به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی
شنبه، فروردین ۲۴، ۱۳۹۲
سفر براي ديدن كميابترين گلهاي جهان
شادگان قطعهيي از بهشت
روستاي «شادگان» از جمله روستاهاي شهرستان باشت است كه در 45 كيلومتري اين شهرستان و 83 كيلومتري گچساران در حد فاصل جاده كهگيلويه- شيراز قرار گرفته است. اين روستا در منطقه كوهپايهيي، ميان كوههاي خامين و لار قرار گرفته و در فصل بهار از آب و هوايي بسيار مطبوع و دلپذير برخوردار است. «شادگان» يكي از كهنترين روستاهاي كهگيلويه و بويراحمد به شمار ميرود كه با توجه به آثار باقيمانده از خانههاي قديمي، قدمت زندگي در اين روستا افزون بر پنج قرن پيش تخمين زده شده است. «شادگان» با نام محلي «گورو» در حصار تابلوي فريبنده كوههاي زيباي «كل كارد، بردگاه و تاويل» و مناظر وحشي و بينظير «ده بالايي، دشت راك، كوشك، براچنگ، جوبال و بيرمين» با پوشش متراكم و فشرده درختان بلوط و فرش علفزارهايي همراه با گلهاي سرخفام لاله وحشي انسان را به شگفتي وا ميدارد. رودخانه فصلي رود باشتي در ضلع شرقي اين روستا به همراه آبشارهايي زيبا و منحصر به فرد از جمله آبشار «گله جني» با جغرافيايي خاص، پوشيده از درختان بلوط و علفزارهايي پر از سبزه و گلهاي بهاري و لالههاي وحشي قطعهيي از بهشت را به تصوير كشانده است. امامزادههاي «شادگان» با نام محلي «دو پير خفته» در ميان درختان بلوط و علفزارهاي پر از لالههاي وحشي در نزديكي آبشار «گله جني» با معماري ساده و گچي از ديگر جاذبههاي ديدني اين روستا به شمار ميرود. فصل بهار كه ميرسد «شادگان» به بهشتي زميني تبديل ميشود و اهالي اين روستا كه امروز در سراسر ايران و خارج از كشور زندگي ميكنند به زادگاه خود برگشته و دل به دامان طبيعت بكر و رويايي آن ميبندند. براساس تحقيقات تاريخي صورت گرفته مردمان اين روستا در زمانهاي دور به دلايل امنيتي و رفاهي در مكانهاي مختلفي از جمله «دهبالايي» و «گورو كهنه» زندگي ميكردند كه در سال 42 به مكان زيباي امروزي نقل مكان كرده و نام روستا را از «گورو» به معناي دشتي كه در كنار رودخانه است به «شادگان» تغيير دادند كه با توجه به شواهد موجود به نظر ميرسد اين نام به دليل شاد زندگي كردن ساكنان اين روستا انتخاب شده است. «شادگانيها» از طايفه بزرگ ايل «باوي» محسوب ميشوند كه اصالتا لر زبان بوده و از نژاد اصيل آريايي به شمار ميروند. آنها در طول تاريخ مردماني هميشه آرام، به دور از جنجال و حاشيه، آزاده، بسيار باهوش و زيرك بودهاند كه داستانهاي زيادي از زيركي و سياستمداري آنها در ميان مردم به يادگار مانده است. «شادگان» در سالهاي نه چندان دور به دليل شرايط آب و هوايي منحصر به فرد، قطب بزرگ صادرات ليموشيرين و انگور به استانهاي همجوار محسوب ميشد، وجود باغهاي بزرگ و زيباي مركبات، همچنين شاليزارهاي برنج، اين روستا را به منطقهيي استثنايي در زمينه توليد مركبات و برنج تبديل كرده بود. اگر چه «شادگانيها» به دلايلي ناگزير به مهاجرت شدند اما هيچگاه وطن و زادگاه خود را فراموش نكردند، آنها هيچگاه نتوانستند دل از اقتدار و زيبايي دلرباي كوههاي «خامين و لار، مناظر رويايي و بكر «ده بالايي، دشت راك، كوشك، براچنگ، جوبال و بيرمين»، تابلوهاي نقاشي «كل كارد، بردگاه و تاويل» و آبشار نقاشي شده و ساحر «گله جني» بكنند و بار ديگر به آغوش ديار سابق خود بازگشتند تا بار ديگر زندگي و آباداني را در زيباي ناشناخته ايران نفس بكشند.