِ پُرِ فریادیم
دستامونو به هم دادیم
غرقهی خونیم
اما میدونیم
آخرِ قصه آزادیم ..
صد ساله توی زندونیم
دیگه اینجا نمیمونیم
پنجره میشیم
حنجره میشیم
شعرِ رهایی میخونیم ..
ما نسلِ پُرِ فریادیم
دستامونو به هم دادیم
غرقهی خونیم
اما میدونیم
آخرِ قصه آزادیم ..
ما همقصه و همدردیم
بغضامونو یکی کردیم
شونه به شونه
خونه به خونه
دنبالِ رؤیا میگردیم ..
ما نسلِ پُرِ فریادیم
دستامونو به هم دادیم
غرقهی خونیم
اما میدونیم
آخرِ قصه آزادیم ..
"پیشکش به تمام زنان سرزمینم"
خوشحال و شاد و خندونیم
با اینکه توی زندونیم
راهِ ما بسته
پای ما خسته
اما آتیش میسوزونیم ..
ما نسلِ پُرِ فریادیم
دستامونو به هم دادیم
غرقهی خونیم
اما میدونیم
آخرِ قصه آزادیم ..
صد ساله توی زندونیم
دیگه اینجا نمیمونیم
پنجره میشیم
حنجره میشیم
شعرِ رهایی میخونیم ..
ما نسلِ پُرِ فریادیم
دستامونو به هم دادیم
غرقهی خونیم
اما میدونیم
آخرِ قصه آزادیم ..
ما همقصه و همدردیم
بغضامونو یکی کردیم
شونه به شونه
خونه به خونه
دنبالِ رؤیا میگردیم ..
ما نسلِ پُرِ فریادیم
دستامونو به هم دادیم
غرقهی خونیم
اما میدونیم
آخرِ قصه آزادیم ..