غزل: مولانا جلال الدین
پيروزی از اتفاق خيزد!
غزل قابل تأملی از مولانا جلال الدین با خوانش پيرايه يغمايی:
2/1 پيروزی از اتفاق خيزد : اين مصراع يعنی مطلع غزل يکی از ابيات ليلی و مجنون نظامی گنجوی است که مولانا آن را تبديل به غزل کرده است .
2/3 : عناق از مصدر «عنق» به معنای در آغوش کشيدن
2/4: رواق، راووق و راوق به معنی تصفيه شدگی است و بيشتر در مورد شراب به کار می رود. مولانا خود می راوقی و می رواقی را به مکرر به کار می برد، از جمله:
چيزی ز ماست باقی، مردانه باش ساقی
در دِه می رواقی، زين مختصر چه آيد؟
2/5: مذاق ؛ چشيدن ،ذوق، حالتی روحانی برای درک امور معنوی
1/6 و 7: يار است نه چوب ؛ مضمون دو بيت اخير را مولانا از سنايی گرفته که می گويد:
چوب را بشکنی طراق کند
آن طراق از سر فراق کند
وسعدی يا از مولانا گرفته و يا مستقيماً از سنايی و به احتمال قوی از سنايی ؛ زيرا ميان سعدی و سنايی روابطی بسيار استوار وجود دارد :
بگذار تا بگريم چون ابر در بهاران
کز سنگ گريه آيد ، روز وداع ياران
غزل و توضيحات مربوط به آن برگرفته از غزليات شمس تبريز به کوشش و پژوهش و تفسير دکتر شفيعی کدکنی، جلد اول / شماره ی 257 است .
و اينک غزل :
پرکندگی از نفاق خیزد
پیروزی از اتفاق خیزد
تو ناز کنی و یار تو ناز
چون ناز دو شد، طلاق خیزد
ور زان که نیاز پیش آری،
صد وصلت و صد عناق خیزد
رو دردی ناز را بپالا
زیرا طرب از رواق خیزد
یار آن طلبد که ذوق یابد
زیرا طلب از مذاق خیزد
یاراست، نه چوب- مشکن او را
چون برشکنی طراق خیزد
این بانگ طراق چوب ما را
دانیم که از فراق خیزد