ملیحه محمدی
البته قصد توجیه و تفهیم چیزی به این خانم و کسانی که مانند او فکر می کنند نیست چون این ها نشان داده اند که خوابیده هایی هستند که در خواب خوش شان فقط به این سو و آن سو غلت می زنند و بیدار شدنی در کار نیست.
فقط یک نفر باید بیاید با یک لگد محکم این ها را از خواب بپراند یا اگر خود را به خواب زده اند چنان از جا بجهاند که یک تغییر ۱۸۰ درجه ایِ دیگر، از نوع «کمونیسم نگهداری تا ترمودینامیسم بازرگانی» در شان به وجود بیاید!
ابتدا عذر می خواهم از به کار بردن واژه ی ناآشنای گولانه! این صفت از «گول» می آید و خوانندگان می توانند معانی سر راست تر آن را در لغت نامه ها بیابند.
ضمنا در طول متن، صفت های بسیاری را حذف کرده ام که خوانندگان عزیز می توانند هر جا دل شان خواست، هر صفتی مایل بودند به جملات اضافه کنند و مطمئن باشند که من در این باره شکایتی نخواهم کرد! :)
اما اصل موضوع:
خانم ملیحه محمدی -که از بس تغییر خط داده نمی توان گفت متعلق به کدام نحله سیاسی و سازمانی ست، ولی مسیر پیموده اش از کمونیسم چریکی تا ملی مذهبی ویلان و حیران امروزی را در بر می گیرد- اخیرا طی مقاله ای، بعد از پیچ و تاب های روشنفکرنمایانه و چپ و راست زدن های عمودی و افقی آکروباتیستی، به ما حالی کرده که آمدن حشد الشعبی و شرکای عرب سپاه به ایران چون برای کمک به سیل زدگان بوده، کار بدی نبوده، و مگر امریکایی ها موقع زلزله ی بم به ایران نیامدند و کسی هم نگفت که کار بدی شده که امریکایی ها به ایران آمده اند؟
ضمنا در سرتاسر مطلب درخشان ایشان، مشت و لگد است که نثار امریکا و ترامپ و اسراییل و عربستان می شود که دست شان درد نکند فقط یک کم هم از خامنه ای و «سلاح های سنگین به دستان اش» می گفتند، دستکم توازنی میان گفتارشان به وجود می آمد.
البته قصد توجیه و تفهیم چیزی به این خانم و کسانی که مانند او فکر می کنند نیست چون این ها نشان داده اند که خوابیده هایی هستند که در خواب خوش شان فقط به این سو و آن سو غلت می زنند و بیدار شدنی در کار نیست. فقط یک نفر باید بیاید با یک لگد محکم این ها را از خواب بپراند یا اگر خود را به خواب زده اند چنان از جا بجهاند که یک تغییر ۱۸۰ درجه ایِ دیگر، از نوع «کمونیسم نگهداری تا ترمودینامیسم بازرگانی» در شان به وجود بیاید!
«اگر یک لکه روی لباس این «عکس گیرندگان» پیدا کردید!»
من فقط می خواهم به این دو نکته کوتاه اشاره کنم که آیا امریکایی ها یا غربی های مادر مرده ای که برای کمک به زلزله زدگان بم به ایران آمده بودند، با خودشان پرچم کشورشان را به مقدار زیاد آورده بودند و هر جا که دست شان رسیده بود آن را به «اهتزاز» در آورده بودند، یا به شکل حرفه ای رفته بودند فقط به مردم آسیب دیده کمک برسانند؟
دو دیگر این که تصاویر این «کمک رسانان»ِ گردن کلفتِ عراقی و لبنانی را که نگاه می کنیم، روی لباس های کار شان، کمترین اثری از گل و لای و کثیفی نمی بینیم ولی در عکس ها ماشاءالله تا دل تان بخواهد «بیل به دستانه» حضور فعال دارند. آیا امریکایی ها هم این جوری می آمدند با بیل و کلنگ عکس می گرفتند و می رفتند؟ حالا برای پر کردن شکم های گنده ی میهمانان عرب، ج.ا. چقدر خرج کرده بماند! وقتی از رییس هلال احمر خودمان آن جوری با میگو و کباب پذیرایی می شود، معلوم است از مهمانان عرب چه جوری پذیرایی خواهد شد!
و سوم -و از همه مهم تر- این که حکومت ضد امپریالیستی و «مجهز به سلاح سنگین» اسلامی وقتی نمی تواند خودش دو تا لودر برای کمک به مردم سیل زده جفت و جور کند و باید برود از قاتلان هزاران جوان ایرانی کمک بگیرد، دیگر ور ور کردن اش برای مبارزه با امریکای جنایتکار و ساختن بمب اتم و درست کردن موشک دور برد چیست که ملیحه محمدی و شرکا این قدر قربان صدقه ی این مبارزات می روند؟
البته ما جواب مان را خودمان می دانیم و نیازی به زحمت افتادن ملیحه محمدی برای پنج روز کار کردن برای نوشتن دو خط جواب نیست!
ف. م. سخن / گویا نیوز