به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



جمعه، شهریور ۲۲، ۱۳۹۲

مطالبی در باره ی سازمان مجاهدین خلق ایران

اردوگاه اشرف به طور کامل تخلیه شد

منابع خبری از تخلیه اعضای باقی‌مانده سازمان مجاهدین خلق از اردوگاه اشرف خبر داده‌اند. خبرگزاری آسوشیتدپرس از قول مقامات عراقی نوشته است که ۴۲ عضو باقی‌‌مانده سازمان در اردوگاه اشرف، این مجموعه را ترک کردند.

اردوگاه اشرف در زمان جنگ ایران و عراق در نزدیکی بغداد ایجاد شد تا اعضای سازمان مجاهدین خلق که از ایران گریخته بودند، در آن مستقر شوند.
اعضای این سازمان از امکانات تسلیحاتی برخوردار بودند و بلافاصله پس از اعلام آتش بس در جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۷ شماری از آنان به داخل خاک ایران اعزام شدند اما نیروهای جمهوری اسلامی ایران توانستند پیشروی آنها را متوقف و آنها را وادار به عقب‌نشینی به داخل خاک عراق کنند.
پس از حمله ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی و سقوط حکومت صدام حسین، رهبر سابق آن کشور، نظامیان آمریکایی اعضای سازمان مجاهدین را "نفرات مسلح غیرمتخاصم" تعریف کرده و پس از خلع سلاح آنان، حفظ امنیت ساکنان اردوگاه اشرف را برعهده گرفتند.
با خروج نیروهای آمریکایی از عراق، امنیت این اردوگاه به دولت عراق سپرده شد که احتمالا تحت فشار دولت ایران، خواستار خروج آنان از اردوگاه و حتی از عراق شد.
براساس توافق بین سازمان ملل و دولت عراق در دسامبر سال ۲۰۱۱، بیش از سه هزار تن از ساکنان اردوگاه اشرف به محل دیگری موسوم به اردوگاه لیبرتی منتقل شدند و در حال حاضر، کمیساریای آوارگان سازمان ملل به وضعیت پناهندگی آنان رسیدگی می‌کند.
سازمان مجاهدین خلق ایران به عنوان یک گروه اسلامگرای مخالف نظام سلطنتی ایران پایه گذاری شد و در سال های قبل از انقلاب، به عملیات مسلحانه علیه حکومت وقت مبادرت می‌کرد و از حامیان مهم انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ بود.
این سازمان تا چندی پیش در فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا و اتحادیه اروپا قرار داشت.
بی بی سی 

علی ناظر: رنگ شکست استراتژیک رژیم

قتلعام 52 نفر از اعضای عالیرتبه سازمان مجاهدین خلق ایران در 10 شهریور 1392 را می توان یکی از بزرگترین ضربه ها، در طول تاریخ مبارزاتی و آزادیخواهانه اخیر ایرانیان، به یک سازمان محوری سرنگونی طلب دانست. در این رابطه سوال بسیار است از جمله چرا این عزیزان در چنین حالت فجیعی به قتل رسیدند، و 7 نفر به اسارت گرفته شدند. اما این سوالت بماند برای آینده. این جنایت را می توان از زاویه دیگری هم بررسی کرد. زاویه شکست رژیم و تقویت مجاهدین.
اگر بتوانیم احساسات خود را مهار کنیم، و اگر برای لحظه ای بغض از دست دادن این انسانهای «شریف» را فرو خوریم، و آنچه رخ داده است را در حد داده هایی که منتشر شده، تیتروار بررسی کنیم، به چند نتیجه غیر قابل کتمان، می رسیم، از جمله:
1-     اقدام جنایتکارانه رژیم، و تیرخلاص زدن بر سر اسیر دست بسته ، احساسات عموم مردم ایران و غیر ایرانی را برانگیخته، و کمتر انسان غیر سیاسی است که شنیده باشد و ابراز انزجار نکرده باشد.
2-     حرکت خودجوش و جمعی نهادهای سیاسی، و شخصیتهای سیاسی در محکومیت این جنایت، و نشانه گرفتن انگشت اتهام به سوی رژیم در پیاده کردن این طرح؛ تأکیدی است دوباره بر جنایتکار بودن رژیم، و رد «مدره» بودن رژیم و عناصر وابسته به آن، در اذهان سیاسی.
3-     موضعگیری سخنگویان وابسته به دولتهای مطرح غربی، و بخصوص پیشنهاد خانم بت جونز -  نامه معاون وزير خارجه آمريکا در امور خاورنزديک به خانم مریم رجوی، ششم سپتامبر ۲۰۱۳ پانزدهم شهريور ۹۲-  «در رابطه با وضعيت عاجل در اشرف ما از شما مصرانه خواهان پذيرش طرح هيأت مساعدت ملل متحد در عراق هستيم تا باقيمانده ساکنان اشرف به طور سلامت و بدون تأخير تحت نظارت سازمان ملل و در اتوبوسهای زرهی سازمان ملل در اسرع وقت منتقل شوند». البته پاسخ خانم رجوی قابل تأمل است.
4-      چرخاندن صفحه به نفع مجاهدین، دقیقا هنگامیکه آنها به لحاظ سیاسی، مشغول یک «درگیری عشیره ای» بودند، و معطوف شدن اذهان از نکات مطرح شده در این درگیریها، و تبدیل مجاهدین به یک قربانی مظلوم در اذهان عموم.
5-     مطرح کردن مجاهدین به عنوان نیرویی مطرح در ارتباط با سرنگونی رژیم بطور اخص، و بعنوان نیرویی در مناسبات منطقه ای بطور اعم. بخصوص در زمانی که موقعیت استراتژیک سوریه روی میز مذاکره کنندگان غربی با رژیم اسلامی قرار داشت (تغییر ماهیت جنگ طلبی)، و حسن روحانی در مسیر مذاکره با غرب، به ملل متحد سفر خواهد کرد.
6-     جنایتی که در 10 شهریور 1392 در اشرف رخ داد، در مفاهیم اندیشه ورزی شیعه، عاشورایی است که تا سالها می تواند دلیلی برای جذب نیرو به این سازمان بشود. موضع بسیاری از هواداران و اعضای باورمند به اندیشه شیعی، پس از آنچه رخ داد، بسی محکمتر، و سخت تر خواهد شد.
ساده اینکه، در کوتاه مدت، جنایت در 10 شهریور 1392 همچون ضربه 19 بهمن 1360 و قتل فرمانده موسی خیابانی و یارانش از جمله اشرف ربیعی، را می توان بعنوان یک ضربه بررسی کرد. اما به لحاظ استراتژیک و در طولانی مدت، عاملی می شود تا مجاهدین با بازسازی خود، و بهره گیری از جوّ ایجاد شده، ریشه های اجتماعی (اسلامی)، سیاسی (بین المللی) و حتی اقتصادی (حل و فصل اموال در اشرف) موقعیت خود را توسعه دهند.
آیا مجاهدین می توانند از این جوّ ایجاد شده هوشمندانه بهره جسته و طرح «جبهه همبستگی ملی» را به مورد عمل گذاشته یا نه، بستگی دارد که به جملات آقای جعفرزاده در برنامه افق (اشرف و آینده سازمان مجاهدین) که از تمام نیروها که پیام داده اند تشکر می کنند، تا به چه حد خوشبینانه و راهگشایانه توجه کنیم.
امید من اینست که جبهه (وسیع) خلق از تئوری به پراتیک تبدیل شود، در غیر اینصورت تأثیر شکست استراتژیک رژیم به مرور زمانکمرنگ تر خواهد شد.
علی ناظر
20 شهریور 1392
سایت بحران



با تبریک به مردم ایران و عراق؛

وزیر اطلاعات: 

شعله خشم ملت عراق، منافقین را در شراره خود خاکستر کرد

به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمود علوی روز پنجشنبه با اشاره به این‌که «همان‌طور که ملت شریف ایران و مردم آزادیخواه جهان خبردار شدند قرارگاه مرکزی منافقین معروف به قرارگاه اشرف دچار فروپاشی شد.» تصریح کرد: این یک فرآیند طبیعی برای تشکیلاتی بود که پایه کار خود را بر اساس جنایت، ایجاد رعب و وحشت و ترور گذاشته بودند؛ آن هم ترور انسان‌های مظلومی که حاضر نشده بودند که زیر بار ظلم، استکبار و ننگ و عار روند.
وی اظهار کرد: قرآن سرانجام چنین مجموعه و گروهی را که از مسیر خدا به سمت مسیر انحرافی، کارهای زشت و ناپسند می‌رفت، انحراف صددرصد از راه خدا و به تمسخر گرفتن آیات الهی عنوان می‌کند؛ بنابراین پایان کار کسانی است که راه بدی و زشتی را دنبال می‌کنند و آیات الهی را تکذیب می‌کنند و به تمسخر می‌گیرند.
وی ادامه داد: منافقین گروهک گمراه بودند که برای ادامه حیات سیاسی ننگین خود دست به هر جنایتی زدند، حاضر به مزدوری جنایتکاری همچون صدام شدند و دست‌های خود را پس از آلوده کردن به خون بهترین فرزندان ایران اسلامی به خون مردم مظلوم عراق نیز آلوده کردند.
وزیر اطلاعات با طرح این سوال که «گروهک تروریستی منافقین به غیر از این انتظار چه سرنوشتی را می‌توانستند داشته باشند؟» گفت: با اقدامات آن‌ها شعله خشم ملت عراق زیانه کشید و این جنایتکاران را در شراره خود تبدیل به خاکستر کرد. اراده ملت مظلوم عراق، ابتدا ماشین جنگی عاریتی آنان را از کار انداخت و عناصر موثر آنان را به کیفر جنایتشان رساند و سپس بساطشان را از خاک و سرزمین خود جمع کرد و به زباله‌دان تاریخ افکند.
وی خاطرنشان کرد: فروپاشی قرارگاه اشرف تجلی اراده مظلومان عراق است که هم انتقام خون به ناحق ریخته مردم این کشور را گرفتند و هم مرهمی بر زخم‌های بی‌شمار مردم ایران اسلامی نهادند که از ددمنشی‌های این گروهک، زخم‌های بی‌شماری بر تن خود داشت.
وی گفت: فروپاشی این گروهک تروریستی از سوی دیگر نشان داد که این تشکیلات یک لانه عنکبوتی بیش نبود.
علوی با بیان این‌که «ما این اقدام قهرمانانه ملت عراق را به مردم آن کشور و همچنین ملت ستمدیده ایران اسلامی تبریک می‌گوییم»، اظهار کرد: خدای متعال را به خاطر این پیروزی دو ملت عراق و ایران شاکریم.
وی ادامه داد: جا دارد آن‌هایی که فریب این گروهک را خورده‌اند و سال‌ها زندگی را در تلخی های دربه‌دری، آوارگی و حصر فکری و روحی تجربه کردند به عقل و اندیشه خود مراجعه کنند که این مسیر سرنوشتی جز این ندارد.
وی با اظهار امیدواری نسبت به این‌که «خداوند متعال همه ما را عاقبت به خیر کند» خطاب به فریب خوردگان گروهک تروریستی منافقین گفت: مقتضای عقل و اندیشه این است که به آغوش ملت مسلمان ایران بازگردند و اگر دست‌شان به خون انسانی آلوده نشده است، از گذشت و بزرگواری ملت ایران برخوردار شوند، در دامان این ملت زندگی انسانی خود را دنبال کنند و به این در به دری خود پایان دهند. مطمئن باشید جریانی که پشت به ملت خود می‌کند، سرانجامی جز مزدوری و دریوزگی بیگانگان و جز سقوط و فروپاشی ندارد.
ایسنا 
قدردانی وزارت خارجه ایران از دولت عراق 

به گزارش خبرگزاری فارس، در پی ترک اعضای مجاهدین از کمپ اشرف، وزارت خارجه جمهوری اسلامی بیانیه‌ای صادر کرد که در ادامه می‌آید:
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با ابراز خرسندی از بسته شدن اردوگاه نظامی اشرف، از تلاشهای صادقانه دولت عراق در این رابطه تشکر و قدردانی می‌کند.
جمهوری اسلامی ایران پیش از این در چندین نوبت به نماینده سازمان ملل متحد در عراق نسبت به تداوم حضور اعضای این سازمان تروریستی در اردوگاه اشرف و شرارتها و ماجراجویی های آنها هشدار داده بود.
اقدامات این سازمان تروریستی و برخی حامیان شناخته شده آنان در اتهام زنی به دیگران از جمله درگیریهای اخیر اردوگاه اشرف نیز نمونه ای از توطئه‌ها و ماجراجویی آنان است.
جمهوری اسلامی ایران ضمن تاکید بر حمایت از تلاشهای سازمان ملل متحد و دولت عراق در اخراج سریعتر اعضای این سازمان تروریستی از اردوگاه موقت ترانزیت، مسئولیت حقوقی و قانونی کشورهای حامی این سازمان تروریستی را یادآور شده و ضرورت قطع پشتیبانی مادی و سیاسی آنان از این گروه تروریستی را مورد تاکید قرار می دهد.
خبرگزاری فارس
میز گرد رادیو فرانسه با مجتبی طالقانی، رضا علیجانی و ایرج مصداقی 


عملیات خونین اردوگاه اشرف چگونه و با چه اهدافی انجام گرفت؟


درست یک هفته پیش در چنین روزی خبر رسید که گروهی ناشناس مسلح به اردوگاه اشرف در عراق حمله کردند و در یک عملیات خونین پنجاه و دو نفر از ساکنان این اردوگاه را، که افراد سازمان مجاهدین خلق بودند، قتل عام کردند و گفته می شود که تعدادی را نیز همراه خود برده اند. 


در پی این حادثه که در محافل ایرانیان در کشورهای مختلف جهان موجی از انزجار بر پا کرد، سازمان های مدافع حقوق بشر بلافاصله با انتشار بیانیه هائی این اقدام خشونت امیز و خونین را محکوم کردند.

در حالیکه فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر و نیز بسیاری از سازمان های دفاع از حقوق بشر در ایران مسئولیت این حادثه را بعهده دولت عراق گذاشتند، عبدالکریم لاهیجی و نیز شیرین عبادی و برخی دیگر از کارشناسان حقوق بشر با اشاره به محتوای بیانیه سپاه پاسداران آنرا به معنای مشارکت در این حادثه و یا حمایت از آن تفسیر کردند.
در واقع سپاه پاسداران با اظهار خشنودی از این واقعه آنرا "انتقام الهی" نامید که "مایه تشفی خاطر امت اسلامی" شده است.
سردار پاسدار قاسم سلیمانی فرمانده نیروهای قدس نیز در گزارشی به مجلس خبرگان، بی آنکه خشنودی خود را پنهان کند مدعی شد که با این کار 
" وعده خداوند محقق شده است."
کمیسیون امنیت ملی مجلس اسلامی نیز این جنایت را اقدامی علیه "اشرار و جنایت کاران" توصیف کرد.
در پی این حادثه گروههای متعددی از شخصیت های ایرانی با انتشار اطلاعیه هائی این حمله را محکوم کردند و برخی خواستار تشکیل یک کمیسیون حقیقت یاب شدند. بسیاری از این اطلاعیه ها از سازمان ملل متحد تقاضای دخالت و رسیدگی کرده اند. این در حالی است که خانم رجوی از سازمان ملل خواست که با ارسال نیروهای کلاه آبی آنها را در اطراف دو اردو گاه اشرف و لیبرتی مستقر سازد.
براستی با توجه به اینکه هیچ کس مسئولیت این اقدام را بعهده نگرفته است چه کسانی آمران و عاملان این حادثه بوده اند؟
در گفتگوئی با آقایان مجتبی طالقانی ، رضا علیجانی و ایرج مصداقی کوشیده ایم برای سئوالاتی از این دست پاسخی بیابیم.
مجتبی طالقانی در پاسخ به پرسش درباره آمران این حادثه با اطمینان می گوید کاملاً روشن است که دستور دهنده و عامل اصلی این حمله خود جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران و مشخصاً سپاه قدس بوده است که اینک در عراق نفوذ بسیار زیادی دارد. این سپاه هر موقع که اراده کند می تواند عملیاتی را به این شکل انجام دهد. طالقانی البته برای عراق هم در این ماجرا 
" نقش اساسی " قائل است.
بعقیده مجتبی طالقانی هم اکنون مذاکراتی در دستور کار دولت های جمهوری اسلامی و آمریکا قرار دارد و " من فکر می کنم که این حمله بخشی از شروطی است که جمهوری اسلامی برای مذاکرات بعدی روی میز گذاشته است."
طالقانی درپاسخ به پرسشی درباره نقش آمریکا و دیگر کشورهای غربی در رابطه با مجاهدین عقیده دارد که باید دانست چرا آمریکا هیچ دخالتی در حفاظت از امنیت مجاهدین نمی کند؟ بنظر او حمله به مجاهدین در عراق جزو خطوط قرمز آمریکا نیست. تجربه نشان داده است که وقتی آمریکا بخواهد خط قرمزش را به دولت عراق تحمیل کند اینکار را انجام میدهد. او می گوید حمله به مجاهدین هیچ گاه خط قرمز سیاست آمریکا نبوده است.
طالقانی در این گفتگو ها به نکته دیگری نیز در رابطه با علت حمله سپاه به قرارگاه اشرف اشاره می کند. او معتقد است که در در جریان تحولات اخیر ایران (منظور انتخابات ریاست جمهوری و پیامد های آن است)سپاه یک مقدار نفوذ خودش را باید از دست می داد. این حرکت سپاه قدس را در حمله به مجاهدین ،یک نوع اظهار قدرت از سوی این سپاه باید تلقی کرد.
*رضا علیجانی در پاسخ به پرسش مربوط به مسئولان حمله به کمپ اشرف می گوید کسانی که بالا ترین نفع را از حادثه حمله به اردوگاه اشرف می برند همین نیرو های نظامی – امنیتی در ایران هستند. که البته اظهار نظر صریح هم کرده اند.
علیجانی می گوید در ایران ما با یک حکومت یک دست و یگانه ای سر و کار نداریم. الان در یک حرکت سیاسی، که هم شاید به نفع مردم ایران باشد ، هم حتی به نفع جمهوری اسلامی، ترجیح این باشد که با قدرت های جهانی مذاکره بشود و صلح شود و تعاملی انجام گیرد برای برداشتن تحریم ها. اما از سوی دیگر اگر ، فرض کنیم که نیرو های امنیتی ایران در مضان اتهام هستند که در این حادثه متهم درجه اول بشمار می روند، بلحاظ سیاسی و تاکتیکی از قضا موقعیت مناسبی است. یعنی اگر جنبه های اخلاقی و انسانی را کنار بگذاریم ، فقط از نظر تاکتیکی، درست در موقعی که ایران حرف از تعامل می زند – و در سوریه نیز اوضاع بحرانی است-طبیعی است که می شود یک نوع سوء استفاده از شرایط سیاسی کرد. او می گوید همیناوضاع ویژه باعث شد که خبر این فاجعه در بسیاری از خبرگزاری ها حتی در میان خبر های کوتاه هم منعکس نشد. علیجانی این را نوعی فرصت طلبی سیاسی تلقی می کند.
رضا علیجانی در بخش دیگری از این گفتگو ها در توصیف طرز تفکر مجاهدین می گوید برخورد دشمن محوری که مجاهدین دارند الان یک تشابه هائی بین فرهنگ آنها و فرهنگ بسیجی ها بوجود آورده است. یعنی هر دو خون محور، فدا محور ، رهبر محور و دشمن محور هستند.
بعقیده علیجانی این طرز تفکر در مرحله کنونی جامعه ایران – که وجه مدرن آن نقش غالب را دارد- دیگر خیلی قابل پذیرش نیست.
او می گوید در این تلقی نیرو های دیگر سیاسی ایران یک احساس هراسی از مجاهدین دارند برای اینده دموکراسی در ایران. در حالیکه مجاهدین می توانستند یک فرصت باشند نه یک تهدید.
*ایرج مصداقی در این گفتگو ها اظهار نظر می کند که در حادثه خونین کمپ اشرف ، کشورهای غربی و یا آمریکا نقشی نداشته اند و ما نمی توانیم آنها را مسئول این موضوع بدانیم. گر چه اضافه می کند که در ارتباط با شرایطی که در عراق هست و اجازه می دهد این جنایت اتفاق بیفتد سازمان ملل و دولت های غربی مسئول هستند . 
مصداقی اضافه می کند که دست جمهوری اسلامی در این حادثه را می شود بطور قطع دید.
بعقیده مصداقی هدف اولیه رژیم ربودن این افراد بوده است، بقصد انتقال آنها به ایران. کما اینکه هفت نفر را هم ربوده و برده اند.
او می گوید متاسفانه اطلاع رسانی درستی از این جنایت، نه از طرف سازمان مجاهدین و نه از سوی افراد باقی مانده ، تا به این لحظه انجام نشده است. بیشتر مراسم سوگواری انجام می شود تا روشنگری . تا معلوم شود چه کسانی پشت آن بوده اند؟ چه عناصری آنرا هدایت کردند؟ چه عناصری تسهیلات لازم را فراهم کردند؟
مصداقی اظهار اطمینان می کند که دولت عراق بدنبال تهیه گزارشی از واقعیت ها نیست و نخواهد بود.
در مقابل این پرسش که چرا چند و چون این عملیات در ابهام و سکوت قرار دارد می گوید این پاسخی است که مسئولین سازمان مجاهدین باید بدهند، که چرا بعد از یک هفته هیچ گونه اطلاعی از نحوه اجرای این جنایت بزرگ داده نشده است؟
ایرج مصداقی درباره ادامه حضور مجاهدین در عراق هشدار می دهد که مجاهدین نیرو ئی هستند که با نیرو های درون حکومت عراق دشمنی تاریخی دارند و عملاً دست در خون یکدیگر دارند. بنابراین نمی شود تصور کرد که این دولت و متحدش جمهوری اسلامی اجازه حضور در عراق را به مجاهدین بدهند. 
او یادآوری می کند که در دهسال گذشته – پس از سقوط صدام – به مجاهدین بارها و بارها گفته شده است که شعار " چو اشرف نباشد تن من مباد" شعاری واقع بینانه نیست اما کسی گوش نمی کرد. ولی همین امروز خانم رجوی در پاسخ به معاون وزیر خارجه آمریکا خروج از " اشرف " را پذیرفت. این نکته ای است که مجاهدین هیچ گاه از هیچ کس نپذیرفتند ، تا سرانجام مجبور به پذیرش آن شدند.

اشرف و آینده سازمان مجاهدین
برنامه افق، صدای آمریکا
گفت و گو با جعفرزاده و دکتر قصیم