به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



پنجشنبه، تیر ۲۰، ۱۳۹۸

۲۱ تیرماه سالروز جاودانگی عباس امیرانتظام،

نماد پایداری و استقامت 
بیانیه ی هیئت رهبری اجرائی جبهه ملّی ایران ــ تهران 
۲۱ تیرماه امسال نَخُستین سالگرد جاودانگی یکی از مقاوم‌ترین مبارزان نَهضَت ملّی ایران «مهندس عباس امیرانتظام» است. این روز را نه تنها به‌واسطه پرواز جاودانه وی، بلکه به دلیل ارزش والای میراثِ ایشان باید پاسداشت. ارزش والایی که از مرزهای جغرافیایی عبور می‌کند و برای جهان امروز پیام‌آور صُلح، بشردوستی، دفاع از حقوق انسان‌ها و حَقِّ حاکمیت ملّت‌ها است. 
مهندس عباس امیرانتظام فرزند راستین نَهضَت ملّی ایران است. او در عُنفُوان جوانی در جریان مبارزات نَهضَت ملّی ایران، به‌رهبری دکتر محمد مصدق، به حزب زحمتکشان ملّت ایران، از احزاب جبهه ملّی ایران راه پیدا کرد. پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد، ناامیدی بر وی چیره نشد و راه مصدق بزرگ را در «نَهضَت مقاومت ملّی» به پیشگامی «آیت‌الله حاج سیدرضا زنجانی» ادامه داد. 
تداوم و پایداری از جمله خصلت‌های امیرانتظام بود که همواره اصول نَهضَت ملّی ایران را سرلوحه کار خود قرار داده و در تمامی مسیر زندگی خویش آن را مُتجلی می‌ساخت. او با بی‌باکی بی‌مانند ، تمامی وظایفی که در تشکیلات نَهضَت مقاومت ملّی به وی محول می‌شد، به انجام می‌رساند. این دلیری و درایت موجب شد که در بزنگاه انقلاب ایران، او به معاونت و سخنگویی دولت موقت برگزیده گردد. یعنی هنگامی که یکی از صفحات حساس تاریخ ایران‌زمین، در حال ورق ‌خوردن بود. 

برای یادآوری نسل معاصر و دیگر نسل‌ها باید گفت که هدف اصلی انقلاب ایران پایه‌ریزی «استقلال» و «آزادی» به‌عنوان ارکان «حاکمیت ملّی» و دموکراسی بود. بنا بود نظام «جمهوریت» عُرفی و مُترقی، جایگزین نظام سلطنت موروثی شود. مصداق بارز آن، تدوین پیش‌نویس قانون اساسی بود که توسط نمایندگان جریان‌های ملّی تدوین شد و با اندکی جَرح و تعدیل، به‌تأیید آیت‌الله خمینی نیز رسید. 
اما انقلابی که برای تحقق استقلال و آزادی، جمهوریت و حاکمیت ملّی و عَدالت اجتماعی بود، نَخُست با تغییر ساختار مجلس مُؤسسان قانون اساسی به مجلس خبرگان قانون اساسی، سپس تغییر متن پیش‌نویس قانون اساسی مبتنی بر اصول حاکمیت ملّی و جمهوریت، توسط انحصارطلبان و اقتدارگرایان، تبدیل به حاکمیت فردی و ایدئولوژیکی گشت که ملّت و جمهور مردم در آن نقشی نداشتند. 
چه بسا درصدد استقرار نظامی تمامیت‌خواهانه‌تر از نظام پیشین بودند. درک بالای مهندس امیرانتظام از شرایط پیش آمده در مجلس خبرگان و شرایط بحران‌زای کشور، وی را برآن داشت که با گردآوری چندتن از یاران و حقوق‌دانان نَهضَت ملّی، غیر قانونی و غیر حقوقی بودن مجلس را تصدیق و لایحه انحلال مجلس خبرگان را تدوین نمایند. این لایحه به‌رغم موافقت اکثریت قاطع اعضای هیأت دولت، به‌ویژه شخص مهندس بازرگان، در نهایت توسط دولت تصویب شد. اما اقتدارگرایان نه‌تنها نسبت به تصویب این لایحه اصولی، توجهی نکردند که نسبت به طراح آن به شدت عَداوَت ورزیدند. چنان‌که رفته رفته فضای سنگینی را در کشورحاکم کردند و با اشغال سفارت آمریکا  و ایجاد بحران گروگان گیری و برکناری دولت موّقت ، توانستند برخلاف اصول و اهداف انقلاب و ضوابط دموکراتیک، مُصوَّبه مجلس خبرگان قانون اساسی را در تاریخ ۱۳ آذر ۱۳۵۸ به همه‌پرسی بگذارند. 
طولی نکشید که مهندس امیرانتظام که به‌عنوان سفیر ایران در سوئد بسر می‌برد، به ایران فراخوانده شد و او با اینکه از امکان دستگیری خود اطلاع داشت، به میهنش باز گشت و شوربختانه همان کین و عِناد به‌واسطه پایداری روی اصول نَهضَت ملّی، استقلال و آزادی، حاکمیت ملّی و اکنون اصل اساسی انقلاب، یعنی «نظام جمهوریت» موجب شد که نزدیک به بیست سال در زندان‌های مختلف تحت دشوارترین شرایط، محبوس بماند. گویا مهندس امیرانتظام نماد و پژواک آزادی‌خواهی و استقلال‌طلبی ملّت ایران از انقلاب مشروطه، نَهضَت ملّی و انقلاب ۱۳۵۷ است که در نبرد با استبداد، سرکوب می‌شود. 
تاریخ بیش از یک قرن اخیر نشان داده است که با هر انقلاب و نَهضَتی، کودتایی جهت استقرار استبداد ایجاد می‌شود که سرنوشت دکتر مصدق، شهید دکتر حسین فاطمی و مهندس عباس امیرانتظام بیان‌کننده این دوره تسلسل است. گرچه پایه‌های  نهضت ملی ایران چنان عمیق است که هیچ‌گاه با کودتا و اختناق خاموشی نمی‌گیرد و این نَهضَت بزرگ ملّی همچنان ادامه دارد. 

شوربختانه هیئت حاکمه جمهوری اسلامی از همان ابتدا برای تثبیت نظام خود، قانون اساسی مبتنی بر استقرار حاکمیت ملّی و جمهوریت را به طاقِ نِسیان زد و با ایجاد بحران اشغال سفارت آمریکا و گروگانگیری اتباع آن کشور، زمینه‌ساز حمله صدام حسین با پشت‌گرمی قدرت‌های غربی و کشورهای مشترک‌المنافع عربی به کشور عزیزمان ایران شد. سپس در حالی‌که می‌رفت جنگ با دیپلماسی و دفاع کلاسیک، به پیروزی ملّی تبدیل شود، شوربختانه با توافق‌های تسلیحاتی و سیاسی، جنگ را تا هشت سال ادامه دادند. 
بحران ادامه جنگ نه‌تنها بزرگترین زیان‌های تاریخ را بر پیکر میهن عزیزمان وارد آورد که موقعیت اقتدارگرایان را تثبیت کرد. چنان‌که مهندس امیرانتظام حتی در زندان هم از روابط سیاسی و تسلیحاتی حاکمیت با غرب، پرده بر می‌داشت. روابطی که موجب حذف نیروهای انقلابی واقعی و تثبیت انحصارطلبان و اقتدارگرایان شد. کشتار هزاران نفر از فرزندان این سرزمین در تابستان ۱۳۶۷ پیامد آن روابط بود که مهندس امیرانتظام دلیرانه در زندان طی دیدار با نمایندگان کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل به افشای کشتار بی‌ر‌حمانه زندانیان پرداخت. وی دفاع از حقوق تمامی آحاد ملّت، با هر باور و عقیده‌ای را جزئی از وظایف  ملّی خود می‌دانست. 
تا جایی‌که در ایام مرخصی موقت خود در تابستان ۱۳۷۷ در گفت‌وگوی رادیویی، در دهمین سالگرد آن اعدا‌م‌ها، ابعاد دیگر آن رویداد دهشتناک را روشنگری کرد. طولی نکشید که روشنگری جانانه وی از حقوق ملّت، موجب شد که وی را بدون هیچ مبنای حقوقی بار دیگر به مدت ۹ سال زندان بیفکنند. او تا آخر عمر به‌گفته خود زندانی اخراجی بود! فردی که در زندان زیر بدترین انواع شکنجه‌ها قرار گرفت و بارها در زندان و بیرون زندان، تا همین روزهای آخر به واسطه آن شرایط بد زندان، تحت سخت‌ترین عمل‌های جراحی قرار گرفت به طوری‌که این اواخر آمد و شد با ویلچر برای وی یکی از تلخ‌ترین روزهای زندگی بود. یکی از جفاهای بزرگ به وی، ندیدن فرزندانش بود که خوشبختانه پس از ۳۵ سال ممکن شد. در کنار همه این مصائب و دشواری‌ها، زندگی با همسری مهربان و فداکار و هم‌فکر بانو الهه امیرانتظام،  لحظاتی شیرین بود که برای وی رقم خورد. 

مهندس امیرانتظام هیچگاه نتوانست در دادگاهی عادلانه اعاده حیثیت شود و دلائل و حقایق این ظلم فاحشی را که بر او شد، بیان کند. حتی وی درخواست عفو را متناسب با منش ملّی و مصدقی خود نپذیرفت. با این‌حال از همان ابتدای دهه هفتاد تا آخرین روزهای حیات، با روشنگری و گفت‌وگوهای مختلف و همچنین با برملا شدن حقایق پس از گذشت چهل سال، نام او سربلند و سرافراز در وجدان عمومی بشریت می‌درخشد. گرچه کوشش مهندس امیرانتظام پژواک صدای ملّت و نماد انقلاب جمهوری‌خواهانه‌ای است که توسط اقتدارگرایان حذف شد، اما آرمان بزرگ ملّت که همانا نقش داشتن و حضور در تمامی ارکان کشورش بوده و هست، همواره در وجدان عمومی ملّت ایران، جای دارد. بنابراین امیرانتظام همواره در دل و جان ملّت شریف ایران زنده است. چرا‌که کسی که همواره در راه استقلال و آزادی و حاکمیت ملّی پویش و کوشش کند و در این راه استوار بماند و در نهایت جهان فانی را بدورد گوید، همواره جاوید است. 

 تلاش خستگی ناپذیر امیرانتظام در مورد انحلال مجلس خبرگان قانون اساسی، برای پایمال نشدن ارزش‌های بزرگ جُنبش، نَهضَت و انقلاب‌های بیش از صد سال اخیر، پایداری وی روی اصول استقلال و آزادی، حاکمیت ملّی و نظام تکامل یافته‌ی نُوین آن یعنی اصل جمهوریت، خدمت بزرگی است که وی در این راه، از زندگی و حتی جان خویش گذشت. اکنون میهن عزیز ما با جنگ‌، تحریم، تهدید، تنش‌زایی و بحران‌های فزاینده‌ مواجه است. تنها راه برای عبور از این بحران‌ها، بازگشت به اصول و اهداف انقلاب ایران یعنی آزادی و استقلال است. 
گرچه مذاکره عزتمندانه و حقوق‌مدارانه در چارچوب اصول دموکراتیک برای رفع تنش‌ها امری نیست که مذموم باشد، اما بیش و پیش از هر چیز توافق با خود ملّت ایران یعنی صاحبان حقیقی این مرز وبوم، موجب رهایی از بحران‌ها می‌شود. برپایی حاکمیت ملّی و دموکراسی، قطعاً هر نوع تحریم، تهدید، فشار و بحرانی را بی‌اثر می‌کند. بر عکس نظام‌های استبدادی و بحران‌‌ساز، خود به خود به سُلطه‌جویی و سُلطه‌گری قدرت‌های بیگانه محوریت می‌بخشند. 

جبهه ملّی ایران، در تابستان و پاییز ۱۳۵۸ همزمان با کوشش‌های مهندس امیرانتظام، همراه با دیگر جریان‌های ملّی به‌ویژه حقوق‌دانان میهن‌دوست نهضت ملّی، در تمام گردهمایی‌ها، نوشته‌ها و بیانیه‌ها همواره نسبت به کنار نهادن پیش‌نویس قانون اساسی و درآمدن اصولی متضاد با حاکمیت ملّی، بانگ بر می‌داشت و روشنگری می‌کرد. اکنون با گذشت چهل سال ضمن تأکید بر اصول مندرج در پیش‌نویس قانون اساسی ابتدای ۱۳۵۸ و البته روزآمدی آن پیش‌نویس، متناسب با دستاوردهای دانش سیاسی به‌ویژه در قلمرو نظام جمهوریت و دموکراسی، اکنون هم بر این باور تأکید می‌نماید که راه‌حل مصائب و بحران‌های موجود در میهنمان «داخلی» است. 
بنابراین باز تأکید می‌کنیم آزادی تمامی زندانیان سیاسی، وجود آزادی‌های اساسی مانند آزادی احزاب، آزادی اجتماعات، آزادی مطبوعات و آزادی انتخابات و در نهایت برگزاری انتخابات صحیح وسالم مجلس مؤسسان قانون اساسی زیر نظارت قابل قبول برای همگان، روشی درست برای جلوگیری از تشدید بحران‌ها و رفع آن‌ها خواهد بود. 

بیستم تیرماه ۱۳۹۸
تهران – هیئت رهبری اجرائی جبهه ملّی ایران