به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی
یکشنبه، مهر ۰۷، ۱۳۹۲
در ستايش ناظري با يادي از شجريان
بوي لطف او بيابانها گرفت
به مناسبت ميلاد شجريان روز پنجشنبه چهارم مهر جشن تولدي گرفته شد. از ديار موسيقي شهرام ناظري، يل ديگر آواز ايراني و محمد سرير و مجيد درخشاني و ... همه حضور داشتند
سيد ابوالحسن مختاباد اول: پنجشنبه گذشته جمعي كوچك و صميمي گرد هم آمدند تا سالروز تولد استاد شجريان را گرامي بدارند. خبر اين نشست را حميد منبتي عزيز «سردبير سايت موسيقي ما» به من داد و از من خواست تا يادداشتي از هزاران فرسنگ دور از ايران به اين مناسبت بنويسم. حضور استاد شهرام ناظري در اين جمع به نوعي پاسخي بود به لطف و مهرباني چند سال قبل استاد شجريان در جشن خانه موسيقي. آن روز را همه به ياد دارند، چرا كه نام ناظري از تريبون خوانده شد تا جايزه ويژه را براي عمري فعاليت در آواز از دست شجريان بستاند، اما بيش از 10 دقيقه زمان برد تا ناظري به صحنه بيايد. جمعيت در همان 10 دقيقه گمانههايي را در ذهن آوردند و از جمله اختلاف نظرات بين اين دو چهره نامي آواز ايران كه شايد در آخرين لحظات ناظري را به جمعبندي رسانده باشد كه در جمع حضور نيابد و عطاي جايزه را به لقايش ببخشد.
اما اين گمانهها باطل بود، چرا كه اصل ماجرا اين بود كه يك ناهماهنگي در برنامهريزي دستاندركاران خانه موسيقي براي جشن سبب شد تا ناظري كه در طبقه هفتم تالار وحدت سرگرم تمرين با گروه براي اجراي پايان برنامه بود، با خيالي راحت به تمرين بپردازد، غافل از اينكه نامش از تريبون اعلام و براي جايزه ويژه دعوت شده است. صبوري و پايداري استاد شجريان در صحنه ستودني بود كه 10 دقيقهيي ماند تا ناظري با شتاب و نفس بريده به صحنه برسد و جايزه را از دست استادي بگيرد كه، چنانكه خود هم گفت:
براي او افتخاري بزرگ و فراموش نشدني بود. دوم: اكنون و بعد از گذشت چند سال مراسمي براي استاد شجريان و تولدش برگزار ميشود و ناظري در زمره دعوتشدگان به اين مراسم است. ناظري به محض ورود به صحنه ترانه معروف «تولد، تولد، تولدت مبارك» را براي استاد شجريان خواند. اين ترانه را استاد انوشيروان روحاني در سال 1350 و به بهانه سالروز تولد شركت خودروسازي پيكان و روي شعري از زندهياد پرويز خطيبي ساخت، كه در كتاب خاطرات آن مرحوم هم به چگونگي ساخت آن ترانه اشاره شده است.
ترانهيي كه اكنون به دليل ملودي ساده وروان به يكي از ماندگارترين ترانهها تبديل شده و به معناي دقيق كلمه جانشيني پر و پيمان براي قطعه بديل خارجياش (Happy birthday) به حساب ميآيد. آنهايي كه دستي در كار موسيقي دارند و روابط بين هنرمندان را در همين ظواهر امر نميدانند، قطعا بر اين مناسبخواني استاد ناظري درود و تحسين خواهند فرستاد. چرا كه اين ترانه علاوه بر اينكه مناسب چنين نشستي است، به دليل همنشيني شجريان با آقاي روحاني در ينگه دنيا (آنها در يك شهر زندگي ميكنند) در چند سال گذشته، براي او خاطرهانگيزتر شده است. سوم: آنچه شهرام ناظري را براي راقم اين سطور بيش از هر موزيسين و خواننده ديگري قابل احترام و تقدير ميكند، نه خوانندگي او (كه تنها آوازخوان صاحب سبك و شيوه منحصر به خود در سه دهه اخير است)، نه صداي منحصر به فردش (كه در تاريخ موسيقي آوازي براي چنين جنس صدايي نظيري نميتوان يافت) و نه حتي تمركزش روي اشعار مولانا و اخيرا فردوسي. كه ضمير صافي اعتقاد و كودكي درونش است.
او به معني دقيق كلمه هنرمندي است كه نه خود را فريب ميدهد و نه ديگران را و در كار خود صادق و جدي است و آن منش كردهاي اصيل در او تبلور و بروزي يافته كه در كمتر هنرمندي ديده شده است. اين نكته را از آن جهت ميگويم كه در 5 سال گذشته رابطه با آقاي ناظري از رابطه دو هم پيشه و در كار موسيقي، به دو دوست تبديل شد و بارها و بارها، در سفر و حضر اين كودكي درون او براي من تجسم يافت و به صحنه آمد. اين نوشته را با بيتي از مثنوي مولوي به پايان ميبرم كه وصفالحال استاد ناظري است. عمرش ايدون باد.
بوي لطف او بيابانها گرفت / ذرههاي ريگ هم جانها گرفت