یادداشتی از کلیفورد می در واشنگتن تایمز
هنری کیسینجر یازده سال پیش در اظهار نظری معروف گفت رهبران ایران باید «تصمیم بگیرند می خواهند نماینده یک آرمان باشند یا یک کشور». در مورد آخری منافع ایران و آمریکا می تواند «همساز» باشد. اما در مورد اولی «اگر تهران بر ترکیب سنت امپراتوری پارس با شور و شوق اسلامی معاصر اصرار داشته باشد، برخورد با آمریکا اجتناب ناپذیر است».
از آن زمان رهبران ایران جای تردیدی باقی نگذاشته اند. در پروژه صدور انقلاب آیت الله خمینی آمریکا هم ناخواسته نقشی موثر ایفا کرد: اگر نتیجه سرنگونی صدام حسین دشمن قسم خورده و رقیب ایران به دست جرج بوش تبدیل سریع عراق به متحد قابل اعتماد آمریکا بود جای نگرانی وجود نداشت. اما نتیجه ظهور القاعده با کمک وفاداران صدام و رشد شبه نظامیان شیعه طرف جنگ با نیروهای آمریکا شد.
با خروج نیروهای آمریکا از عراق به دست باراک اوباما ثبات و حاکمیت عراق تحلیل رفت.
رهبران ایران اعمال نفوذ در بغداد را شروع کرده و مروج فرقه گرایی شیعه شدند. سنی های عراق در غیبت آمریکا حامی دیگری جز داعش پیدا نکردند.
حال اگر نیروهای آمریکا داعش را در سوریه و عراق شکست بدهند در واقع کار نیروهای ایران را راحت کرده اند.
میلیاردها دلار دارایی آزاد شده ایران در نتیجه برجام به ایران امکان ادامه دفاع از بشار اسد با کمک حزب الله و دیگر شبه نظامیان شیعه افغانستانی و پاکستانی را داد.
تصور کنید تسلط کامل ایران بر عراق، سوریه، لبنان و یمن چه شرایطی را بر خاورمیانه حاکم خواهد کرد. استفاده از بنادری در دریای مدیترانه حوزه نفوذ ایران را به سمت غرب گسترش می دهد.
ولادمیر پوتین، رییس جمهوری روسیه، برای دلایل ماکیاولیستی از این جاه طلبی های ایران حمایت می کند. کره شمالی، مشتری چین، با حاکمان ایران در برنامه موشکی، شبکه غیرقانونی مالی و شاید جنگ افزار هسته ای همکاری دارد.
این همان تصویری است که آیت الله خمینی در کتاب ولایت فقیه از نفوذ حکومت جمهوری اسلامی توصیف کرده بود.
ضروری است که پرزیدنت ترامپ و مشاوران او این واقعیت را که بسیاری درک نکردند دریابند: رهبران ایران نماینده آرمان تحقق «رویای استیلای امپراتوری» هستند. اگر ایالات متحده آن ها را متوقف نکند و باز هم از آمریکا در سوریه و دیگر نقاط سوء استفاده کنند هیچ کس جلوی آن ها را نخواهد گرفت.
صدای آمریکا