پیش از خوانندگی سـاز میساختم
پنجشنبهای که گذشـت، خانــه موسیقی حالوهوای دیگری داشت. این خانه مهمان «محمدرضا شجریان» و سازهایش بود؛ سازهایی که حالا چند سالی است از رونمایی آن میگذرد و استاد آواز ایرانی بسیار امیدوار است که بتواند جایگاهی در ارکسترهای ایرانی داشته باشد و البته متاسف از اینکه طی چهار سال گذشته این امکان را نداشته است که برنامهای در ایران اجرا و به این ترتیب سازهای خود را معرفی کند. اگرچه بعضی از آنها با کنسرتهایی که گروه شهناز در سال 86 برگزار کرد، معرفی شدند. شجریان اما میگوید که هرکسی دستی در ساختوساز دارد، باید ساز بسازد: «ساختن بهتر از نساختن است.» او میگوید باید حالا ساخت و منتظر ماند و دید که این اتفاق چه تاثیری بر موسیقی ایران میگذارد. باید به این سازها زمان داد. باید گذاشت تا اهالی موسیقی هر تغییر و تحولی را که میخواهند روی این سازها انجام دهند تا درنهایت به نتیجه مطلوب برسد و اصلا شاید هم نرسد. اما باید ساخت: «تار که شاه ساز ایران و ویلن که شاه ساز غرب است، حداقل 400 سال روی آنها زمان گذاشته شده و به مرور پیشرفت کردهاند که شما اکنون این صداها را میشنوید. ما باید این سازها را بسازیم تا هنرمندان و نوازندگان روی آنها کار کنند و با تبادل نظر این سازها به مرور پیشرفت کرده و به جایی میرسند.»
البته او بر این اعتقاد است سازسازی که میخواهد برای رسیدن به صدای مورد نیاز ابتدا طراحی کند و دست به ساخت ساز بزند باید ارتباط اجزای ساز را با یکدیگر بداند، فیزیک صوت را بشناسد، با نقش و کارکرد اجزای ساز آشنا باشد و... . اگرچه اکثر سازسازها فقط نجارهای خوبی هستند زیرا شناخت صدا یک تخصص است و سازنده باید این تشخیص را داشته باشد که چه نوع صدایی میخواهد و البته راهش را هم بداند. از سوی دیگر یک سازساز خوب باید در حوزه موسیقی کار کرده باشد، نوازندگی بداند، استودیو رفته و حتی کنسرت داده باشد تا مشکلات نوازنده را بشناسد وگرنه ساختن ساز بدون درک این مسائل میشود نجاری که فقط ظریفکاری میکند. بههرروی مسئولان برگزاری این نمایشگاه خبر حضور شجریان را اعلام عمومی نکردند تا خیل مشتاقان او مانع از افتتاح نمایشگاه نشود، با این حال اما خانه هنرمندان از حضور علاقهمندان و همچنین هنرمندان پر بود. اعضای خانه موسیقی آمده بودند و همچنین بسیاری از اهالی موسیقی و البته دوستداران شجریان که در این سالها فقط به شنیدن آثار صوتیاش اکتفا کردند و نتوانستند او را روی صحنه ببینند. با این حال شجریان
از اینکه ساعت افتتاح به بسیاری دیر اعلام شد و بعضیها یک ساعت دیرتر به نمایشگاه آمدند، از دوستدارانش عذرخواهی کرد و بعد باز درباره سازهایش گفت؛ سازهایی که میگوید عمری را برای ساخت آنان صرف کرده است، حتی بیشتر از آنچه برای آوازش وقت و انرژی گذاشته است، مثلا بیش از 18 بار صفحه زیر یک سنتور را باز کرده است. شجریان تاکنون 62 ساز ساخته است که خودش به دو تا از آنها نمره صد میدهد، زیرا 50 سال وقت صرف ساختن آنها کرده است: «من قبل از اینکه خوانندگی را در رادیو آغاز کنم، روی سنتور کار میکردم. پس از اینکه در سال 36 از دانشسرای مقدماتی فارغالتحصیل شدم، یکی از دوستانم یک سنتور مشقی به قیمت 15 تومان خریده بود و آن زمان هم اولینبار بود که سنتور میدیدم، زیرا در خانه ما رادیو و تلویزیون نبود. یک روز با دوستم ابوالحسن کریمی شروع به نواختن کردیم و او پس از چند ساعت خسته شد و خوابید، اما من برای خودم مینواختم و سنتور نواختن من از همان زمان و بدون معلم آغاز شد. بعد از مدتها سعی کردم با چوب کارهایی را روی سنتور انجام دهم و آنقدر که روی سنتور وقت گذاشتم، برای آواز وقت نگذاشتم. حتی تا سال 75 هنوز گرفتار شیوه پلگذاری سنتور بودم.»
شجریان سازهای بسیاری ساخته است؛ اما بیش از همه روی سنتورش تاکید دارد و تعصب. خودش نیز در نوازندگی این ساز تبحر بیشتری از سازهای دیگر دارد. در ساخت این ساز نیز از دیگر سازهایش تلاش بیشتری کرده است. آنطور که خودش گفته است از سال 1340 تحقیقاتش را درباره ساز سنتور شروع کرده و حتی به استاد قنبریمهر که مدتها پیش سازسازی کار میکرده، نکاتی را گفته که باعث تعجب او شده است: «شما در اینباره خیلی اطلاعات دارید.» شاید به این خاطر که برخلاف آنچه تصور میشود، نواختن این ساز بهخصوص در گروهنوازی نیز بسیار دشوار است. آنطور که شجریان میگوید: «سنتورسازی پراز همهمه است و استفاده از آن در گروهنوازی مشکل بوده، زیرا تمام صداهای ارکستر را تحتالشعاع قرار میدهد. حتی باید بگویم نصف عمرم را در استودیو بابت ادیت صدای سنتور گذاشتم.» او در سازهای کششی نیز وارد شده و آثاری را در این زمینه ساخته است تا شاید رنگ بیشتری وارد ارکسترهای ایرانی شود زیرا به قول خودش هرچه در ارکستر رنگ و فضای بیشتری داشته باشیم، به نتیجه مطلوبتری میرسیم. برای همین است که مثلا ساز «صراحی» را ساخته که از خانواده کمانچه و قیچک است و امکانات سازهای خانواده ویلن را از نظر نوازندگی و وسعت صدا دارد.
شجریان از همان زمانی که سازهای خود را رونمایی کرد تاکنون همواره بر این اعتقاد است که بیشترین نیاز ما چهار اندازه سوپرانو، آلتو، باس و کنترباس در این سازهاست: «طی همه این سالها نیاز بود تا صداهای بیشتری برای بم ارکستر داشته باشیم و بعد از جستوجوی بسیار برای پیداکردن سیمهای مختلف در تمام دنیا، موفق به طراحی بمتار شدم. اما متاسفانه فرصت کافی نداشتیم تا نتهایی هماهنگ با اجرای گروه برای این ساز بنویسیم و تنها اجرایی مجزا برای ساز در نظر گرفتیم، ولی در برنامههای آینده گروه، قطعا نتهایی هماهنگ با بقیه گروه برای آن تنظیم خواهیم کرد.»
شجریان در 40 تا 50 سالی که در کار موسیقی است، فقط خواننده نبوده. همواره سازهای مختلف را با دقت نگاه و نکات مثبت، منفی و مشکلات آنها را مرور کرده است. همان زمان که سازهایش را رونمایی کرد، در گفتوگویی که با رسانهها داشت، به این مساله اشاره کرد که سالهاست هر جای دنیا که میرود دو جا را حتما سر میزند؛ یکی گلفروشیها و یکی هم سازفروشیهایش. سازهای مختلف را از نزدیک میبیند و صدایش را درمیآورد و ویژگیهایش را پیدا میکند. ارتباط صدا را با سیم، با پوست و با چوب میداند و حجم صدا را میشناسد. به همین خاطر است که خودش میگوید تنها خواننده نیست، روی سازسازی هم کار کرده است.
سما بابایی