تولد دکتر محمد ملکی مبارک
این روزها زاد روز مردی است که در تلخ ترین سالهای شومِ دهه ی شصتیِ این نظام مقدس، و با همه ی تلاشی که برای شکستنش بکار بستند، نهراسید و ایستاد و سر برآورد و پایداری کرد و پیروز شد.
وی نخستین رییس دانشگاه تهران بود بعد از انقلاب که ریاستش دوام چندانی نیافت.
در همان دوره که آدمها – با هر سابقه ای که داشتند – تنها با یک انگِ سرگردان از هستی ساقط می شدند، سربه نیست و بی نشان تا پای چوبه ی دار رفت و بی هیچ خبر بعد پنج سال از زندان بدر آمد.
نیز پشت بندش به هر بهانه راهی زندانش کردند.
تا این اواخر که سنش به آنسوی هشتاد پای نهاد و مأمور امنیتی رسماً به وی گفت:
ما دیگر با تو کاری نداریم. نیکا که به این دنیا آمدی پیرمرد.
تا به ما بفهمانی: حتی برای سرِپا ایستادن باید زحمتِ برخاستن را برخود هموار کرد.
این روزها دکترمحمد ملکی را در هرکجا که خبری و سوزی و انسانیتی سیلی خورده بچشم می آید می شود پیدا کرد.
محمد نوری زاد
بیست و دوم تیرماه نود و پنج – تهران