احتمال رسیدن رژیم ایران به «نقطه بدون بازگشت»
شبکه خبری «سیانان» با نظر به مشاهدات خود از تظاهرات ضدحکومتی در ایران میگوید از آنجایی که ترس مردم این کشور از سرکوبگری رژیم ریخته است، جمهوری اسلامی ممکن است به «نقطه بدون بازگشت» رسیده باشد.
به گفته این شبکه خبری، معترضان ایرانی و «هواداران» بینالمللی آنها ایستادگی میکنند، و طی چند هفته اخیر یک جنبش اعتراضی سرتاسری را در ایران رقم زدهاند که به نظر میرسد «تاکتیکهای ارعاب چندین ساله حکومت» را بیاثر کرده است.
شعارهایی همچون «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر خامنهای» که راس هرم قدرت در رژیم ایران را هدف گرفته، به شعارهای اصلی تظاهرکنندگان تبدیل شده است. به گفته کارشناسان، چنینی صحنههایی قبلاً در ایران «غیرقابل تصور» بود، اما امروزه سکه رایج اعتراضات است، که نشان میدهد مردم ایران از کلیت رژیم عبور کردهاند.
به گفته «سیانان»، تظاهرات ضد رژیم به «پایگاههای قدرت» جمهوری اسلامی همچون شهرهای مذهبی مشهد و قم نیز رسیده است، و تقریبا تمامی طیفهای مختلف مردم ایران را درگیر خود کرده است، که اختلافات دیرینه را کنار گذاشتهاند تا در برابر جمهوری اسلامی متحد شوند.
اقلیتهای قومی، به ویژه کُردها در شمال و شمال غربی ایران و بلوچها در جنوب شرقی این کشور، اعتراضات گستردهای صورت دادهاند که بر اساس مشاهدات، به «وحشیانهترین سرکوبها» توسط دستگاه امنیتی رژیم انجامیده و تعداد زیادی کشته و زخمی بر جای گذاشته است.
تحلیلگران به «سیانان» گفتهاند که این تظاهرات «تهدیدی وجودی» برای جمهوری اسلامی ایجاد کرده است، و شاید بزرگترین «چالش خیابانی» باشد که این رژیم از هنگام ظهور خود با آن روبرو شده است، و ممکن است نتواند در بلندمدت در برابر آن مقاومت کند.
یکی از تظاهرکنندگان کف خیابان در ایران در این باره به «سیانان» گفته است: «اگر تظاهرات بخوابد و گرد و غبار فرو بنشیند، رژیم تمامی معترضان را قتل عام میکند. آنها قصد دارند ایران را به کره شمالی تبدیل کنند. بنابراین به شما قول میدهم که این پایان کار نیست. تظاهرات در ایران ادامه خواهد داشت.»
پاتریک وینتور، دبیر دیپلماتیک روزنامه «گاردین» لندن، روز چهارشنبه، ۵ اکتبر (۱۳ مهر)، در تحلیلی راجع به جنبش اعتراضی در ایران، نوشت که نظام جمهوری اسلامی ایران بار دیگر با سرکوب و خشونت به سراغ جامعه رفته است، اما نمیداند چطور با جنبش بیرهبر زنان جوان در ایران برخورد کند.
وینتور به شعار دانشجویان دانشگاه مشهد اشاره میکند که میگفتند «این دیگه اعتراض نیست، شروع انقلابه».
به گفته این روزنامهنگار، آمریکا و کشورهای اروپایی هنوز به این تحلیل نرسیدهاند و انتظارشان این بوده است که حکومت جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران، این دور از اعتراضات را هم مثل موارد قبلی سرکوب کنند.
او اشاره میکند که رویکرد سرکوب، پیش از این در موارد متعددی جواب داده است؛ از ۱۸ تیر ۱۳۷۸ تا اعتراضات زنان در سالهای ۸۴ و ۸۵، و از جنبش سبز ۱۳۸۸ تا آبان خونین ۱۳۹۸، و در این مورد آخر، با کشتار ۱۵۰۰ معترض. وینتور مینویسد: «اگر گذشته آموزنده باشد، راحت میتوان از مرگ این دور از اعتراضات سخن گفت.»
این تحلیلگر یادآوری میکند که علی خامنهای، که در ۸۳ سالگی دیرپاترین رهبر خاورمیانه است، بار دیگر از سناریویی همیشگی استفاده کرده و تقصیر اعتراضات را بر گردن آمریکا و اسرائيل انداخته است. اما او در ادامه میافزاید که ایران سابقه غافلگیر کردن ناظران را نیز دارد؛ چنانچه در «غرور و سقوط»، کتاب خاطرات آنتونی پارسونز، سفیر سابق بریتانیا، میبینیم که او قادر به پیشبینی انقلاب ۵۷ و سرنگونی شاه نبود.
تا همینجا هم اعتراضات ایران، با توجه به اینکه سه هفته به درازا کشیده است، بسیاری را غافلگیر کرده است. وینتور مینویسد: «به نظر میرسد که رهبری ایران غافلگیر شده و نگران شیوه به چالش کشیدن مشروعیت خود از سوی این پدیده جدید انقلابی غیرمسلح و بیرهبر است که حتی کودکان مدرسهای را هم به میدان کشیده است.»
روزنامه «گاردین» در ادامه با چهرههای مختلفی صحبت کرده است که از ابعاد جنبش کنونی گفتهاند؛ از جمله آوا هما، رماننویس کرد ایرانی-کانادایی، و فاطمه شمس، شاعر و دانشور ایرانی و استاد دانشگاه پنسیلوانیا. آوا هما از احجاب اجباری به مثابه نماد از خودبیگانگی در ایران گفته است و دکتر شمس، جنبش در ایران را با جنبشهای شهروندی در سراسر جهان، مثل جنبش «جان سیاهان اهمیت دارد»، مقایسه کرده است.
دکتر شمس میگوید: «این نسل خیلی با نسل دهه ۱۹۸۰ تفاوت دارد. نگرش و آمال آنها خیلی متفاوت است. نسل من هرگز نمیتوانست تصور کند که به خیابان برود و روسریهایش را آتش بزند. جمهوری اسلامی ایران با هدف گرفتن این نسل، دست به خودکشی سیاسی زده است.»