به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی
چهارشنبه، تیر ۲۶، ۱۳۹۲
۱۱درصد زنان، ۱ تا ۲۰ سال از همسرشان بزرگترند
شهلا اعزازي: عجيب نيست
همیشه عادت داريم ناگهاني تصميم بگيريم و ناگهاني هم قضاوت كنيم، شايد خيلي از واقعيتها را نميدانيم و در نظر نگرفتهايم
وقتي زوجي را ميبينيم كه دختر از پسر چند سال بزرگتر است براي چند لحظه هم كه شده سكوت ميكنيم و بعد به آنها تبريك ميگوييم. اين مساله تا چه اندازه معضل تلقي ميشود؟ شايد هم با تعابير دايي جان ناپلئوني اين مساله را به گردن شبكههاي اجتماعي و دانشگاه مياندازيم. آيا اين ازدواجها در سالهاي اخير بيشتر شده است؟
در سال 1391 از 831هزار و 670 ازدواجي كه صورت گرفته است 88هزار و 631 مورد سن دختر از پسر بيشتر بوده است و از اين آمار 2/12 درصد ازدواجها مربوط به دختران و پسران همسن است. آمارها نشان ميدهد تعداد ازدواجهايي كه در آنها سن دختر بيش از پسر است در نقاط روستايي با درصد بسيار كمي بيشتر است اما در كل تفاوت چنداني ميان ميزان اين ازدواجها مشاهده نميشود. از كل ازدواجهاي شهري حدود 6/10 درصد و از كل ازدواجهايي كه در نقاط روستايي صورت گرفته 11 درصد از كل آمار را اين ازدواجها تشكيل ميدهند. به گفته محزون مديركل آمار و اطلاعات جمعيتي ثبت احوال اين آمار نسبت به 10 سال قبل تغيير كرده است. در سال 91 از 143 هزار و 790 طلاقي كه در كشور ثبت شده، 106 مورد مربوط به ازدواجهايي بوده است كه در آنها سن دختر از پسر بيشتر است.
ثبت احوال تعداد ازدواج دختران و پسران هم سن را در سه ماهه اول سال 1391 رقمي حدود 2/12 درصد اعلام كرد. تقريبا اين آمار از سال 1383 تاكنون در همين اندازه و حدود 9تا12 درصد بوده است. اما از سال 83 تاكنون كه اين آمارها در سايت ثبت احوال موجود است هر سال بيشترين آمار طلاق هم براي همين ازدواجهاي همسن است. ايسنا در گفتوگويي كه با علي اكبر محزون، مديركل آمار و اطلاعات جمعيتي سازمان ثبت احوال داشت آماري را منتشر كرد كه نشان ميداد چيزي نزديك به 11درصد از پسران، دختران بزرگتر از خود را براي زندگي انتخاب ميكنند و اينگونه به موضوع پرداخته بود كه تا يك دهه پيش اين اتفاق به صورت نادر ميافتاده است.
طي گفتوگويي كه با علي اكبر محزون داشتيم از ايشان آمار سالهاي قبل كه سازمان ثبت احوال استخراج كرده است را پرسيديم. محزون در پاسخ به اين سوال كه در سالهاي قبل آيا اين تعداد ازدواج كه زوجه بزرگتر از زوج باشد وجود داشت يا نه، پاسخ داد: «متاسفانه برخي از دوستان از آمارها برداشت متفاوتي داشتند و اين آمار نسبت به سالهاي قبل تغييري نكرده است بلكه تعداد كل ازدواجها بيشتر شده است به همين خاطر تعداد اينگونه ازدواجها هم بيشتر ميشود. تقريبا حدود 5/9 تا 5/11 درصد از سال 1383 تا الان اين آمار در گردش بوده است، اگر درسالي ازدواجها كم بوده است اين آمار پايين ميآمده و اگر در سالي ازدواجها بيشتر ميشده است اين آمار بالا ميرفته است.» صحبتهاي محزون نشان ميدهد كه در ايران اين اتفاق مساله عجيبي نيست و خيلي از افرادي كه تصميم به ازدواج دارند با توجه به ملاكهاي خودشان دست به انتخاب ميزنند.
در همين رابطه شهلا اعزازي، جامعه شناس به ما ميگويد «گمانم بر اين است سالهاي قبل هم همين آمار وجود داشته ولي منتشر نشده است. براساس قاعده، زنان بايد تقريبا سه تا پنج سال از مردان كوچكتر باشند. در ايران هم به همينگونه بوده است اما زماني بود كه اين اختلاف سني به سه تا 10 سال ميرسيد، تفكري در ايران وجود داشت كه زن بايد قدرت باروري براي چند بچه را داشته باشد يا مردها معتقد به چند همسر بودند. البته يكسري عوامل اجتماعي مثل پولدار بودن يا خلاص شدن خانواده از دختر خودشان هم وجود داشت كه البته امروزه كمتر شده است. زمانه فرق كرده است و ديگر قانون مشخصي براي ازدواج وجود ندارد اما با توجه به ميانگين سني تقريبا پسران سه تا پنج سال بزرگتر هستند كه آن هم مربوط به اين ميشود كه در اين سالها بتوانند توان اقتصادي خود را افزايش دهند، البته اين آماري كه منتشر ميشود به دليل كلي بودنش زياد ملاك قرار نميگيرد، مثلا آمار ازدواج زوجههاي با سن بيشتر از پسران در روستاها تقريبا برابر با شهر است، خب اين در ابتدا عجيب به نظر ميرسيد اما بايد گفت كه در روستاها به دليل حضور داشتن سنت و فرهنگهاي خاص هر منطقه، ممكن است به دلايلي كه مربوط به انسجام و تقويت خانواده ميشود اينگونه وصلتها صورت بگيرد و در كل ميتوان گفت كه اگر پسر از دختر يا دختر از پسر سه تا پنج سال بزرگتر باشد ايرادي آنچناني ديده نميشود و مهم رفتار و تفاهم دو طرف با همديگر است.»