خرج كه از كيسه ملت بود
شما را به خدا هر كاري ميكنيد، قبلش دو دو تا چهار تا كنيد ببينيد روي دست ملت چه هزينهاي ميگذاريد. الحمدلله هزينهاش را خودتان كه نميپردازد. يك چيزي ميگوييد، يك كاري ميكنيد، سنگي در چاه مياندازيد، هزينهاش را مردم بيچاره بايد بدهند.
يكدفعه نميدانم چه شد، عصباني شدند، رگ گردن باد كردند، خون جلوي چشمشان آمد، غيرتي شدند، دندان به هم فشردند، دستهايشان را مشت كردند و رفتند جلوي سفارت انگليس و با دعوا و شعار و داد و بيداد از در و ديوار بالا رفتند و عكس ملكه را پاره كردند و خط و نشان كشيدند و در و پنجره شكستند و... بعد چه شد؟
آن اتفاق خيرش كجا بود؟ لطفش كجا بود؟ بعدا كه معلوم شد رهبري هم با آن مخالفند و به صراحت گفتند كه از اين جور كارها حمايت نميكنند. تاييدشان هم نكردند. از علما و مراجع هم كسي تاييد نكرد. چهار سال گذشت و امروز سفارت انگليس باز شد و روابط سفارتخانهاي از سر گرفته شد. اما يكي به ما بگويد كه چهار سال پيش اين عمل بيفايده و پرهزينه را چه كسي و كساني باعث شدند؟ يك هزينه هنگفت روي دست ملت گذاشتند، دولت را هم به دردسر انداختند، زبان ديپلماسي دولت را هم كوتاه كردند كه تهش چه شود؟
الان مثلا چه اتفاقي افتاد كه قبلا نميافتاد. كلي مردم كه بچههايشان انگليس بودند، يا پزشكي و فرهنگي و كاري با آن مملكت مراوده داشتند به زحمت و دردسر فراوان افتادند. به لحاظ سياسي وجهه سياسي كشور خدشهدار شد. انقلابيها و مومنين از آن تبري جستند. به لحاظ شرعي جوابش را چه كسي ميدهد؟ جواب قانونياش را چه كسي ميدهد؟ اين مردمي كه متضرر شدند و بعضيهايشان از شدت گرفتاري به خاك سياه نشستند جلوي چه كسي را ميتوانند بگيرند و به چه كسي بايد معترض شوند. حتي دكتر احمدينژاد و وزارت خارجهاش نيز اعلام برائت كردند و اين كار را تاييد نكردند.
يكدفعه نميدانم چه شد، عصباني شدند، رگ گردن باد كردند، خون جلوي چشمشان آمد، غيرتي شدند، دندان به هم فشردند، دستهايشان را مشت كردند و رفتند جلوي سفارت انگليس و با دعوا و شعار و داد و بيداد از در و ديوار بالا رفتند و عكس ملكه را پاره كردند و خط و نشان كشيدند و در و پنجره شكستند و... بعد چه شد؟
آن اتفاق خيرش كجا بود؟ لطفش كجا بود؟ بعدا كه معلوم شد رهبري هم با آن مخالفند و به صراحت گفتند كه از اين جور كارها حمايت نميكنند. تاييدشان هم نكردند. از علما و مراجع هم كسي تاييد نكرد. چهار سال گذشت و امروز سفارت انگليس باز شد و روابط سفارتخانهاي از سر گرفته شد. اما يكي به ما بگويد كه چهار سال پيش اين عمل بيفايده و پرهزينه را چه كسي و كساني باعث شدند؟ يك هزينه هنگفت روي دست ملت گذاشتند، دولت را هم به دردسر انداختند، زبان ديپلماسي دولت را هم كوتاه كردند كه تهش چه شود؟
الان مثلا چه اتفاقي افتاد كه قبلا نميافتاد. كلي مردم كه بچههايشان انگليس بودند، يا پزشكي و فرهنگي و كاري با آن مملكت مراوده داشتند به زحمت و دردسر فراوان افتادند. به لحاظ سياسي وجهه سياسي كشور خدشهدار شد. انقلابيها و مومنين از آن تبري جستند. به لحاظ شرعي جوابش را چه كسي ميدهد؟ جواب قانونياش را چه كسي ميدهد؟ اين مردمي كه متضرر شدند و بعضيهايشان از شدت گرفتاري به خاك سياه نشستند جلوي چه كسي را ميتوانند بگيرند و به چه كسي بايد معترض شوند. حتي دكتر احمدينژاد و وزارت خارجهاش نيز اعلام برائت كردند و اين كار را تاييد نكردند.
پس اينها از چه كسي دستور گرفتند؟ با چه كسي هماهنگ كردند؟ از چه كسي اجازه گرفتند؟ از چه كسي كسب تكليف كردند؟ يعني حركت خودجوش تا اين حد كه در سال سي و دوم استقرار جمهوري اسلامي يكسري نيروي خودسر بريزند جلوي سفارت و كسي هم به آنها نگويد بالاي چشمتان ابروست؟ حال گيرم بحث سفارت امريكا با آن فرق ميكند، قصههايشان شبيه به هم نيست. بالاخره اگر فردا چهار تا خودسر ديگر احساس وظيفه كنند و به سفارتخانهاي حمله كنند چه؟
هزينه ريالي اين تعطيلي و بازگشايي سفارت انگليس را كسي هست كه به ما بگويد چقدر است؟ بالاخره اين پولي است كه از كف ملت رفته، ما حق داريم بدانيم چقدر بوده است؟ بالاخره ما حق داريم بدانيم دراين عمليات محيرالعقول چقدر غرامت پرداخت كردهايم و چقدر تاوان ندانمكاري دادهايم؟ حتي اگر اين دنيا كسي با اشغالكنندگان عصباني و غيرتي سفارت كاري نداشته باشد و بازخواستشان نكند، فرداي قيامت، حساب و كتابي هست و لابد يكي هست كه بپرسد «چرا اين كار را كرديد؟ و به چه چيزي ميخواستيد برسيد؟»
اين دنيا كه به كام شماست و كسي سين جيمتان نميكند، لااقل براي فرداي قيامت جوابي در آستين تدارك ببينيد كه حق ٧٠ ميليون بر ذمه شماست. حالا سفارت باز شده، انگار كه نه خاني آمده و نه خاني رفته. انگارنهانگار كه عكسي پاره شده، شعاري داده شده، دري شكسته و هزينهاي روي دست ملت گذاشته شده. هيچ سفارتخانهاي تا ابد بسته نميماند. بالاخره دنيا در حال تغيير است و هيچ بعيد نيست همين انقلابيها و عصبانيهاي امروز فردا مدافع ديپلماسي شوند و دم از رفق و مدارا بزنند. عيبي ندارد. كسي قرار نيست كه دايم بر يك منهاج بماند. مگر خيلي از اشغالكنندههاي لانه جاسوسي امروز تغيير عقيده ندادهاند و يك جور ديگر حرف نميزنند. ابراهيم اصغرزاده ديدم در توييترش به كاسترو تبريك گفته بود كه سفارت امريكا را باز كرده.
هيچ بعيد نيست اشغالكنندهها سفارت انگليس هم فردا تغيير عقيده و روش بدهند و به ديگران تبريك بگويند. بالاخره آدمها سفر ميكنند، كتاب ميخوانند، پير ميشوند، پخته ميشوند، حساب دنيا دستشان ميآيد، بر كار و بار سياست واقف ميشوند و... خيلي چيزها محتمل است. چپها راست ميشوند، راستها چپ ميشوند. راديكالها محافظهكار ميشوند، محافظهكاران خلق و خوي انقلابي پيدا ميكنند. سوسياليستها ليبرال ميشوند، متدينيني اهل اباحه ميشوند و... هر كس آزاد است تغيير روش و منش بدهد و هرچه و هر كه خواست بشود. اما زنده و مردهاش به يك سوال بايد جواب بدهد: چقدر هزينه روي دست مردم بيگناه و از همهجا بيخبر گذاشت؟
هر كس مختار است در راه عقيدهاش هرچه خواست هزينه بدهد. حتي استبعادي ندارد كه از جان مايه بگذارد، اما از كيسه ديگري مايه گذاشتن رسم جوانمردان و آدم حسابيها نيست. خرج كه از كيسه مهمان بود/ حاتم طاعي شدن آسان بود. انقلابي شدن هم آسان است. شعار دادن هم. خرجش را ملت بيچاره بدهند، پُز انقلابي و راديكالياش را ما. اين همان چيزي است كه حقالناس است و اين دنيا و آن دنيا پدر صاحب بچه آدم را درميآورد. خرج كه از كيسه ملت بود، بريزيم يك سفارت ديگر را هم ببنديم...
اتفاق بد اين است وگرنه همه جاي دنيا جوانان پرشور سر نترس دارند كه خودجوش و انقلابي جلوي امپرياليسم را بگيرند. منتها هزينهاش را هم خودشان ميدهند نه مردمان گرفتار.
بعدالتحرير
در خباثت و رذالت بريطانياي كبير شكي نيست. لااقل تجربه صدساله ما حكم ميكند كه شك نكنيم. در همين قصه تحريمها هم انگليسيها كم آزارمان ندادند و اذيتمان نكردند. هر كجا افسانه غمگستري است، پاي انگليس هم در ميان است. فال بد و حال بد ما هم بيارتباط با آن جزيره مه گرفته نيست. حتما عقل حكم ميكند در برابر اين پير مرموز مكار بيگدار به آب نزنيم و مجبور به پرداخت غرامت نشويم. حتما بايد با آنها مبارزه كنيم اما هر كاري راهي دارد و هر مبارزهاي قانوني...
سيد علي ميرفتاح، روزنامه اعتماد