فیلم «سالوت هفت»
از اوایل ماه اکتبر فیلم «سالوت هفت» در سینماهای روسیه اکران شد؛ این فیلم که روایتی واقعی از ماهواره فضایی سالوت هفت در زمان اتحاد جماهیر شوروی است، درواقع برشی از جنگ سرد در دوران گورباچف است.
در مسکو سینماهای بسیاری وجود دارد؛ درواقع در هر محله چندین سالن نمایش فیلم وجود دارد که از صبح تا پایان شب کار میکنند و شاید برای همین خیلی کم پیش میآید که سالنهایشان پر شود و حتی خیلی اوقات با کمتر از ١٠ نفر یک سانس میگذرد.
شنبه غروب را برای تماشای این فیلم انتخاب کردم و برایم جالب بود که بیش از نیمی از صندلیهای سینما پر بود؛ شاید برای بسیاری از ما جنگ سرد به معنای شکست و فروپاشی شوروی است،
اما این فیلم به تلاشها و ازخودگذشتگیهای متخصصان فضایی زمان گورباچف اشاره میکند، کارگردان بهخوبی میداند کجا نقد بزند، کجا بدون اینکه نامی از ایالات متحده بیاورد، تلاش آمریکاییها برای سرقت تکنولوژی فضایی شوروی را به نمایش بکشد و چگونه حس میهنپرستی روسها را تحریک کند که اشک از چشمهایشان سرازیر شود.
این روند در فیلم «کریمه» که دو ماه گذشته در روسیه اکران شد نیز وجود داشت؛ داستان این فیلم عشق پسری از سواستاپول به دختری از کییف را به تصویر میکشید که بحران اوکراین عشق آنها را تحتتأثیر قرار داده بود؛ چراکه یکی به روسیه گرایش داشت و دیگری به غرب؛ جالبترین نکته این فیلم آنجا بود که روسها پیادهکردن نیروی نظامی خود در کریمه را نشان میدهند و آن را در راستای منافع ملی خود و تلاش برای کمک به روسهای شرق اوکراین میخوانند و مخاطب روس نیز با تمام وجود آن را باور دارد. اینکه الحاق کریمه استعمار در روز روشن است یا میتوان در حقوق بینالملل برای آن توجیهی یافت موضوع این یادداشت نیست، اما به نظر میرسد روند سینمای روسیه در سالهای اخیر خیلی جدیتر تلاش دارد مخاطب را به فیلمهای روسی و بهویژه با ژانر میهنی جذب کند؛ باید توجه داشته باشیم که جدیدترین فیلمهای هالیوودی نیز در سینماهای روسیه اکران میشوند.
رئیسجمهور روسیه برای هر سال یک نام برمیگزیند که درواقع اسم آن را از سال قبل اعلام میکند تا برنامهریزیهای زیادی برای آن موضوع صورت پذیرد. «ولادیمیر پوتین» هفتم اکتبر سال ٢٠١٥ فرمان برگزاری سال سینمای روسیه در فدراسیون روسیه را امضا کرد و سال ٢٠١٦ را «سال سینما» نامید؛ وی هدف از این اقدام را بالابردن جایگاه سینماپردازی روسیه در جامعه فدراسیون روسیه عنوان کرد. در این سال تلاشهای بسیاری برای توسعه سینمای میهنی شد که به نظر میرسد تمرکز ویژه کرملین بر هنر هفتم نتایج بسیار مفیدی در کوتاهمدت داشته است.
در این سال وزارت فرهنگ روسیه و سینمای آنلاین ایویای پروژه جدیدی برای تبلیغ هرچهبیشتر سینمای داخلی کشور در بین کاربران روس راهاندازی کردند. از سیاستگذاریهای اصلی این پروژه این بود که باید تلاش شود تا ساخت فیلمهای با میراث سینمای شوروی در فضای اینترنت با یکدیگر گره بخورند؛ چراکه مردم اکنون با اینترنت عجین شدهاند.
در این سال همچنین وزارت فرهنگ روسیه به دنبال تأسیس آکادمی اسکار اوراسیایی در چارچوب سازمان بریکس بود که از سال ٢٠١٧ رسما فعالیت خود را آغاز کند.
در این سال نشستهای فراوانی برگزار شد تا به آسیبشناسی سینمای روسیه بپردازد و شاید مهمترین سؤال این بود که چرا امروز فیلمهای روسی مانند زمان شوروی در خارج از کشور متقاضی چندانی ندارد؟ اگرچه در سال ٢٠١٦ درآمد فیلم روسیه در گیشههای خارج از کشور دوبرابر شد و ٣٥میلیون دلار فروش داشت و رکوردی برای این کشور بهشمار آمد؛ اما منتقدان بر این باور بودند که هیچ ساختار واحدی برای پخش فیلمهای روسی در خارج از کشور وجود ندارد.
پس از فروپاشی شوروی، اقبال مردم به سینما کاهش یافت، اما در سالهای اخیر دوباره روندی رو به رشد داشته است و امروز تنها پنج درصد افراد هستند که اصلا به سینما نمیروند. ٨٢ درصد مردم ژانر کمدی را انتخاب میکنند و اقبال به فیلمهای تاریخی نیز افزایش پیدا کرده است.
اکنون از آغاز به کار اولین سانس سینمای روسیه در سنتپترزبورگ ١٢١ سال میگذرد. به اعتقاد «کارن شاه نظروف»، هنرمند معروف و رئیس موس فیلم، اگر تولید فیلم در روسیه بالا نرود و سینمای روسیه به صنعتی مهم در دنیا تبدیل نشود، در این بازی همیشه بازنده خواهیم بود. برخورداری از تانک و هواپیما مهم است؛ اما مهمتر این است که چه کسی پشت توپخانه نشسته و چه افکاری در سر دارد.
شرق