به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، اردیبهشت ۰۸، ۱۳۹۲

افسانه خاکپور 
انتخوابات 
سیاست دلمرده
آرمانهای قلم خورده
ارواح قسم خورده
مورخین پژمرده
ملت کلک خورده
از صندوق صدقه
به صندوق رأی
رأ ی برای فرو رفتن به خواب 

خوش خواب، خوش بخواب
سراسیمه برو به پای انتخواب 
رأ ی بده بعدأ بخواب
کجاست انتهای خواب

آی آی 
رأی بقاپ از آ دم خواب
از مرده، از مریض افسرده
مهربزن به سجل متوفی
که طوفانی ش برده
دستبرد
دست درازی به کی برد
دست زدن با ساطور
چرخیدن با پا ترول 
پول پترول
گلوله ها گل انداخته
سرخ برسفیدی پنبه 
انتخواب ات
مبارزی مفلوک
ره گم کرده در این خرابا ت
ر أی داده، نداده،
رأی پس گرفته، نگرفته
دست بند آهنین، دست در دستبند
پینه بسته پا از درماندگی راه ها
پینه بسته فکر 
در بحبوحه ا نتخوا با ت...

20 آوریل 2013