سالار عقیلی
به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی
به زنده رودش سلامی ز چشم ما رسانی
بنشین لب زنده رودش که یابی نشانی
از نغمه ای خفته در گوشه ی اصفهانی
به اصفهان رو که از عاشقی دارد نشانی
به زنده رودش سلامی ز سوی ما رسانی
گر توانی که بجویی دلم امروز بجوی / ور نه بسیار بجویی و نیابی بازم (سعدی)