و کاربرد آن در دیگر زبانها
ترانه غزال (ویدئو)
گلاره جمشیدی
چندی پیش در محل کار، ایمیلی حاوی پیشنهاد قیمتی از یک شرکت فروشنده ماشینآلات از کشور لیتوانی دریافت کردم و لوگوی این شرکت توجهم را جلب کرد: تصویری از یک غزال زیبا که روی آن نوشته شده بود: Gazale. پس «غزال» به زبان لیتوانی هم میشود «غزال»!
در دیکشنری انگلیسی و فرانسه نگاه کردم و دیدم بله، در این دو زبان هم این کلمه موجود است: gazelle! این کلمه در اصل واژهای است فارسی که به گویش پهلوی به صورت «کژال» استفاده میشده، آنچنان که کماکان در زبان کُردی با همین تلفظ و نیز به صورت «خزاله» به کار میرود و غزال در اصل معرب کژال است (غزال حیوان بومی ایران است). این واژه از فارسی به زبان عربی و سپس فرانسه میانه - که بین سالهای 1340 تا 1611 صحبت میشده است- وارد شد و اوایل قرن 17 از فرانسه به انگلیسی راه یافته و پس از آن به سایر زبانها از جمله زبان کشورهای لیتوانی، ترکی، ایتالیایی و... با تلفظهای گوناگون نفوذ کرده است. در تمام این زبانها هم علاوه بر معنای خاص خود (بز کوهی، آهوی کوهی) نامی زنانه است و اشاره به زن چشمدرشت دارد؛ همچنان که در ادبیات عرب و فارسی استعارهای است از معشوق زیبا. زبانشناسان معتقدند واژه «غزل» نیز از همین واژه برآمده است.
نقل شده است «خلیفه عبدالملک بن مروان» - پنجمین خلیفه اموی (705- 646 م) - غزالی را که به بند کشیده بود، به دلیل شباهت آن به محبوبش رها ساخته و برایش سروده (البته به عربی که ترجمه انگلیسی آن موجود است):
O likeness of Layla, never fear!
For I am your friend, today, O wild deer!
Then I say, after freeing her from her fetters:
You are free for the sake of Layla, for ever
ای شبیه لیلا، هیچ نترس!
من حالا دوست تو هستم،ای غزال وحشی!
آنگاه، پس از رها کردنش از پایبندها به او میگویم:
تو محض خاطر لیلاست که آزادی، برای همیشه!
جالب است که این نام روی رزم ناوهای سبک نیروی دریایی پادشاهی آلمان، نوعی خودروهای گشتزنی در زیمبابوه، نوعی هلیکوپتر طراحیشده در فرانسه، نام یک عملیات تهاجمی در اسراییل، درهای در اورشلیم، خودرو ملی عربستان و بسیاری موارد دیگر نهاده شده است. دنیای تکنولوژی هم از این نام بهره خود را برده و یک مرورگر، یک سیستم مدیریت منبع باز و مواردی دیگر را با این واژه نامگذاری کرده است. همچنین استفادههای جالب دیگری هم دارد، از جمله نام کلوب فوتبالی در کشور چاد! لرد بایرون، رنه ماریا ریلکه و... اشعار زیبایی برای غزال و به همین نام سرودهاند. استفاده آن در ادبیات فارسی که بر همگان آشکار است؛ آنچنان که سعدی بزرگ، نیک میفرماید:
غزال اگر به کمند اوفتد عجب نبوَد
عجب فتادن مرد است در کمند غزال!
و نیز:
عاقبت سر به بیابان بنهد چون سعدی
هر که در سر هوس چون تو غزالی دارد...
ویگن ترانه غزال
ترانه غزال
شاعر : نوذر پرنگ , آهنگ ساز : عطاالله خرم , خواننده : ویگن
چون آن آهوی صحرایُم ، که سرگردون و تنهایُم
نمی گیره کسی دستُم ، نمی بنده کسی پایُم
می خوام کوله بارَ مو ، یادگارَمو ، روی مادیون بذارُم
توی یه شب سیاه ، پشت به خیمه ها ، سر به بیابون بذارُم
که دم سازی کُنُم پیدا ، گل نازی کُنُم پیدا
برم گرد جهون گردُم ، هم آوازی کُنُم پیدا
تا کی اسب هِی کنم ؟ راهی طی کنم ؟ توی دره ها بخوابُم
پیِ گله ای بِرُم ، شیری بخورُم ، پیش بره ها بخوابُم
می خوام راه سفر گیرُم ، ره کوه و کمر گیرُم
بِشُم مرغ سپید بالی ، دل از این لونه بر گیرُم
ُ می خوام کوله بارَ مو ، یادگارَمو ، روی مادیون بذارُم
توی یه شب سیاه ، پشت به خیمه ها ، سر به بیابون بذارُم
چون آن آهوی صحرایُم ، که سرگردون و تنهایُم
نمی گیره کسی دستُم ، نمی بنده کسی پایُم
می خوام کوله بارَ مو ، یادگارَمو ، روی مادیون بذارُم
توی یه شب سیاه ، پشت به خیمه ها ، سر به بیابون بذارُم
که دم سازی کُنُم پیدا ، گل نازی کُنُم پیدا
برم گرد جهون گردُم ، هم آوازی کُنُم پیدا
تا کی اسب هِی کنم ؟ راهی طی کنم ؟ توی دره ها بخوابُم
پیِ گله ای بِرُم ، شیری بخورُم ، پیش بره ها بخوابُم