به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



چهارشنبه، مرداد ۰۲، ۱۳۹۲

از دریای سرخ تا تنگ سرخ

خطری که شیراز را تهدید می‌کند  


از دریای سرخ تا تنگ سرخ
یادم آمد قصه اهل سبا -کزدم احمق صباشان شد وبا (مولوی)
باد صبا، که برای شیراز از جنوب خاوری (و از روی دریاچه مهارلو) وزیده و حافظ را به سرودن شعرهایی ماندگار برانگیخته، با خشک‌شدن «دریوی نمک» شیرازیان به دبور، بادی که در دوزخ می‌وزد، دگردیسی خواهد کرد. از آنجا که باد غالب دشت شیراز از تنگ سرخ می‌وزد، ساکنان سروستان و روستاهای پیرامون آن بیش از مردم شیراز در معرض آسیبی خواهند بود که سال‌هاست امان ساکنان اطراف دریاچه آرال را در آسیای مرکزی بریده است.
مواد بیماری‌زایی که در دریاچه وجود داشته و سال‌ها نیز به‌گونه پسماندهای کشاورزی، صنعتی، بیمارستانی و شهری به دریاچه مزبور وارد شده و بر اثر خشکیدگی نزدیک به دوسوم پهنه آن بخشی از مایه فرسایش بادی را فراهم آورده‌اند، به راحتی به ریه هر جاندار نفس‌کش وارد شده و او یا آن را بیمار می‌کنند. برنامه‌های نابخردانه سیاستمداران شوروی پیشین و برگرداندن آب رودهای سیحون و جیحون برای کاشتن فرآورده‌های کشاورزی، به‌ویژه پنبه و برنج، در جمهوری‌های آسیای مرکزی، زیان‌هایی جبران‌ناپذیر را به محیط زیست آنجا وارد ساخته است که روی سیاه بدنامان تاریخ را سفید می‌کند.  و اکنون، در این دوران روشنگری، دل‌آسودگی گریبان بسیاری از شیرازیان را گرفته و پیروان مکتب «سری را که درد نمی‌کند دستمال نمی‌بندند»، و «دیگی که برای من نمی‌جوشد سر سگ توش» و دست آخر، «صابدیون خرته برون، چکار‌داری به نرخ نون»، چشم خود را به این فاجعه قریب‌الوقوع بسته و منتظرند که روزی تقصیر آن را به گردن خدا بیندازند (اگر باورتان نمی‌شود، نوشتار«وکیل تسخیری خدا: فاجعه طبیعی= پدیده طبیعی» خبر جنوب، 24 مرداد1381، شماره 6075، صفحه16 را مطالعه فرمایید).  سد تنگ سرخ، که بنای آن به ظاهر پس از سیل 20 دی 1380 به فکر اندیشمندان ما افتاد، خطری است که ساکنان شیراز را، دست‌کم به دو صورت، تهدید می‌کند. نخستین آن، خشکیدگی بخشی بزرگ از دریاچه مهارلو است، چه، سیلابی که اکنون از پسکوهک و دیگر پهنه‌های آبخیز رودخانه خشک در بالا دست سد به آن می‌رسد، در آبگیر سد تنگ سرخ مهار می‌شود. دومی آن، که روزی به ویرانی بخشی از شیراز، به ویژه از شهرک بهشتی تا قصر دشت، می‌انجامد، ویرانی سد بر اثر نشست آن و به خاطر حل‌شدن لایه‌های گچی زیر سد و آبگیرش است. پرشدن محتوم آبگیر سد از رسوب و گذشتن سیل از روی سدی خاکی از دیگر خطرهایی است که شهروندان را تهدید می‌کند. امید می‌رود که این خود بهانه‌ای به دوستداران شهرمان ندهد که سد سفیدرود را پس از بی‌فایده شدن به تنگ سرخ بیاورند!
هر چند نقشه زمین‌شناسی شرکت نفت (1969) سازند مکان سد و دریاچه را رزک مشخص کرده است، به گفته استاد قدرت‌الله فرهودی، نام درست آن گچساران است. وجود کوره گچ‌پزی بین شهرک‌های بهشتی و حافظ، که ماده اولیه خود را از تپه‌های مشرف به تنگ سرخ تامین می‌کند، شاهدی است بر این مدعا. جالب‌تر آنکه نقشه قصردشت (برگ 6449 II، سال 1334) روشن می‌سازد که در تنگ سرخ و خاور آن معدن وجود دارد و سنگ گچ بیشترین کانی است که تاکنون در آنجا دیده شده است. به روایت (Wynd &James 1965)، که در تعیین نام سازندهای مناطق مورد نظر کنسرسیوم نفتی ایران کوششی ماندگار کرده‌اند، گچساران سازندی است از جنبه زمین‌ساختی سست، انحلال‌پذیر و پاسخگو به تفاوت فشار. به همین دلایل، به ندرت تمام توالی‌های آن، که در نمونه کامل گزارش شده است، دیده می‌شوند. پیامد فشاری دایمی، که بر اثر بازشدن دریای سرخ به سپر عربستان-آفریقا و از زیر خلیج‌فارس به صفحه ایران وارد می‌آید، بالا آمدن زمین و تغییر شیب لایه‌های سازند‌ها، از جمله در کوه دراک، می‌باشد. رانش لایه‌ای به درازای 130 متر، به پهنای 30 متر و به ضخامت 3 متر در تکیه‌گاه باختری پل حسینی الهاشمی در دی 1383 دلیلی روشن است بر رخ‌دادن این پدیده؛ راستی، حال پل چطور است؟  پیامد انباشتن آب درپشت سد تنگ سرخ حل‌شدن گچ در زیر سد و آبگیر آن، نشستن نایکنواخت و شکستن سد، روان‌گشتن سیلی بزرگ، ویرانی شیراز در مسیر سیل، کشته‌شدن گروهی پرشمار و بالاخره دگرگونی لقب شهر ما از خانه دانش به خانه نادانی است. جالب آن است که چنین فاجعه‌ای در 4 مرداد1366در تهران رخ‌ داد که نزدیک به 300 نفر را کشت، زیرگذر میدان تجریش را غرقاب کرد، و757 میلیارد ریال زیان مالی را سبب شد. در جایی که شعور به مرخصی بدون جانشین رفته باشد، خطا و خطا جایگزین آزمون و خطا می‌شود. به زبان ساده، قرار است بخشی از عوارضی را که به شهرداری شیراز می‌پردازیم برای بیمارکردن و کشتن شهروندان مصرف شود.  به فرض آنکه دانش مهندسی ما به آنجا برسد که سپر عربستان-آفریقا را که سالانه نزدیک پنج سانتیمتر زیر صفحه ایران پیشروی کرده و حدود یک سانتیمتر آن را بالا می‌آورد، با منع دریای احمر از فراخ شدگی بازداشته و از حل‌شدن گچ نیز جلوگیری کنیم، یعنی سد تنگ سرخ ویران نشود، مهارکردن سیلاب رودخانه خشک بخشی بزرگ از دریاچه مهارلو را خشکانده و ساکنان سروستان و شیراز را با خطر برخی بیماری‌های تنفسی چون آسم و سل و سرطان‌های گلو و مری، احتمالا مانند آنچه در مورد دریاچه آرال در آسیای مرکزی رخ‌داده است، روبه‌رو خواهد کرد. در آن روز‌ها شهرداران، وزیران نیرو، سیاستگذاران، مشاوران، سرمایه‌گذاران، مهندسان، طراحان، سازندگان و به‌گویان احتمالا زنده نبوده و فرزندانمان نیاکان خود را به خاطر خاموشی در برابر کاری نابخردانه و تغییر لقب شیراز به دارالخلافه، لعنت خواهند کرد.  سعدی، دو چیز می‌شکند پشت مرد را تصدیق بی‌وقوف و سکوت حقوق دار

سید آهنگ کوثر . بنیانگذار علم آبخوان‌داری