به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



جمعه، دی ۰۷، ۱۳۹۷

بدون دموکراسی نمی توان به سعادت رسید، هاشم خواستار

هاشم خواستار
ای مرغ های طوفان! پروازتان بلند 

آهای کارگران ؛ معلمان ؛ نظامیان ؛ کشاورزان ؛ دانشجویان ؛ خبرنگاران ؛ تاجران ؛ زنان ؛ دختران ؛ پسران و مردان ایرانی متحد شده و به آزادیخواهان بپیوندید که سعادت شما و نسلهای آینده ی ما ایرانیان در گروآزادی و دموکراسی است. آرام و هنگامه با هم زمزمه میکنند ، آواز میخوانند، پیام می دهند و فریاد می زنند که: 
حسرت نبرم به خواب ان مرداب، کارام درون دشت شب خفته ست. دریایم و نیست باکم از طوفان: دریا ،همه عمر،خوابش آشفته ست.

درود بر مثلث عشق: آقای عباس واحدیان شاهرودی، همسر شجاعشان خانم آرام و دختر قهرمانشان هنگامه خانم.

به تاریخ 19 مهرماه که آقای واحدیان را بازداشت کردند، دخترشان هنگامه خانم که دانشجوی کارشناسی ارشد شیمی است ، فورا به من که میدانست دوست پدر هستم ، زنگ زد و من هم به خانه شان رفتم.(گزارش را قبلا داده ام.)
دختری شجاع و پر انرژی دیدم. دیدم که هنگامه سر تا پا عشق است، عشق به آزادی پدر و عشق به راه پدر، یعنی عشق به آزادی و دموکراسی ملت ایران که یک ذره ترس به خودش راه نمی دهد. مرتب با غرش ، از پدر که در قفس کفتارها است حمایت میکند.

آهای دخترهای ایرانی : از هر قوم و قبیله ای که هستید عاشق شوید،همچون هنگامه؛ همچون آرام؛ همچون آتنا دائمی که در قفس کفتارها ست و آخوندها فکر میکنند که به دور اندیشه میشود دیوار و سیم خاردار کشید و اندیشه را در حبس نگه داشت.

چقدر آخوندها غافل هستند که اندیشه سیم خاردار و دیوار بر نمی دارد. آخوندها به نام اسلام ، کشور را فاحشه خانه و دزدخانه و شیره کش خانه و... کرده و نام آنرا گذاشته اند نظام مقدس اسلامی. بعد از مدتی که از بازداشت اقای واحدیان می گذشت، دوستی با من تماس گرفت که همسر اقای واحدیان می خواهد برای صحبتی کوتاه به خانه ی شما بیاید و شماره ی تلفن ایشان را به من داد.

قبلا توسط آقای واحدیان ، درجریان طلاق همسرشان که مخالف فعالیت های سیاسی ایشان بوده و همین مسئله منجر به جدایی ان دو شده بود قرار گرفته بودم . بسیار خوشحال شدم که همسر اقای واحدیان در این شرایط سخت و گرفتار، به کمک همسرش امده است. به ایشان زنگ زدم و ایشان را خانمی بسیار شجاع یافتم، در بین صحبت متوجه شدم که ایشان، همسر جدید آقای واحدیان هستند و شش ماهی می شود که خطبه ی عقد را خوانده و هنوز خیلی ها نمی دانند. 

بهتم زد!! ازچی؟ از شجاعت و وفای این خانم که همسرش گرفتار شده و شش ماه از عقد بیشتر نگذشته و هنوزکسی خبر ندارد و ایشان فی الفور به کمک همسر امده است. 
(دیدمت میان رشته های آهنین: دست بسته، در میان شحنه ها. در نگاه خویشتن شطی از نجابت و پیام داشتی. آه وقتی از بلند اضطراب تیشه را به ریشه می زدی، قلب تو چگونه می تپید؟) 
در حین گفتگو فهمیدم که اندیشه ی آزادیخواهی، این دو را به هم پیوند داده است. جالب است هنگامه خانم هم خبر دارد.(هنگامه قبلا ماجرای طلاق مادر و زندان رفتن پدر را که از آن زمان 6 سال می گذشت برایم گفته بود. گفته بود که تلاش هایشان برای سازش بین پدر و مادر با حفظ عقیده و راه پدر به نتیجه نرسیده بود.) 
هنگامه خانم با همسر پدر پیوند بسیار خوبی برقرار کرده و احترام خاصی برای همسر پدر قائل است.

آقای واحدیان احساس می کند که بچه ها موضوع ازدواج مجدد او را نمی دانند و هنگامه خانم مانده که چگونه به پدر تبریک بگوید. از همه می خواهم که به این ازدواج مبارک تبریک بگویند. نباید تصور کرد که دنیا فقط شکم و .. است ، بلکه از همه دعوت می کنم که همچون این مثلث عشق ، به اقیانوس عشق به ازادی ملت بپیوندند. اگر خانم ها و دختران ایرانی همچون آرام خانم و هنگامه خانم در فکر نجات ایران از استبداد سیاه برای رسیدن ملت به ازادی و دموکراسی باشند ، حتما غیرت مردان گل خواهد کرد و با اتحاد زنان و مردان ایرانی، به آزادی و دموکراسی خواهیم رسید.

آهای کارگران ؛ معلمان ؛ نظامیان ؛ کشاورزان ؛ دانشجویان ؛ خبرنگاران ؛ تاجران ؛ زنان ؛ دختران ؛ پسران و مردان ایرانی متحد شده و به آزادیخواهان بپیوندید که سعادت شما و نسلهای آینده ی ما ایرانیان در گروآزادی و دموکراسی است. آرام و هنگامه با هم زمزمه میکنند ، آواز میخوانند، پیام می دهند و فریاد می زنند که: 
حسرت نبرم به خواب ان مرداب، کارام درون دشت شب خفته ست. دریایم و نیست باکم از طوفان: دریا ،همه عمر،خوابش آشفته ست.

و اما آهای بازجویان: سراغ دارید که مردم یک کشور بدون آزادی و دموکراسی و با استبداد و دیکتاتوری به آرامش و رفاه و سعادت و کرامت و استقلال رسیده باشد؟ 
جغرافیای سیاسی را نگاه کنید چنین کشوری وجود ندارد. پس چرا زندانیان سیاسی و عقیدتی را بازجویی و زندان و ...میکنید؟

شما و حاکمان ایران همچون فردی هستید که دارد غرق می شود و اگر دستش به نجات غریقش برسد او را نیز با خود غرق می کند. آزادیخواهان، نجات غریق هایی هستند که شما و حاکمان آخوند و غیر آخوند و ملت را می خواهند نجات دهند. 
چرا غرقشان میکنید؟ 
این انگل زاده های حاکمان با حساب های ملیونی و ملیارد دلاری در کشورهای غربی که همیشه به آن کشورها فحش می دهند چه غلطی می کنند؟ دست رنج مردم ایران را غارت و در آن کشورها هپلی هپو می کنند.

مردم با اسلام علی که بخاطر فزون خواهی برادرش عقیل بجای طلا و نقره آتش به داخل دستش انداخت در چهل سال پیش شعار جمهوری اسلامی سردادند، ولی در سایه ی حکومت آخوندها به رهبری اقای خامنه ای، کشور را فساد و فقر و فلاکت برداشته و شک نباید کرد که این آخوندها برخلاف قوانین الهی و طبیعی حرکت کرده و بزودی از بین خواهند رفت.

این جبر تاریخ و روند تکاملی جامعه ی بشری است که حکومت های فاسد بخاطر همین فساد از بین می روند و حکومت ایران هم از این قاعده مستثنا نیست.

شک نباید کرد که این آخوندها برخلاف قوانین الهی و طبیعی حرکت کرده و بزودی از بین خواهند رفت.

من به ملت ایران بر اساس یک ضرب المثل توصیه می کنم که اگر آب دستشان است زمین بگذارند و به ازادیخواهان بپیوندند تا همچون تمام ملت های آزاد به سعادت و رفاه و خوشبختی برسند.

قبلا در زیر بعضی از نامه ها می نوشتم : زنده باد زندان تا برقراری آزادی و دموکراسی . اما با بردنم به تیمارستان که به همت ملت قهرمان ایران نجات پیدا کردم ، فکر می کنم بعد از این باید بنویسم: 
زنده باد تیمارستان، زندان، قبرستان تا برقراری ازادی و دموکراسی.

درود بر زندانیان سیاسی از جمله معلمان زندانی : اسماعیل عبدی، محمود بهشتی لنگرودی، فرهاد میثمی ، محمد حبیبی، روح الله مردانی، محمدعلی فراحی شاندیز، ارژنگ داوودی، امید شاه محمدی از کردستان عزیز.

ای دل صبور باش و مخور غم که عاقبت
این شام صبح گردد و این شب سحر شود

ایران، مشهد
سید هاشم خواستار، نماینده ی معلمان آزاده ی ایران
۴ دی ماه ۱۳۹۷