به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



چهارشنبه، مرداد ۲۵، ۱۳۹۶

شیشه‌کشی دُنگی در حاشیه اتوبان


رفتگران تهران برای خودشان کارشناسان خبره مواد مخدر شده‌اند. باقی‌مانده بساط کارتن‌خواب‌ها و معتادان شبانه را جارو می‌کشند و یکی‌یکی اسم می‌برند: «این طلقه. باهاش همه‌جور چیزی میشه کشید؛ از هروئین تا شیشه، اما اون بدبختی که کنار اتوبان مواد مصرف می‌کنه، جنس دوزاری می‌خره». منظورش موادی است که آغشته به انواع و اقسام ناخالصی‌هاست، اما ارزان به دست مصرف‌کننده می‌رسد و هرکدامشان هم اسمی برای خودش دارد: «شیشه، شیشه‌اس.‌ هزارجور اسم براش میذارن، اما شما نگاه کن اینجا پوکه موکه نمی‌بینی یعنی جنس رو نایلونی خریدن و ریختن روی طلق و کشیدن».
عجیب است که چرا نهادهای مسئول حواسشان به گسترش شدید، تنوع مصرف و ارزانی مواد در معابر شهری تهران نیست و دیگر حتی پلیس هم به معتادان متجاهر‌ گیر نمی‌دهد، درحالی‌که حتی اگر از روی قیافه‌شان مشخص و به قول معروف تابلو نباشند، کشیدن مواد در پیاده‌روها و خیابان‌ها و کوچه‌ها، جرمی آشکار است.
پک‌های بنگ و وید به کمتر از ٢٠‌ هزار تومان رسیده، کراک و شیشه را می‌توان با قیمت‌های به‌مراتب ارزان‌تر خرید یا اگر پول خرید بست آن نیست، به صورت گروهی مصرفش کرد، تریاک صنعتی و شیره با ترکیب‌های قیر، سرب و... به حدی وفور پیدا کرده‌اند که انواع لول‌های مصرف آن را می‌شود در چمن بسیاری از پارک‌های تهران دید. قارچ و اشک و تسبیح، کروکودیل و ماشروم و نورجیزک هم که دیگر گفتن ندارد، ارزانی تولید این مخدرها از یک طرف و القای فروشنده‌ها به اعتیادآورنبودنشان از طرف دیگر باعث شده که جوان‌های ماجراجو با ماشین‌های خفنشان اولین مصرف‌کننده‌های این جنس‌ها در حاشیه اتوبان‌ها باشند. شاید به‌خاطر همین بی‌پردگی در مصرف و سادگی در خرید مخدرهای صنعتی است که هر روز صبح در حاشیه پارک‌ها و فضای سبز اتوبان‌ها می‌توان انواع خرت و پرت‌هاي مصرف را دید. نیازی به تحقیق و تفحص یا گزارش مردم نیست. معتادانی که شب‌ها به این مکان‌ها پناه می‌برند، آتشی روشن می‌کنند که شعله‌اش از دورترین نقاط هم به چشم می‌آید و ساقی‌ها و فروشنده‌ها با ماشین و موتور، در حاشیه خطرناک اتوبان‌ها می‌ایستند و جنس می‌فروشند.

عجیب‌تر اینجاست که برخی از معتادان کارتن‌خواب به علت بی‌پولی، گروهی مواد می‌خرند و در این حالت، موادفروش در همان حاشیه خیابان، فندک پریموسی را زیر طلق آلومینیومی می‌گیرد و آنها با نی‌های نوشابه، سهم خود را می‌کشند و دنگ خود را می‌پردازند و بعد هرکدام به سمتی می‌روند. اگر آمار سرقت‌های خرد را هم بگیرید، در چنین مناطقی با گستردگی دزدی از ماشین‌ها، دزدی سیم‌های برق مسی و برخی از تأسیسات شهری مواجه می‌شوید. معتادان بعد از دزدی، آنچه را بتوانند با خود می‌برند و آنچه را نتوانند لای درخت‌ها و بوته‌های فضای سبز پنهان می‌کنند تا صبح به سراغش بروند. انبوهی از کیف‌های دستی، کیف‌های جیبی، سیم‌های برق، لوله‌های مسی پکیج و حتی زباله‌های خشک اگر علامتی برای نیروهای پلیس نیست، بهانه‌ای است برای کار بیشتر رفتگران تهران.

سعید برآبادی / شرق