به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



چهارشنبه، فروردین ۲۳، ۱۴۰۲

شیوا امینی: رییس کمیته‌انضباطی گفت با من باش، مشکلاتت را حل می‌کنم

 

در سال‌های حیات جمهوری اسلامی، «سیاست» و «ایدئولوژی‌های حکومت» به بخشی از بدنه ورزش ایران تبدیل شدند. از مبارزه نکردن اجباری با حریفان اسراییلی، تا اجبار زنان به رعایت حجاب موردنظر حکومت. از نفوذ و حضور مدیران سپاه در اتاق‌های ریاست فدراسیون‌ها و باشگاه‌ها، تا وادار کردن ورزشکاران به همراه شدن با منویات حکومت؛ این‌ها بخشی آشکار از سیاست‌زدگی ورزش ایران بود.


اما پس از آغاز اعتراضات سراسری، به‌نظر می‌رسد که کلیت ورزش ایران، زیر سایه نهادهای امنیتی قرار گرفته است. فشار بر ورزشکارانی که با اعتراضات سراسری همراه شدند، از ممنوع‌الخروجی و بازداشت آغاز شد و به توقیف اموال و حبس رسید. فدراسیون‌های ورزشی بیش از گذشته با نهادهای امنیتی همراه شدند و کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش که باید نقش حامی ورزشکاران را ایفا کنند، به بازوهای دستگاه‌های اطلاعاتی، برای شناسایی ورزشکاران و سرکوب آن‌ها تغییر هویت دادند.


در روزهایی که ورزش و ورزشکاران ایرانی، زیر تیغ سیاست‌های جمهوری اسلامی قرار داشتند، «شیوا امینی»، بازیکن سابق تیم ملی فوتسال زنان ایران، تلاش کرد نگاه جامعه بین‌المللی ورزش، کمیته بین‌المللی المپیک و فدراسیون‌های بین‌المللی را به معضلات ورزش و ورزشکاران ایرانی جلب کند.


با شیوا امینی، در مورد چرایی آغاز این راه گفت‌وگو کردیم. از اینکه فوتبال را به‌عنوان یک دختر، در سال‌هایی که فوتبال برای دختران ایرانی به‌صورت کامل ممنوع بود، از کجا آغاز کرد و چگونه به تیم‌های ملی رسید؟ او برای دومین بار در گفت‌وگو با «ایران‌‌وایر»، دعوت شدنش به اردوی تیم ملی فوتسال زنان را «بدترین اتفاق» ورزشی خود دانست.


***


در تیم ملی فهمیدم باید رابطه هم داشته باشم

شیوا امینی متولد ۱۳۶۸ خورشیدی است و سابقه بیش از ۴۰ بازی ملی و ۱۹ گل زده با پیراهن تیم ملی فوتسال ایران را دارد. او در مورد چگونگی آغاز دوران فوتبالش می‌گوید: «من از دو سالگی دنبال فوتبال بودم. اگر بپرسید چرا فوتبال، می‌گویم چون من فوتبالیست به دنیا آمدم. شاید چون بیش‌فعال هم بودم و فوتبال این امکان را به من می‌داد که هم بدوم و هم انرژی‌ام را تخلیه کنم.»


شیوا امینی یادآوری می‌کند که در دوران کودکی‌اش، بحث فوتبال بازی کردن دخترها اصلا مطرح نبود و با این وجود، او در کوچه و خیابان، با پسرهای هم‌سن و سالش فوتبال بازی می‌کرد: «من در کشوری به دنیا آمدم که زن مطلقا هیچ حقی نداشت، چه برسد به این‌که فوتبال بازی کند، ورزشگاه برود، دوچرخه‌سواری یا موتورسواری کند. اما من همه این‌ها را تجربه کردم و برای بعضی از این انتخاب‌هایم دستگیر شدم، بازداشت شدم، تهدید شدم و تعهد دادم.»


شیوا امینی به «ایران‌وایر» می‌گوید که در سنی، مجبور بود با ظاهری پسرانه بگردد و از نام مستعار «شاهین» برای خودش استفاده می‌کرد: «من از دختر بودنم فراری نبودم، اما می‌دیدم که پسرها آزادتر هستند، من آن آزادی را می‌خواستم.»


او اولین بار آذر۱۳۹۹ در گفت‌وگویی با «ایران‌وایر» گفت که علاقه‌ای به دعوت شدن به تیم ملی فوتسال زنان ایران نداشت. شیوا امینی حالا بار دیگر با تکرار این موضوع و با بیان جزییات، توضیح می‌دهد که چرا هرگز از این‌که در تیم ملی حضور داشته باشد لذت نبرده است: «من علاقه‌ای به تیم ملی نداشتم. من یک بچه شهرستانی بودم و در لیگ بازی می‌کردم؛ خانم گل مسابقات شدم و بازیکن اصلی تیمم بود. اما از دوستانم می‌شنیدم که شما در تیم ملی زنان باید به‌جز روی تکنیک و تاکتیک، روی روابطت هم تمرکز داشته باشی. وقتی به تیم ملی دعوت شدم بدبختی‌های ورزشی‌ام شروع شد. وارد یک دنیای کثیف و زشت شدم که فدراسیون فوتبال سازنده‌اش بود.»


 رییس کمیته انضباطی پیشنهاد می‌داد، مهدی تاج لاس می‌زد

طی سال‌های اخیر که شیوا امینی اهم فعالیت‌هایش را روی فعالیت‌های حقوق‌بشری و نشان من به عنوان یک ملی‌پوش دختر وارد فدراسیون می‌شد؛ از جلوی در و نگهبانی تا اتاق مدیران فدراسیون، یا کنایه می‌شنیدم، یا آزار می‌دیدم، یا پیشنهاد دوستی و رابطه می‌گرفتم. دادن بخش‌های سیاست‌زده ورزش ایران گذاشته، می‌توان تمرکزش روی دو موضوع را به خوبی درک کرد؛ «سیاست در ورزش» و «آزار ورزشکاران». از او در مورد چرایی این حساسیت‌هایش و اینکه آیا در دوران حرفه‌ای خود هم از این دو موضوع آزار دیده بود یا نه می‌پرسیم.


شیوا امینی با یادآوری روزهای حضورش در تیم ملی فوتسال زنان ایران می‌گوید: «آن زمان که در ایران به‌صورت حرفه‌ای فوتبال بازی می‌کردم، یک اتفاقاتی برایم خیلی عجیب بود. برای من سخت بود که تمرکزم را از روی فوتبال، باید متوجه دک کردن مردهای فدراسیون و پیشنها‌دهای‌شان بگذارم.»


او برخی آزارهایی که متوجه بازیکنان بود را این‌گونه یادآوری می‌کند: «من به‌خاطر مطالبه‌گری‌هایم باید هرازگاهی به کمیته انضباطی می‌رفتم. خیلی راحت از رییس کمیته انضباطی پیشنهاد می‌گرفتم. به سادگی می‌گفت تو بیا با من باش، مشکلاتت را حل می‌کنم.»


شیوا امینی می‌گوید همین دست آزارها را در دوران حضورش در تیم ملی فوتسال زنان ایران از سوی «مهدی تاج» نیز دیده بود: «ما تیم اصفهان بودیم و تیم دچار مشکلات مالی شد. با یکی از بچه‌های تیم تصمیم گرفتیم به دیدار مهدی تاج برویم. او آن زمان نایب‌رییس فدراسیون فوتبال بود. به او گفتیم تو خودت اصفهانی هستی، اسپانسر ما جا زده و تیم ما که در صدر جدول است، در آستانه انحلال است. اول اینکه من آن روز فهمیدم او هیچ اطلاعاتی از فوتبال ندارد. دوم اینکه آن روز با من و یک دختر دیگر از هر دری حرف زد جز از فوتبال. عامیانه‌اش را بگویم که با ما لاس می‌زد، اما جوابی به درخواست ما نمی‌داد. من حتی نمی‌توانم در مورد این مشکلاتم با آدم‌های اینجا حرف بزنم. چون باورشان نمی‌شود. چیزی که من فهمیدم این بود که تمام مشکل ایران برای زنان آزار است.»


 رای دادن و دیدار با احمدی‌نژاد اجباری بود

شیوا امینی برخی از رفتارهای مدیران فدراسیون فوتبال را نمونه‌ای روشن از آزار بازیکنان فوتبال زن در ایران می‌داند. او برخی خاطراتش از حضور در اردوهای ملی را یادآوری می‌کند و می‌گوید: «من یک بار به علی کفاشیان گفتم شما که به بازیکنان تیم فوتسال مردان شش میلیون تومان پول می‌دهید، لااقل به ما هم نفری یک میلیون تومان پول بده بتوانیم برای خانواده‌مان سوغاتی بخریم. برگشت با یک خنده آزاردهنده‌ای گفت شما دخترها اصلا بلد هستید یک میلیون تومان پول را خرج کنید؟ اگر این اسمش آزار و توهین نیست، پس چیست؟»


او سیاست‌زدگی در فوتبال ایران را در سال‌های حضورش در تیم ملی فوتسال زنان ایران تجربه کرده است. وقتی از او در مورد چرایی تمرکزش روی موضوع سیاست در ورزش می‌پرسیم، می‌گوید: «بگذارید من به تجربه خودم اشاره کنم. سال ۱۳۸۸ ما در اردوی تیم ملی فوتسال بودیم. حتما یادتان هست که جوی به راه افتاد که همه در مورد انتخابات صحبت می‌کردند. من از زمانی که فهمیدم نمی‌توانم به‌عنوان دختر در مملکتم کاری کنم، علاقه‌ای هم به رای دادن در نظام جمهوری اسلامی نداشتم. ۲۷ سال در ایران زندگی کردم و رای ندادم. سال ۱۳۸۸ فدراسیون یک ون به اردوی ما فرستاد و گفتند باید سوار شوید و بروید و رای بدهید؛ دیدم هیچ راهی ندارم. پس خودم را به دل درد زدم و گفتم آپاندیسم درد می‌کند. جیغ و داد و فریاد زدم و مرا بردند بیمارستان. اگر اینجا در اروپا برای کسی تعریف کنید که بازیکن را به زور سوار اتوبوس می‌کنند و برای رای دادن می‌برند، باور نمی‌کنند.»


او به دیدارهای اجباری‌شان با «محمود احمدی‌نژاد»، رییس‌جمهوری وقت اشاره می‌کند و می‌گوید بازیکنان مجبور بودند که با او دیدار کنند: «خیلی خوب یادم می‌آید که قبل از بازی‌های غرب آسیا در اردن ما را به دیدار محمود احمدی‌نژاد بردند. در همان اردو، محمود احمدی‌نژاد به بازیکنان تیم گفت اگر در مسابقات غرب آسیا قهرمان شوید، هفتاد سکه از طرف من پاداش دارید. ما رفتیم، قهرمان شدیم، اگر شما رنگ سکه‌ها را دیدید، ما هم دیدیم. ما آنجا فهمیدیم که ورزشکار، به‌خصوص ورزشکار زن در ایران، فقط ابزار است.»


شیوا امینی معتقد است که نمی‌توان در ایران ورزشکار بود و ادعا کرد که سیاسی نیست: «من می‌گویم وقتی در کشوری دنیا می‌آیی که همان ساعت اول در گوشت اذان می‌گویند، وقتی به اجبار مسلمان می‌شوی، سیاسی شده‌ای. من وقتی می‌گویم دیگر سیاسی نیستم که رییس فدراسیون فوتبال کشورم سپاهی نباشد. وقتی که علی دایی خانه‌نشین نشود و علی کریمی مهاجرت نکند. وقتی خانم شهناز یاری یکی از بهترین و فنی‌ترین مربیان فوتبال ایران مجبور نباشد در عراق مربیگری کند.»


 تا وقتی جمهوری اسلامی خرج می‌کند، کار ما سخت است

شیوا امینی در سال‌های اخیر، بارها برای نشان دادن نفوذ و رسوخ سیاست‌ها و ایدئولوژی‌های جمهوری اسلامی به بدنه ورزش ایران، تلاش کرده است. تلاش‌هایی که گاهی در مجامع بین‌المللی به نتیجه نرسیده‌اند.


از او در مورد بزرگ‌ترین چالش و جدی‌ترین موانع برای رسیدن صدای‌شان به گوش نهادهای بین‌المللی می‌پرسیم. او به صراحت می‌گوید که جمهوری اسلامی برای پیشبرد اهداف خود، در خارج از کشور هزینه می‌کند: «بزرگ‌ترین مشکل ما همیشه لابی‌های جمهوری اسلامی بودند. یک چیز هست که می‌دانیم و آن این که جمهوری اسلامی با پول دهن همه را بسته است. من نمی‌خواهم اسم ببرم، ولی می‌دانیم جمهوری اسلامی با پول مردم ایران علیه مردم ایران این لابی‌ها را انجام می‌دهد. چیزی که من شنیدم، این است که مبلغ یک میلیون یورو در میان نیست و آن قدر این ارقام زیاد است که دست و پای همه می‌‌لرزد. تا وقتی جمهوری اسلامی خرج می‌کند و تا وقتی این طرف مدیرانش دست و پای‌شان می‌لرزد، کار ما سخت است.»

ایران وایر