به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



سه‌شنبه، فروردین ۱۲، ۱۳۹۳

نامه گوهر عشقی به جيش‌العدل:

اين مادر ستار است که دست به دامان شما شده است
درحالی‌که کمتر از سه روز به پايان ضرب‌العجل گروه “جيش‌العدل” مبنی بر کشتن يکی ديگر از مرزبانان به گروگان گرفته‌شده توسط اين گروه در صورت عدم اجرای خواسته‌های‌شان از سوی حکومت ايران، باقی مانده است، گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی، در نامه‌ای از آن‌ها خواسته تا «التماس» او را به عنوان يک «مادر داغ‌ديده و داغ‌دار» را بشوند و مرزبانان اسير را آزاد کنند.
تقاطع: خانم عشقی در اين نامه که امروز دوشنبه (۱۱ فروردين-۳۱ مارس) توسط محمد نوری‌زاد، روزنامه‌نگار و سينماگر منتقد حکومت ايران منتشر شده، اعضای گروه جيش‌العدل را «فرزندان بلوچ» خود خوانده و با بيان اين‌که از «رنج‌ها» و «کمبودها» در «استان‌های محروم» ايران چيزهايی شنيده است، خطاب به آن‌ها نوشته است: «منِ مادر اگر به شما درباره ظلم‌ها و کم‌کاری‌هايی که بر شما روا داشته شده حق بدهم، هرگز به شما حق نمی‌دهم برای رسيدن به خواسته‌های‌تان، فرزندان ما را يک به يک بکشيد.»
مادر ستار بهشتی، سپس به ماجرای کشته شدن فرزند وبلاگ‌نويسش در بازداشت‌گاه پليس جمهوری اسلامی اشاره کرده و افزوده است: «من، يک مادر داغ‌ديده و داغ‌دارم. مادری که جلوی چشمش پسر جوانش را بردند و او را زدند و کشتند و همه مسوولان خونش را انکار کردند… شايد کسی نداند که من يک سال و پنج ماه است که هر روز به سر قبر پسرم می‌روم. همه مردم اين روز‌ها به سراغ زندگی خودشان رفته‌اند اما من هر روز می‌روم سر قبر پسرم. شايد به اين دليل که همه مردم مرگ يک جوان را فراموش می‌کنند به جز مادرش.»
او اضافه کرده است: «ستار مرا بی‌گناه بردند و زدند و کشتند و جگر مرا سوختند. اکنون اين مادر ستار است که دست به دامان شما شده است. مادری که جگر لخته‌لخته‌اش را در دست گرفته به شما التماس می‌کند. بياييد و به ما و به همه مردم جهان نشان بدهيد که آن‌قدر در دل شما‌ها روشنايی هست که التماس يک مادر را بشنويد.»
گوهر عشقی در پايان نامه‌ی خود در از گروگان‌گيران ۵ مرزبان ايرانی خواسته تا «راضی» نشوند مادران ديگری به «داغ» او و مادرانی مثل او دچار شوند: «نشان بدهيد که مردان بزرگ، از هر چه بگذرند، از سوز مادران نمی‌گذرند. پسران ما را که هم‌وطنان بی‌گناه خود شما هستند آزاد کنيد. ما هم قول می‌دهيم که برای آبادانی مناطق محروم و رفع محروميت‌ها در کنار شما باشيم. نشان بدهيد که سوز ما را می‌فهميد. نشان بدهيد که روی هر کس را زمين بيندازيد، روی مادران را زمين نمی‌اندازيد. چرا که همه شما مادر داريد و مادران‌تان را دوست داريد.»
خبر مفقود شدن پنج نفر از ديده‌بانان مرزبانی ايران در منطقه «جکيگور» استان سيستان و بلوچستان روز ۱۸ بهمن ماه سال گذشته منتشر شد. يک روز بعد، گروه «جيش‌العدل» که خود را “ارتش عدالت و برابری” معرفی می‌کند، مسووليت ربايش اين پنج سرباز را برعهده گرفت و اعلام کرد که آن‌ها را در مقابل آزادی ۵۰ عضو زندانی خود در ايران، ۳۰۰ شهروند سنی زندانی، و هم‌چنين ۵۰ زن سنی‌ ديگر که اين گروه مدعی است در سوريه توسط سپاه پاسداران بازداشت شده‌اند، آزاد خواهد کرد.
اين گروه، يک هفته قبل، در روز سوم فروردين ماه امسال، در اطلاعيه‌‌ای اعلام کرد که گروه‌بان جمشيد دانايی‌فر، يکی از ۵ گروگان خود را در واکنش به مرگ يک زندانی ۲۴ ساله‌ی بلوچ به نام “علی نارويی” در زندان اروميه، به دار آويخته است.
در اين اطلاعيه‌ هم‌چنين به حکومت ايران ده روز فرصت داده شده‌ تا در قبال آزادی زندانيان اهل سنت در زندان‌های ايران، ۴ مرزبان ديگر را آزاد کند و در غيراين‌صورت، يکی ديگر از مرزبانان «به دار آويخته خواهد شد».

گفتنی است پيش از اين نيز در روز نهم اسفندماه، بيش از صد نفر از زندانيان عقيدتی اهل سنت زندان رجايی‌شهر کرج که در ميان آن‌ها نام ۳۰ نفر از زندانيان محکوم به اعدام نيز ديده می‌شد، در نامه‌ای به «جيش‌العدل»، آزادی ۵ سرباز ايرانی گروگان‌ گرفته‌ شده توسط اين گروه را خواستار شده بودند.