غول گرانی و سیل
جهان عجیبی شده است. آب و هوا سر ناسازگاری گذاشته است. دنیا شاهد سیاستمداران دیوانهای مانند ترامپ شده است. جهان امروز، چیزی شبیه بازیهای رایانهای است. غولها بعد از هر مرحله از زندگی منتظر شما نشستهاند.
تحریم، گرانی، زلزله، سیل و ... در این شرایط که همه چیز علیه ماست چه باید کرد؟
آیا باید اجازه داد، غولها ما را بخورند؟ باید اجازه داد سیل ما را ببرد یا زلزله خانهمان را خراب کند؟
نه، باید قوی بود. باید با قدرت پا به این مرحله از زندگی گذاشت. در شرایط عادی، باید عادی زندگی کرد اما در زمانی که با بحران روبرو هستید، باید ویژه زندگی کنید.
مردم خوزستان را ببیند. به صحنه آمدند، سیل بندها را تقویت کردند تا زندگیشان را آب نبرد. آنها میتوانستند به سرشان بزنند، فرار کنند و از بلندیهای شهر، جولان سیل را ببیند.
وقتی سیل پشت دیوار شهر است، باید قوی بود، گونی به پشت انداخت، تا راه آب افسار بریده را بست. سیل و مشکلات، عاشق آدمهای شکست خورده هستند. آنهایی که خود را بازنده میدانند و باور نمیکنند که میتوانند مچ مشکلات را خم کنند.
باید برای رسیدن به مراحل بازی دنیا، از روی تمام غولها عبور کنیم. چارهای نیست. غولها بیدار شدهاند. باید در هرلحظه خود را آماده برخورد با یکی از آنها کنیم.
الان در بسیاری از شهرهای سیل زده، آب رفته است و گِل مانده است. میشود گِلها را نگاه کرد، غصه خورد و در چادر زندگی کرد تا بالاخره کسی پیدا شود، بیلی بیاورد و زندگی ما را نجات دهد.
میشود اما بیل به دست گرفت و به جنگ گِلها رفت و خانهها را دوباره ساخت. کاری که الان بسیاری از اهالی لرستان، گلستان و خوزستان در حال انجام آن هستند.
گرانی، تقریبا همه را از نفس انداخته است. اگر همه دنبال سود باشیم، اگر همه به فکر منافع خود باشیم، گرانی لبخند شیطانی به ما میزند و از شرایط لذت میبرد. در عوض اگر درکنار هم باشیم وهوای همدیگر را داشته باشیم، بالاخره مشت قدرتمند دلار و طلا را میخوابانیم.
اگر انصاف داشته باشیم، اگر هوای اهالی شهرمان را داشته باشیم، حالمان خوب میشود. گرانی، و سیل فرقی با هم ندارند. هر دو خانوادهها را نابود میکند. در سیل مردم به داد هم میرسند اما در گرانی ...
در جنگ با غولها باید کنار هم بود. هیچ کس به تنهایی از بس این همه غول بر نیامده.
مصطفی داننده / عصر ایران