به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



چهارشنبه، مرداد ۲۳، ۱۳۹۲

روز جهانی چپ‌دستان؛

به چپ چپ، به راست راست 
در ورزش‌هايی مانند شمشيربازی، بوكس، تنيس، پينگ‌پونگ و بدمينتون، اكثريت قهرمانی‌ها با چپ‌دستان است. آيا به اين خاطر است كه ورزشكاران اغلب با مربيان و رقيبان راست‌دست در كار و تماس بوده‌اند و در اين حالت چپ‌دستی برايشان به امتياز بزرگی تبديل شده است؟

هرچند در مطلب زير نتوانيم به همه اين پرسش‌ها پاسخ دهيم، ولی شايد ذكر نام‌های چپ‌دستان سرشناس جهان در چنين روزی يعنی روز جهانی چپ‌دستان، خط بطلانی بر برتری راست‌دستی بر چپ‌دستی باشد:
سزار (امپرراتور روم)، ارسطو و نيچه (فيلسوف)، لئوناردو داوينچی (نقاش و مجسمه ساز)، ماری كوری و آلبرت آينشتين (فيزيكدان)، مهاتما گاندی و باراك اوباما (رهبر سياسی)، (لودويگ فان بتهوون و جيمی هندريكس (موسيقيدان)، گونتر گراس (نويسنده) و چارلی چاپلين و جوليا رابرتز (هنرپيشه).
از سال ۱۹۷۶ به اين سو روز ۱۳ اوت به همت چپ‌دست امريكايی دين كامپبل Dean Campbell به عنوان روز جهانی چپ‌دستان تعيين شده است. چه بهانه ای از اين بهتر كه نگاهی هرچند كوتاه بر اين پديده جهانی بيندازيم.
يوهانا زاتلر كه وكيل مدافع چپ‌دستان در آلمان به شمار می‌آيد، در كتاب خود "چپ‌دست دگرگون‌شده" كه در انتشاراتی آور Auer-Verlag به چاپ بيست و پنجم رسيده، می‌نويسد: از آنجا كه چپ‌دستان از كودكی به كار و تمرين با دست راست مجبور مي‌شوند، هرگز آمار درستی از تعداد واقعی ايشان به دست نیامده است.
اگرچه آمارهای معمول از ۱۰ تا ۱۵ درصد جمعيت جهان ياد می‌كنند، اما زاتلر تا ۵۰ درصد مردم را چپ‌دست ميداند. جالب اينكه همراه با كاهش پيشداوری بر ضد چپ‌دستان، روز به روز به تعداد آنها در جهان افزوده می‌شود.
دانشمندان بسياری بر اين باورند كه برتری يك دست بر دست ديگر اكتسابی بوده ولی در طول تاريخ به امری ذاتی و ارثی تبديل شده است. البته بحث و پژوهش در اين باره هنوز به پايان نرسيده است. برای نمونه چه بسا دوقلوهای يك ‌تخمكی كه يكی از آنها چپ‌دست و ديگری راست‌دست است.
مغز انسان در درازنای تكامل خود به دو نيمكره تقسيم شده كه هركدام نقش‌هايی را به عهده گرفته و تنها همآهنگی اين دو است كه انسان را به اين درجه از توانمندی فكری و اندامی رسانده است. نيم‌كره چپ مغز فرمان اندام‌های سمت راست و نيم‌كره راست، فرمان سمت چپ را به عهده دارند. ميان اين دو نيم‌كره كه از نظر فكری و احساسی نيز بر نقش‌های گوناگونی فرمان می‌رانند، همواره می‌تواند عدم تقارن پديد آيد.
حال از نظر اندامی و حركتی، بسته به سنگينی يكی از كفه‌های ترازوی اين تقارن، انسان چپ‌دست يا راست‌دست می‌شود. يعنی در كارهايی كه واكنش‌های پرشتاب يا دقيق می‌طلبند، ترجيحا دست راست يا چپ خود را به كار می‌گيرد.
اما برتری راست‌دستی از كجا و چرا پيش آمده است؟
آنچه مسلم است، اكثريت حاكم در پيدايش اين پديده نقش برجسته‌ای ايفا كرده. افسانه‌ها، اسطوره‌ها و آيين‌ها نيز در اين ميان سهم بزرگی داشته‌اند.


كاركردهای اجتماعی چنان نقش بالايی در برتری راست‌دستی داشته‌اند كه بسياری از چپ‌دستان خود را ملزم و مجبور به تمرين با دست راست كرده و اصلاً خود نيز از چپ‌دست بودن‌شان بي‌خبر مانده‌اند.

پيشينه برتری راست بر چپ، همزمان با تاريخ گرايش انسان به دوگانگی طولانی است. آدمی از ديرباز پديده‌ها را به خوب و بد، روشن و تيره، شاد و اندوهگين و ... تقسيم می‌كرده و بيشتر اسطوره‌ها و افسانه‌ها و آيين‌ها بر پايه دوگانگی استوارند.
محبوبه خدايی در كتاب تازه ی خود "مفهوم راست و چپ در اساطير ايران" به اسطوره‌ها و آيين‌های ديگر جهان پرداخته و اشاره مختصری هم به چپ‌دستی و راست‌دستی دارد ولی از پيامدهايی كه برتری جهت راست بر چپ دربر داشته، یاد نکرده است.
برای نمونه دوگانگی را در اساطير چينی به صورت يين و يانگ نشان می‌دهند. در حالی‌كه بين نيمه تيره دايره‌ای‌ است كه عنصر مونث و نماد منفی طبيعت مانند سرما، سكون و غم را دربر می‌گيرد، يانگ نيمه راست و روشن است كه عنصر مذكر، روز، خورشيد، حركت و شادی است. البته چينی‌ها توازن اين دو نيروی چپ و راست را مايه تعادل در زندگی می‌دانند.
يوهانا زاتلر در اين رابطه باورهای فيثاغورثيان يونان قديم را با چينی‌ها برابر می‌داند. محبوبه خدايی نقل می‌كند كه موبد موبدان در زمان ساسانيان در دست راست پادشاه و ارتش‌دار طرف چپ او می‌نشسته است.
در آيين‌های يهودی و مسيحی نيز به برتری دست راست بر چپ برمی‌خوريم: خداوند به موسی می‌گويد كه برای ديدن او به دست راست خود نگاه كند، داود پيامبر در مزمورهای خود دست راست خداوند را می‌ستايد و در انجيل‌ها نیز بارها آمده كه عيسای مسيح در دست راست خداوند نشسته است.
در سوره‌های اسرا، حاقه، واقعه و انشقاق نيز آيه‌هايی داريم حاكی از اينكه خداوند نامه اعمال نيكوكاران را در روز رستاخيز به دست راست و نامه بدكاران را به دست چپ ايشان خواهد داد.
بي‌گمان بارهای مثبت و منفی راست و چپ در ادبيات نيز از تلقی آيين‌ها سرچشمه گرفته‌اند. "راست" با درستی و حقيقت و نيكی و "چپ" با كژی و نادرستی و دروغ همراه شده است. وگرنه چرا بايد عبدالرحمان جامی بگويد:
زن از پهلوی چپ شد آفريده
كس از چپ راستی هرگز نديده.
آنچه از ديرباز چالش بزرگی در برابر چپ‌دستان نهاده و می‌نهد، عمل نوشتن است. از آنجا كه بچه‌ها را از شش هفت‌ سالگی به نوشتن با دست راست ترغيب و حتی مجبور می‌كنند، دانش‌آموز چپ‌دست از همان كودكی دچار اشكال و گاه اختلال می‌شود. او دست توانمندتر خود را كم‌كار می‌گذارد و رفته رفته نيمكره راست مغزش را نيز تنبل می‌كند.

يوهانا زاتلر در اين رابطه از چندين اختلال حركتی و مغزی و روانی نام می‌برد كه ممكن است چپ‌دستان را گرفتار كند. آنها ممكن است آهسته‌تر و بدخطتر بنويسند، مطالب را سخت‌تر به خاطر بسپارند و حتی دچار لكنت زبانی شوند. در اين ميان از اشكالات ثانوی نيز نبايد غافل شد مانند موقعيت‌هايی كه ديگران كودك چپ‌دست را غيرعادی بدانند و گاه مسخره كنند.

كم‌كار گذاشتن دست توانمندتر و اجبار كار با دست ديگر، چپ‌دستان را در بزرگسالی نيز با مشكلات جدی روبرو می‌سازد. بسياری از آنها در دوره‌های "توانبخشی دست چپ" شركت می‌كنند ولی برخی هرگز از نگرانی غيرعادی انگاشتن خود رها نمی‌شوند. بسته به پيروی كور يا رهايی از سنت‌ها و آداب و عادات می‌توان ارزيابی كرد كه چه هنگام پيشداوری در برابر چپ و چپ‌دستی از ميان خواهد رفت.

همان طور كه در آغاز آمد، از سال ۱۹۷۶ به همت يك چپ‌دست امريكايی دين كامپبل Campbell روز ۱۳ اوت به عنوان روز جهانی چپ‌دستان تعيين شده و همه ساله چپ‌دستان می‌كوشند با برگزاری سمينارها و نشر مطالب در سراسر جهان پيشداوری درباره اين طيف از جامعه را برطرف سازند.
دویچه وله