به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



شنبه، دی ۰۱، ۱۳۹۷

لطفاً خاکی که می‌فروشید را بو کنید

قاچاق گازوئیل واقعاً نوبر است. صحبت از کیلومترها لوله‌کشی در اعماق دریاهاست. اگر همچین چیزی از نظر نهادهای نظارتی و امنیتی قرار است پنهان بماند، پس باید منتظر اتفاقات به مراتب تلخ‌تر از این نیز باشیم.

 در اخبار سراسری، گزارشی حیرت‌انگیز از قاچاق گازوئیل از ایران به برخی از کشورهای همسایه پخش شد که اگر یک خارجی آن را ببیند یحتمل خواهد پرسید مگر در آنجا دولت و دیوانی وجود ندارد که چنین اتفاقی همه روزه به راحتی رخ می‌دهد؟ 

مگر قاچاق روزانه بیش از 40 میلیون لیتر سوخت شوخی است که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت؟ آن هم به این شکل و شمایل عجیبی که در این گزارش پخش شد؛ به گونه‌ای که عده‌ای مخزن‌های بزرگ 30 تا 40 هزار لیتری در زیر زمین تعبیه کرده‌اند و از آنجا به لب ساحل لوله‌کشی کرده‌اند. 

حال اینکه این پایان ماجرا نیست و لوله‌های انتقال گازوئیل از ساحل به طرز ماهرانه‌ای از کف دریا به محل لنج سوخت‌ها در درون دریا لوله‌گذاری شده است! کاری که به جرات می‌توان گفت بسیاری از دولت‌های جهان از پس آن برنمی‌آیند اما در ایران توسط بخش خصوصی و در اوج ظرافت و دقت انجام شده است.

مسئولان ذی‌ربط لابد خواهند گفت که در همه جای دنیا قاچاق و قاچاقچی وجود دارد و برخورد حداکثری با مساله قاچاق نیز برای همه دولت‌ها محدودیت‌هایی دارد. این نوع قاچاق اما واقعاً نوبر است! صحبت از کیلومترها لوله‌کشی در اعماق دریاهاست. اگر همچین چیزی از نظر نهادهای نظارتی و امنیتی قرار است پنهان بماند، پس باید منتظر اتفاقات به مراتب تلخ‌تر از این نیز باشیم. 

برای آنهایی که مسئول این وضعیت نامناسب هستند، بوی گس گازوئیل اگرچه تند و نامطبوع است، اما هنوز بسیاری در این کشور هستند که برای گرم کردن خانه و کاشانه‌ی خود، بوی گازوئیل برای‌شان از گران‌قیمت‌ترین عطر و ادکلن‌های فرانسوی هم خوشبخوتر است! کسی آیا به آنها فکر می‌کند؟! 

حسین بشارتی عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات خاک و آب خبر داده از چند سال پیش قاچاق خاک ایران شروع شده و طی آن یک سری افراد سودجو با بهانه‌های مختلف خاک حاصلخیز کشور را جمع‌آوری و به کشورهای حوزه خلیج فارس صادر می‌کنند تا صرف ساخت جزایر مصنوعی شود. این عمل در برخی موارد به بهانه صادرات محصولات گلدانی یا در پوشش سیمان نیز انجام می‌گیرد. 

پیش از این در سال 1392 بود که برخی نمایندگان مجلس از صادرات خاک حاصلخیز استان‌های بوشهر و هرمزگان به کشورهای حوزه خلیج فارس خبر داده بودند. در آن سال برخی از مسئولین گفتند «امکان قاچاق خاک کشاورزی وجود ندارد»، اما بعید است حتی خود آن مقام مسئول نیز به این حرف یقین داشته باشد! 

باید توجه داشت که صحبت از قاچاقِ قطعات کوچک عتیقه نیست که بگوییم جلوگیری از آن نیاز به کار عملیاتی و نظارتی خیلی سخت و پیچیده‌ای دارد. صحبت از خاک است که قاچاق آن با تریلی‌های 18چرخی انجام می‌شود که بدون چشم هم قابل ردیابی است؛ بس که سر و صدا دارند! اما معلوم نیست که چرا این هیبت و این سر و صدا را آنهایی که باید بشنوند، نمی‌شنوند! 

کارشناسان محیط زیست و زمین‌شناسی می‌گویند ۶۰۰ سال زمان نیاز است تا یک سانتی‌متر خاک تولید شود. دوستداران این آب و خاک نیز شاید بگویند برای پاسداشت هر یک سانتی‌متر خاک این سرزمین، خون عزیزترین فرزندانش بدان آمیخته شده است! 
قطعاً از آن قاچاقچی‌ای که به هر دلیلی، چوب حراج به این میراث ارزشمند و بازگشت‌ناپذیر کشور می‌زند، نمی‌توان انتظار داشت این سطور را بخواند و از این به بعد این کار را نکند؛ اما مسئولی که می‌تواند در برخورد با این اتفاق خطرناک کاری کند، اگر این سطور را خواند، مشتی از خاک زیر پایش را بردارد، ببوید و بشنود! شاید ذرات این خاک، این ابیات از عارف قزوینی را زمزمه می‌کند: 

از اشک همه روی زمین زیر و زبر کن 
مشتی گرت از خاک وطن هست به‌سر کن 
از خون جوانان وطن لاله دمیده 
از ماتم سرو قدشان، سرو خمیده 
در سایه گل بلبل از این غصه خزیده 
گل نیز چو من در غمشان جامه دریده 
چه کج‌رفتاری ای چرخ 
چه بدکرداری ای چرخ 
سر کین داری ای چرخ 
نه دین داری، 
نه آیین داری ای چرخ...

عصر ایران؛ رضا کدخدازاده