کشتیهای چینی به غارت دریاهای دور از سواحل خود مشغولند. کارخانههای شناور صید ماهی به سود این کشور و به ضرر دنیا مشغول فعالیت هستند. کشتیهای بزرگ چینی عامل بیکاری حاشیهنشینان دریا در ایران و جهان هستند.
خبر صید بیرویه کشتیهای مدرن چینی در جنوب ایران به سال گذشته برمیگردد. با وجود لغو مجوز صید آنها توسط مقامات ایرانی، همچنان از منابع مختلف خبر حضور کشتیهای چینی و کاهش چشمگیر ماهی در ابهای جنوب ایران به گوش میرسد. درتازه ترین اظهار نظر، رئیس سازمان شیلات ایران صدور هرگونه مجوز صید برای کشتیهای خارجی از سوی این سازمان را تکذیب کرده است. فرمانده نیروی دریایی سپاه نیز از لغو مجوز کشتیهای خارجی و دستگیری متخلفین خبر داده است. فارغ از مساله مجوز، حضور گسترده این کشتیها در آبهای ایران و صید بیرویه و نامنطبق با صید پایدار مشکلات فراوانی را به دنبال دارد.
به طورکلی وقتی سرعت و حجم صید بالاتر از سرعت جایگزینی و بازیابی آبزیان باشد باعث کاهش میزان أبزیان می شود ومطابق اصول بهره برداری پایدار نیست . همچنین زمانیکه از روشهای مخرب برای محیط زیست مانند ترال کف يا همان كفروب استفاده شود، بسیاری از گونههای با ارزش و در خطر نیز صید میشوند و یا گونههایی که برای فروش مفید نیستند ولی برای اکوسیستم دریا بسیار مهم و با ارزش هستند از بین میروند. در این روش گونههای در خطر و محافظت شده در جنوب ايران مانند لاکپشتها نيز در خطر صید قرار میگیرند.
ترال کف که روش مورد استفاده چینیها میباشد باعث مشکلات مختلفی میشود که تخریب اکوسیستم دریایی مانند تخریب مرجانها در جنوب ایران ، مشکلات معیشتی و اقتصادی برای جمعیت بومی و فرابومی برخی از جمله آنهاست. سود کوتاه مدت اقتصادی در مقایسه با از دست رفتن سرمایه ملی در بلندمدت قابل توجه و توجیهناپذیر است.
آیا چینی ها در آبهای دور فقط به سراغ ایران رفتهاند؟ اساسا چینیها چه هدفی را دنبال میکنند؟
چینی ها سابقهای طولانی درحضور در مناطق دور دریایی و خالی کردن دریا از ماهی دارند. چین بزرگترین تولیدکننده و صادر کننده ماهی در دنیاست. بعد از کاهش چشمگیر حجم ماهی درمناطق ساحلی و آبهای نزدیک چین به علت صید بیرویه وهمچنین با پیشرفت صنعت صید این کشور به صید در آبهای دور روی آورد. میتوان به حضور کشتیهای عظیم صید چینی در شمال اقیانوس ارام، سواحل امریکای جنوبی و یا حضور گسترده انها در افریقای غربی وبخشهایی از آسیا اشاره نمود.
در سال ۱۹۵۰ حدود ۱۳۸ کیلوگرم در هر بار صید از محبوبترین ماهیها از دریای زرد که در زبان محاورهای چینی به دریای خالی شهرت یافته، به دست میآمد. در سال ۲۰۰۰ این میزان به ۵ کیلوگرم در هر صید رسید. بعد از کاهش چشمگیر آبزیان در آبهای نزدیک چین، این کشور برای ماهیگیری درآبهای خود قوانین سختی وضع کرد ازقوانین مربوط به میزان صید مجاز گرفته تا روشهای صید، ولی در عوض کشتیهای خود را به دریاهای آزاد خارج از منطقه خود اعزام کرد تا عملا از سرمایه بشریت بهرهبرداری کند.
چین در سالهای اخیر رشد اقتصادی چشمگیری داشته و دومین مقام اقتصادی دنیا است. این کشور در اواخر قرن بیستم تبدیل به بازیگر بسیار مهم در صنعت صید شد و در این زمینه مقام اول را دارد. فقط در سال ۲۰۱۵ حدود ۲۱۰۰ کشتی صیادی در آبهای عمیق دور از چین در حال ماهیگیری بودند. در قرن بیست یکم تجهیرات و کشتیهای چینی بسیار مدرن شدند که میتوان انها را مانند کارخانههای شناور دانست. کشتیهای ترال کف با تجهیزات کامل فیله کردن و فریز کردن ماهی برای مصارف منطقهای و فرا منطقهای مانند کارخانههای عظیم شناور عمل میکنند.
عدم شفافیت و دسترسی به آمار و ارقام واطلاعات رسمی از عملکرد دریایی چین
در همه حوزه ها شفافیت در کارنامه رسمی چین کمیاب است. نمونه آخر آن نحوه ارایه آمار مربوط به همهگیری کرونا بود. اطلاعات مربوط به صید هم غیر شفاف است. مثلا اتحادیه اروپا دیتابیسی دارد که تمامی اطلاعات مربوط به ماهیگیری و قراردادهای مربوطه و میزان صید در دسترس است.
مطالعات مختلفی وجود دارد که نشان میدهد چین میزان صید داخلی را بیشتر و میزان صید در آبهای دور را کمتر از میزان واقعی گزارش میدهد.
چین بزرگترین تولید کننده ماهی و صادر کننده ماهی در دنیا است. آمار چین در این رابطه به طور سیستماتیک سانسور و فریز میشود و بیشتر قراردادهای مربوطه محرمانه است و یا حتی قرارداد کتبی وجود ندارند.
به خصوص اطلاعات مربوط به صید چینیها در مناطق انحصاری اقتصادی شفاف نیست. تا ۲۰۰ مایل دریایی از خط ساحلی هر کشور منطقه انحصاری اقتصادی محسوب می شود.
هر کشوری در این مناطق از حقوق حاکمیتی به منظور اکتشاف و بهرهبرداری برخوردار است. هر کشوری همچنین مسئول حفاظت از منابع منطقه و تنظیم قراردادهای ماهیگیری مربوط به کشتیهای خارجی است. آبها با فاصله ۲۰۰ مایل از خط ساحلی شامل قوانین بینالمللی می شوند. کنترل محدوده ماهیگیری توسط چینیها نیازمند نظارت مستمر و سختگیرانه است. در بسیاری موارد آنها محدوده مجاز صید و یا روش مجاز صید را نادیده می انگارند و از نبود کنترل کافی یا فقر منطقه استفاده نموده و زمانی مقامات مطلع می شوند که دیگر خيلي دير شده است.
ایران چه راهکاری برای نجات محیط زیست دریایی می تواند داشته باشد؟
با وجود اینکه چین حرف اول را در صید ماهی در أبهای دور میزند، فقط حدود یک درصد از تولید ناخالص ملی چین را شامل میشود و نقش مهمی در اقتصاد چین ندارد. ولی باعث آسیب زیاد به معیشت و زندگی ماهیگیران بومی می شود.همچنین اثرات جبرانناپذیر و غیر قابل برگشتی را بر روی محیط زیست و کاهش شمار آبزیان دارد دارد.
بطور مثال کشور سیرالئون یکی از فقیرترین کشورهای أفریقای غربی آسیب زیادی از حضور چینیها دیده است. با وجود صید ۶۰ تا ۱۰۰ تن در روز کمتر از ده درصد از سود فروش ماهی صید شده به دست این کشور میرسد. سود اندک مقطعی به هیچ وجه آسیب بلندمدت ملی را توجیه نمیکند.
کنترل سختگیرانه صدور مجوزها، جلوگیری از موازی کاری سازمانهای مربوطه، برخورد جدی و سختگیرانه با متخلفین و حمایت اجرایی از سوی دادگستری و قوه قضائیه ، آگاهیرسانی منطقهای و فرامنطقهای، میتواند باعث مدیریت این معضل شود.
حضور ناظران از سازمان محیط زیست برروی شناورهای بزرگ هنگام صیادی، پایش شمار ماهیان تجاری و غیرتجاری، آموزش صیادان و جوامع محلی، تغییر نگاه سازمانهای مسئول به بهرهبرداری پایدار، دسترسی سازمان محیط زیست به سامانه کنترل ترددها از دیگر ملزومات مدیریت این بحران می باشند.
عزم جهانی برای نجات محیط زیست دریایی از سوی همه کشورها میتواند، آینده تلخ در انتظار دریاهای جهان را متوقف و یا کند نماید.
دویچه وله
دویچه وله