به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، شهریور ۳۰، ۱۳۹۳

آهنگ "باختن" ، با صدای بانو حمیـــــــــــــرا

بانو حمیرا 

آهنگ «باختن» 

با دلم گفتم  دل پریشونم
یه پارچه دردی نگو نمی دونم
گفتم که ای دل ای دل غافل
راه عاشقی راه سوختنه
بیراهه نرو کارت باختنه
رفت و رفت و باخت   رفت و رفت و سوخت .

آهنگ «باختن» 

آهنگ «باختن» 

طفلک دل من، طفلک دل من
این مرغ عاشق که عمری پی عشق رفت عاشقانه
چه تنها چه خسته به دشتی غریبانه پر ریخت ناباورانه
چه تنها چه خسته به دشتی غریبانه پر ریخت ناباورانه


با دلم گفتم دل پریشونم
یه پارچه دردی نگو نمیدونم
گفتم که ای دل ای دل غافل
راه عاشقی راه سوختنه
بیراهه نرو کارت باختنه
رفت و رفت و باخت رفت و رفت و سوخت


طفلک دلم دله برگ گل من
کی باورش بود بازیچه بودن
رفت و رفت و رفت مثل تشنه ها
اما جای آب دید شعله ها
لرزید و لرزید تو قاب سینه
با لرزه ها گفت دل کارش اینه
دل اگه دله کارش مشکله
اگه نلرزه از خاک و گِله
دل که دل باشه می سوزه
دل که دل باشه می بازه

طفلک دلم دله برگ گل من
کی باورش بود بازیچه بودن
رفت و رفت و رفت مثل تشنه ها
اما جای آب روی
 شعله ها
لرزید و لرزید تو قاب سینه
با لرزه ها گفت دل کارش اینه
دل اگه دله کارش مشکله
اگه نلرزه از خاک و گِله
دل که  دل باشه می سوزه
دل که دل باشه می بازه

با دلم گفتم دل پریشونم
یه پارچه دردی نگو نمی دونم
گفتم که ای دل ای دل غافل
راه عاشقی راه سوختنه
بیراهه نرو کارت باختنه
رفت و رفت و باخت رفت و رفت و سوخت .