فیلیپ هاموند، وزیر امور خارجه انگلستان در تهران
فارس: روز پنجشنبه بود که ابتدا یک رسانه قطری در خبری اختصاصی و غیرمنتظره اعلام کرد فیلیپ هاموند وزیر خارجه انگلستان روز یکشنبه به تهران میرود تا سفارت این کشور را که از سال ۲۰۱۱ در پی موج ضدانگلیسی و اعتراضات در ایران، بسته شده بود، بازگشایی کند.
آنطور که العربی قطر نوشته بود، این تصمیم از مدتی قبل اتخاذ شده و چندین کشور از جمله ایران از آن اطلاع داشتهاند، اما قرار بر این بوده است که خبر بازگشایی سفارت تنها یک روز پیش از سفر هاموند به ایران منتشر شود؛ احتمالا برای جلوگیری از شکلگیری اعتراضات.
فارغ از اینکه دلیل خودداری از اعلام رسمی این تصمیم چه بود، مسئلهای که نمود بیشتری دارد، عجله لندن برای بازگشایی سفارت در تهران بود.
با حصول توافق هستهای، به ناگاه لندن به بازگشایی سفارت بدون آنکه این مشکلات برطرف شود، رضایت داد. انگلیس بدون دریافت غرامت نقد، بدون تعمیر و جایگزین کردن تجهیزات سفارت و پیش از اعلام حل اختلاف نظر در مورد ویزا، تصمیم گرفت سفارت خود را در تهران بازگشایی کند.
اما چرا انگلیس اینطور دستپاچه و با عجله به تهران بازگشت؟ اولین دلیل شاید همان مسئلهای باشد که رسانههای انگلیسی هم به آن اشاره کردهاند؛ سهمخواهی اقتصادی از بازار ۸۰ میلیونی ایران.
گاردین هم به این نکته اشاره کرده و نوشته است که لندن احساس کرد در رقابت برای کسب سهم از بازار ایران، در حال عقب افتادن از رقبای اروپایی خود است.
به نظر میرسد آنچه بیش از هر چیز لندن را به بازگشایی سریع سفارت در تهران ترغیب کرد، نزدیک بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان باشد که اندیشکدهها و تحلیلگران غربی حساب ویژهای روی آن باز کردهاند. اجرای موفق توافق هستهای و بهبود وضعیت اقتصادی از دید آنها به تقویت قدرت جریانهای همسو و تغییر در سیاستهای ایران در میانمدت منجر میشود.
بازگشایی سفارت علاوه بر این، همانطور که آنلی هم به آن اشاره میکند، امکان دسترسی به اطلاعات بیشتر را نیز فراهم میکند.
کدی که اظهارات هاموند هم تأکیدی است بر آن، جایی که به نمایندگان پارلمان انگلیس میگوید: «وظیفه ما این است که اطمینان حاصل کنیم که با اجرای این توافق، ما دست کسانی را که در ایران اکثریتی را نمایندگی میکنند که میخواهند ایران به نحوی مسئولانهتر با جهان تعامل کند، تقویت کنیم.»
او در بخش دیگری از اظهاراتش گفت: «اگر در ۱۰ یا ۲۰ سال آینده، ما باز هم اینجا بنشینیم و در مورد حرکت ایران به سمت بمب صحبت کنیم، آنوقت یعنی ما در استفاده از فرصتهایی که این توافق ایجاد میکند، ناکام ماندهایم. فکر میکنم که باید امیدوار باشیم. ما باید در تلاش برای اطمینان از اینکه ایران را به جامعه بینالمللی بازمیگردانیم و دست میانهروها را در ایران تقویت میکنیم و به "نتایجی مثبت" برای منطقه و جهان میرسیم، وارد (اجرای توافق) شویم.»
از همین روست که شاید بتوان بازگشایی سفارت در تهران و علاوه بر این سفرهای مداوم مقامات غربی به تهران را از جهاتی با اقداماتی چون راهاندازی بخش فارسی شبکه بیبیسی اندکی پیش از انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸ مقایسه کرد و آن را دل یک پروژه بزرگتر، پیش از انتخابات امسال تحلیل کرد؛ پروژه پیشبرد اصلاحات نرم از درون.