به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



پنجشنبه، اردیبهشت ۳۰، ۱۳۹۵

ضربه ی جهل با تیشه

سخن هفته 
سردار اسعد بختیاری
(رهبر بزرگ انقلاب مشروطیت و از مفاخر ملی ایران)

آتش زهدِ ریا خرمن دین خواهد سوخت
حافظ این خرقهٔ پشمینه بینداز و برو
ضربه ی جهل با تیشه  
پیکره ای را که امام جمعه ی نادانِ شهر جونقان «مجسمه ظلم» لقب داده است، تندیس علیقلی خان بختیاری، سردار اسعد و فاتح تهران در عصر مشروطه است.
البته، این نگون بخت بی خرد طوطی‌وار چیزی را بر زبان آورده است که گرداننگان دستگاه آخوندی ازهمان بدو «دوران طلائی امام» تا کنون در سینه ی کینه توز خود داشته‌اند و اکنون نیز دارند.
آخر، نه اینست که سردار اسعد بختیاری با فتح تهران در روز جمعه ۲۵ تیرماه ۱۲۸۸ بساط شیخ فضل الله نوری ومحمد علیشاه مستبد را برهم زد؛ که شاه به سفارت روس پناه برد و شیخ روز شنبه ۹ مردادماه ۱۲۸۸ در میدان توپخانه به دار کشیده شد!
که آیت الله خمینی در رابطه با شیخ گفت: ''جرم شیخ فضل الله بیچاره چه بود؟ جرم شیخ فضل الله این بود که قانون باید اسلامی باشد. جرم شیخ فضل الله این بود که احکام قصاص غیر انسانی نیست، انسانی است. او را دار زدند و از بین بردند و شما حالا به او بد گویی می کنید.''
تندیس"سردار اسعد بختیاری" در چهارمحال و بختیاری مرمت و بازسازی شد. (خبرگزاری تسنیم) 
خصومت آخوندها با مشروطیت ایران تازگی ندارد. دشمنی ذاتیِ تفکر سیاسی آیت الله خمینی و پرورده های او، امثال سید علی خامنه ای و علی اکبر رفسنجانی با مظاهر مشروطیت نیز بر کسی پوشیده نیست و با تخریب تندیس سردار اسعد شروع نشده است. 

آنچه تازگی دارد سبعیتی است که حکام جمهوری اسلامی و ایضاً دلباختگان دوران طلائی امام در دشمنی و مقابله با این مظاهر و بالاخص با والاترین سمبل آزادی و استقلال ایران یعنی مصدق بزرگ از خود نشان می دهند.
سی و هشت سال است که آخوند ها با استفاده از همه امکانات تبلیغاتی و دیگر ترفندهای خود، به منظور تخطئه ی رهبر نهضت ملی دست و پا می زنند. تلاشهای بیهوده ای که هردفعه نتیجه ای معکوس ببار آورده است!
هرچند «محتسب» درِ قلعه احمد آباد را برروی مردم حقشناس این مملکت بسته، اما برای فرونشاندن آتش مهرِ همین مردم حقشناس که نسبت به مصدق در اعماق قلبشان آشیانه دارد، مطلقاً درمانده است.
درنده خوئی روز افزون گردانندگان فاسد دستگاه آخوندی درمقابله با مشروطیت و مظاهرش، در حقیقت نشانه ی وحشتی است که این‌ها از برچیده شدن محتوم بساط ولایت خود دارند. و باز در حقیقت، ذکر نام والای مصدق و مهمتر از آن، تصور افتادنِ ملت به راه او است که همه روزه «محتسب» را گرفتار ترس و واهمه می کند.
اگرچه تندیس سردار اسعد با تیشه اوباشِ مزدورِ حکام ویران شد اما یادگارِ کوه پیکر اوست که همچنان برجا خواهد ماند.
پ. واله 
۲۸ اردی‌بهشت ۱۳۹۵

برگرفته از: نشریۀ اینترنتی نهضت مقاومت ملی ایران / N A M I R